English Version
This Site Is Available In English

برخی انسان‌ها درنده هستند

برخی انسان‌ها درنده هستند

جلسه اول از دوره چهل‌و‌یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ابوریحان با استادی همسفر هستی، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر آذر با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم‌کردن)» ساعت ۱۶:۰۰ روز سه‌شنبه ۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. از راهنمای خوبم، خانم رویای عزیز، بسیار ممنونم که این فرصت را در اختیارم قرار دادند. دستور جلسه‌ی امروز «ظرفیت، مسئولیت و قبله‌ گم‌ کردن» است.

این لیوان آبی که اینجا می‌بینید، حجم مشخصی دارد. اگر آب بیشتری درون آن بریزیم، سرریز می‌شود. انسان نیز دقیقاً به همین شکل است؛ ظرفیتی مشخص دارد. اگر نیرویی بیش از حد تحملش به او وارد شود، از تعادل خارج می‌شود. برای به‌دست‌آوردن هر جایگاه یا دانستن هر چیز، باید ظرفیتش را داشته باشیم. مثلاً حتی برای طی‌کشیدن کف یک سالن، اگر ظرفیتش را نداشته باشیم، ممکن است بابت همان موضوع به دیگران فخر بفروشیم. یا مثل این شعر:

تو را تیشه دادم که گندم بکاری
ندادم که بنیاد مردم کنی

استاد امین می‌گوید: «گاهی اوقات انسان باید در همان دایره‌ای که هست، باقی بماند؛ زیرا اگر خارج شود، هم به خود و هم به اطرافیانش آسیب وارد می‌کند.» باید در همان دایره بماند، ظرفیتش را بیابد، ساختارش تغییر کند تا بتواند اثری مثبت بر دیگران داشته باشد.

این "نفس" است که باعث تفاوت ظرفیت‌ها می‌شود. مثلاً ظرفیت و آگاهی یک شیر با یک کرم خاکی تفاوت دارد. هر ویژگی‌ای که در هر موجودی هست، انسان نیز آن را دارد. این ویژگی بسیار شگفت‌انگیز است؛ انسان می‌تواند تمام این مراحل را پشت سر بگذارد.

به قول مولانا:
از جمادی مردم و نامی شدم
وز نما مردم به حیوان سر زدم
مردم از حیوانی و آدم شدم

می‌بینیم برخی انسان‌ها درنده هستند، برخی همچون سگ وفادار، و برخی دیگر با زبانشان مانند مار نیش می‌زنند. این‌ها همان ظرفیت‌های انسان است. یعنی چه؟ یعنی ظرف هر کس تا چه حدی گنجایش دارد. مثلاً اگر ظرفیت فردی در حد مرزبان شدن باشد، این جایگاه برای او مناسب است. اما اگر ظرف او به اندازه‌ی این مسئولیت نباشد، تخریب ایجاد می‌شود.

در سی‌دی «تاریکی» هم گفته شده که اگر اندازه‌مان را ندانیم و بخواهیم فاصله بین آنچه هستیم و آنچه می‌خواهیم بشویم را پُر کنیم، مجبور می‌شویم از انرژی ذخیره‌شده‌مان استفاده کنیم و این کار تخریب دارد و باعث بیماری می‌شود. حالا اگر ظرفیت چیزی را نداشته باشیم، چه کار باید بکنیم؟ نمی‌توانیم دست روی دست بگذاریم. راه‌حل این است که با تفکر، آموزش و تجربه، دانایی‌مان را افزایش دهیم تا ظرفیت‌مان هم رشد کند.

مسئولیت یعنی چه؟ از "سؤال" می‌آید؛ یعنی در قبال جایگاهی که به من داده می‌شود، باید پاسخ‌گو باشم. هر چیز یک شکل سازنده و یک شکل مخرب دارد. مثلاً اگر مسئولیت به‌درستی انجام شود، به انسان قدرت، اعتماد به نفس و انضباط می‌دهد. کسی که مسئولیتی به عهده ندارد، در جایگاه انسانی خودش قرار ندارد و در عذاب است.

اما اگر به‌واسطه مسئولیتی که دارم، از قوانین و محدودیت‌ها عبور کنم یا بخواهم چند هندوانه را با یک دست بلند کنم که در نهایت می‌افتد و می‌شکند، دچار «گره مسئولیت» می‌شوم. یا اگر وسواس به خرج بدهم و بگویم "فقط خودم می‌توانم این مسئولیت را درست انجام بدهم، دیگران نمی‌توانند"، باز هم اشتباه است.

خداوند به انسان اختیار داد و کل هستی را برایش قرار داد تا تجربه کند و آموزش بگیرد. پس ما نیز باید این فرصت را به دیگران بدهیم. کنگره ۶۰ هم دقیقاً همین کار را انجام می‌دهد. رهجوی سفر اول، وقتی وارد می‌شود، کم‌کم آموزش می‌بیند، دانایی‌اش افزایش می‌یابد، و از جایگاه‌های کوچک‌تر شروع می‌کند و رفته‌رفته جایگاه‌های بالاتر را به دست می‌آورد.

بین ظرفیت و مسئولیت، رابطه‌ای عجیب وجود دارد. اگر در حالت عادی در تعادل باشم و در جایگاهی قرار داشته باشم که مناسب من است، خوب است. اما اگر مسئولیتی را بیش از ظرفیت خود بپذیرم، تعادلم به هم می‌خورد و اصطلاحاً «قبله را گم می‌کنبم» قبله‌ گم‌ کردن یعنی چه؟ یعنی از هدفم دور می‌شوم و نمی‌دانم چه کاری درست و چه کاری غلط است. فراموش می‌کنم چه کسی این مسئولیت‌ها و توانایی‌ها را به من داده. اگر قوانین را رعایت کنم و تعادل را حفظ کنم، قبله‌ام را گم نمی‌کنم.

بعضی وقت‌ها دلیل نرسیدن ما به نتیجه، این است که انسان نمی‌تواند قسمت پنهان یک موضوع را درک کند. این کارِ نیروهای بازدارنده است که اجازه نمی‌دهند ضد ارزش‌ها و نقاط ضعف خودمان را بشناسیم. این باعث می‌شود انسان به خواب برود، و این خواب برای نیروهای منفی مفید است؛ چون نمی‌توانند از انسان بیدار چیزی بدزدند.

برای بیدار شدن، به شوک دانایی نیاز داریم. اگر کسی آمد و ضد ارزش‌ها و نیروهای منفی درون ما را معرفی کرد، نباید سریع جبهه بگیریم یا توجیه کنیم؛ نباید قبله‌مان را گم کنیم. باید سعی کنیم آن را حل کنیم تا وارد مسیر تزکیه و پالایش شویم. کنگره جای عجیبی‌ست؛ جایی است که به انسان اجازه می‌دهد ایرادهای خودش را ببیند و آن‌ها را اصلاح کند. ما در کنگره می‌توانیم آموزش ببینیم و در قبال آموزش، عمل کنیم تا کم‌کم دانایی‌مان افزایش پیدا کند، ظرفیت‌مان بالا برود، مسئولیت‌های خود را به‌درستی انجام دهیم و به هدف اصلی‌مان برسیم.

 دریافت لوح سردار اعضا لژیون سردار

دریافت 30سی‌دی همسفر هستی رهجوی راهنما همسفر رویا

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر کوروش
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون ششم)
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هشتم)
ویراستاری‌ و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .