جلسه نهم از دوره بیستوهفتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ایمان به استادی همسفر سمیرا، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت (قبله گم کردن)» روز سهشنبه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا قوت میگویم به تمام کسانی که در مسیر آموزش و خدمت هستند و خداوند را بسیار شاکر هستم که اجازه تجربه کردن این جایگاه را به من داد و همچنین از ایجنت نمایندگی، مرزبانها و راهنمای خوبم خانم بهاره تشکر میکنم که فرصت تجربه کردن این جایگاه را برای من فراهم کردند. دستور جلسه (ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است که مربوط به وادی نهم است. من در وادی نهم یاد گرفتم که همه چیز در حال حرکت است و همه چیز در نظام هستی و خلقت ساکن نیست بلکه همه آنها در حرکت هستند و یا به سمت بالا رشد میکنند یا به سمت پایین سقوط و افت میکنند.
حالا این دستور جلسه که راجعبه ظرفیت است به ما چه میگوید: اصلاً ظرفیت چیست؟ ما هر کدام چه قدر ظرفیت و گنجایش داریم؟ ظرف هر کدام از ما چه اندازه است؛ اندازه یک لیوان، یک دریا و یا اندازه یک دریاچه؟ ظرفهایمان با هم متفاوت است. ما میآییم در کنگره که خدمت کنیم، خدمت کردن را یاد بگیریم، آموزش بگیریم و دانایی خود را بالا ببریم تا بتوانیم مسئولیتپذیر باشیم. مسئولیت به چه معنا است؟ مسئولیت یعنی پاسخگوی آن کار که به من محول شده است باشم و بدانم که چگونه آن کار را انجام بدهم.
قبله گم کردن یعنی ما وقتی راهی را میرویم از آن نیت اصلی و خالصانه دور نشویم و بدانیم که در آن مسیری که میرویم اسیر منیت، غرور، خودبینی، تعریف و تمجیدها نشده و از مسیر خود منحرف نشویم. تجربه خود من از این موضوع این بود که مدام مسافر خود را کنترل میکردم؛ وقتی به کنگره آمدم، آموزشها را یاد گرفتم، او را رها کردم و مسئول کار خود شدم؛ من فکر میکردم که ظرفیت آن را دارم که او را کنترل کنم ولی فهمیدم که ظرفیت و گنجایش این را ندارم و مسئول کار خود هستم.
با آمدن به کنگره، گرفتن آموزشها و تجربه فهمیدم که باید او را رها کنم و مسئول کار خود باشم و تصمیم گرفتم بر روی خودم کار کنم، مسیرم را درست کنم و روی پای خود بایستم، منیت و غرور را کنار بگذارم و از چیزهایی که یاد گرفتم استفاده کنم. وقتی این کارها را انجام دادم مسافرم کمکم وارد مسیر خود شد و توانست که به کنگره بیاید و مسیرش را درست برود. ما نهباید هیچوقت دیگران را مقصر کارهای خود بدانیم بلکه باید مسئولیت کار خود را بپذیریم.
قبله گم کردن یعنی؛ وقتی به جایی رسیدیم، فراموش نکنیم که از کجا به کجا آمدهایم. آقای مهندس در یکی از سیدیهایشان میگویند: پادشاهی، وزیرش را خیلی دوست داشت ولی بقیه حسادت میکردند و میگفتند که او میرود اتاق و در را میبندد حتماً دزدی میکند و پول جمع میکند ولی وقتی وارد اتاق میشوند، میبینند که در اتاق یک جفت گیوه قدیمی و لباس دارد و به آنها ساعتها نگاه میکند؛ از او میپرسند که چرا این کار را انجام میدهی؟ میگوید: میخواستم یادم نرود که از کجا به کجا رسیدهام. ما نهباید از هدفی که داریم منحرف شده و در ضدارزشها غوطهور شویم. امیدوارم که همه بتوانیم آن نقطه روشن درون خود را پیدا کنیم.
تقدیر از لژیون سردار:


تایپیست: همسفر خدیجه رهجوی همسفر راهنما بهاره(لژیون دوازدهم )
عکاس: همسفر فرحناز رهجوی همسفر راهنما هدی(لژیون پانزدهم )
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی همسفر راهنما بهاره(لژیون دوازدهم )
نمایندگی همسفران ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
155