به نام قدرت مطلق الله
کنگره 60 بهعنوان یک نهاد آموزشی و درمانی، بر اصولی بنیادین استوار است که کمک میکند افراد در مسیر رهایی و توسعه فردی قرار گیرند. سه مفهوم مهم در این دستور جلسه، عبارتند از: ظرفیت، مسئولیت و قبلهگمکردن که هر یک نقش مهمی در فرآیند رشد و مسیر درمان دارند. در کنگره 60، ظرفیت به توانایی فرد در پذیرش، فهم و اجرا کردن آموزشها و اصول گفته میشود. هر فرد میزان ظرفیت متفاوتی دارد، یعنی توانایی پذیرش و استفاده صحیح از آموزشها و تجربیات را دارد. شناخت ظرفیت فردی مهم است، زیرا بر اساس آن برنامهریزی و آموزش مناسب انجام میگیرد. شخصی که ظرفیت بالاتری دارد، میتواند سریعتر و عمیقتر آموزشها را درک و به کار گیرد، ظرفیت، به معنای توانایی و آمادگی فرد برای پذیرش، درک و انجام وظایف و مسئولیتها است.
ظرفیت شامل ابعاد مختلفی از جمله دانش، مهارت، تجربه، نگرش و تواناییهای جسمی و روانی میشود. هر چه ظرفیت فرد بالاتر باشد، توانایی او برای پذیرش و انجام مسئولیتهای بزرگتر و پیچیدهتر بیشتر خواهد بود. در کنگره 60، افزایش ظرفیت افراد از طریق آموزش، تجربه و تفکر انجام می گیرد که ابتدا از کم شروع می شود و در ادامه به درجه بالا و بالا تری می رسد. به عبارت دیگر هر چقدر دانایی افراد بالاتر رود ظرفیت پذیرش مسئولیت های بزگتر را در آنها ایجاد می کند که این امر با انجام همزمان خدمت توأم با آموزش انجام می گیرد. از نگهبان نظم شروع می شود و با افزایش آگاهی و دانایی فرد برای پذیرش مسئولیت های بزرگتر آماده می شود.
هدف این است که هر فرد بتواند با افزایش ظرفیتهای خود، مسئولیتهای بیشتری را در مسیر رهایی و بهبود کیفیت زندگی خود بر عهده بگیرد. مسئولیت در این سیستم، بر عهدهی هر فرد است. یعنی هر شخص باید بپذیرد که مسیر رهایی و خودسازی، تنها بر عهدهی خودش است و او باید با تلاش، تمرین و رعایت اصول، مسئولیت روند درمان و حل مشکلات و رشد خود را بر عهده گیرد. در کنگره، تأکید بر این است که فرد باید از خطاها و اشتباهات درس بگیرد و در برابر آنها مسئول باشد . این مسئولیتپذیری است که به فرد کمک میکند تا مسیر خودش را باور داشته و در آن ثابت قدم باشد. مسئولیتپذیری تنها یک تعهد اخلاقی نیست، بلکه یک مهارت است که با تمرین و تجربه توسعه مییابد. وقتی فرد مسئولیتهای کوچکتری را با موفقیت انجام میدهد، اعتماد به نفس او افزایش مییابد و برای پذیرش مسئولیتهای بزرگتر آماده میشود. در کنگره 60، مسئولیتپذیری به عنوان یک رکن اصلی در فرآیند درمان و رهایی تلقی میشود. افراد تشویق میشوند تا مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرند و برای تغییر وضعیت خود تلاش کنند.
این مسئولیتپذیری شامل مواردی مانند شرکت منظم در جلسات، انجام تکالیف، رعایت قوانین و خدمت کردن می باشد که از همان ابتدای سفر اول شروع می شود و به تناسب خواست و حرکت خود شخص ، ظرفیت او برای پذیرش مسئولیت های بزگتر بیشتر می شود. .واگذاری مسئولیت ها در سیستم هستی نیز بر همین اساس است .در سیستم هستی، مسئولیتها بر اساس ظرفیت موجودات تخصیص داده میشود. این تخصیص به صورت خودکار و بر اساس قوانین طبیعی انجام میشود. به عنوان مثال، یک درخت بزرگ مسئولیت بیشتری در تولید اکسیژن و تامین سایه دارد نسبت به یک گیاه کوچک. یک رهبر جامعه مسئولیت بیشتری در حفظ امنیت و رفاه جامعه دارد نسبت به یک فرد عادی. این واگذاری مسئولیت بر اساس ظرفیت ، عدالت و تعادل را در سیستم هستی برقرار میکند. هر فرد و موجودی به اندازه توانایی خود در خدمت کل سیستم قرار میگیرد و از این طریق، بقا و پیشرفت کل سیستم تضمین میشود.
ظرفیت و مسئولیتپذیری یک رابطه متقابل و چرخهای دارند. افزایش ظرفیت، منجر به پذیرش مسئولیتهای بیشتر میشود و پذیرش مسئولیت، باعث افزایش ظرفیت میشود. به عبارت دیگر، هر چه بیشتر مسئولیت بپذیریم، توانایی ما برای انجام وظایف و حل مشکلات بیشتر میشود و هر چه توانایی ما بیشتر شود، مسئولیتهای بیشتری را میتوانیم بر عهده بگیریم. این رابطه متقابل در کنگره 60 به خوبی قابل مشاهده است. افرادی که با افزایش ظرفیتهای خود (از طریق آموزش و خدمت)، مسئولیتهای بیشتری را در کنگره (مانند خدمت در جایگاههای مختلف) بر عهده میگیرند، نه تنها به دیگران خدمت میکنند، بلکه خود نیز رشد و پیشرفت بیشتری را تجربه میکنند.
کنگره 60 با درک این رابطه متقابل، برنامههایی را طراحی کرده است که به افراد کمک میکند تا با افزایش ظرفیتهای خود، مسئولیتهای بیشتری را در مسیر رهایی و بهبود کیفیت زندگی بر عهده بگیرند. این رویکرد نه تنها به افراد کمک میکند تا زندگی بهتری داشته باشند، بلکه به کل جامعه و سیستم هستی نیز خدمت میکند.
قبلهگمکردن یا انحراف از مسیر درست نیز میتواند به دلایل مختلفی رخ دهد. درک این عوامل کمک میکند تا افراد بتوانند از بروز این مشکل جلوگیری کنند و در صورت مواجهه با آن، به سرعت مسیر خود را اصلاح کنند.. قبلهگمکردن، یعنی گمکردن مسیر درست یا غفلت از مقصد نهایی است.
در کنگره 60، این مفهوم به معنای انحراف از مسیر رشد و تعالی است. وقتی فرد قبلهاش را گم میکند، قطعا در انجام وظایف ناکام می ماند و مسیر درمان و توسعه فردی اش دچار خدشه می شود. برای جلوگیری از قبلهگمکردن بایدهمیشه هدف و مقصد نهایی را در نظر داشت. اصول و قوانینی که مسیر را روشن میکنند، را رعایت کرد. باید به مسیر ایمان داشت و تمرکز بر روی اهداف کوچک و بزرگ داشت.
یکی از اصلیترین دلایل انحراف و دور شدن از مسیر و به اصطلاح قبله گم کردن، عدم توجه و عمل به آموزشهای کنگره است. این آموزشها شامل اصول جهانبینی، قوانین و حرمت های کنگره 60 است که نقشه راه را به روشنی مشخص می کند و بستری را فراهم می کند تا همه اعضا در کمال آرامش و صلح و عدالت بتوانند به حرکت خود ادامه دهند .وقتی فرد به درستی این آموزشها را درک نکند یا به آنها عمل نکند قطعا در هر جایگاهی که باشد دچار سردرگمی و انحراف شده و در نهایت از مسر دور میشود. زیر پا گذاشتن این قوانین و حرمتها (مانند دروغ گفتن، قضاوت کردن، یا دخالت در امور دیگران) باعث ایجاد تنش و اختلال در روند درمان و رشد فرد میشود و میتواند منجر به انحراف از مسیر گردد.
از جهت دیگر گاهی اوقات افراد به جای تمرکز بر هدف اصلی ، درگیر مسائل حاشیهای و غیرضروری میشوند. این مسائل میتوانند شامل بحث و جدلهای بیفایده، تمرکز بر نقاط ضعف دیگران، یا پرداختن به امور شخصی و غیرمرتبط با کنگره باشند. این مسائل باعث اتلاف انرژی و انحراف از هدف اصلی میشوند. قرار گرفتن در جایگاههای خدمتی مختلف در کنگره 60، اگر با آگاهی و دانایی همراه نباشد میتواند چالشهایی را نیز به همراه داشته باشد. یکی از این چالشها، احتمال فراموشی هدف اصلی و انحراف به سمت کسب مسائل دیگر است. کنگره 60 فرصتهای بینظیری برای رشد، یادگیری و خدمت فراهم میکند. اما این جایگاهها، در صورت عدم آگاهی و مراقبت، میتوانند به دامهایی تبدیل شوند که فرد را از هدف اصلی خود دور کنند. گاهی اوقات وقتی فرد در جایگاه خدمتی قرار میگیرد، تمرکز او به طور طبیعی به سمت مدیریت وظایف و انجام امور مربوط به جایگاه جدید تغییر میکند. این تغییر تمرکز میتواند باعث شود فرد از پیگیری آموزشها و تزکیه و پالایش خود غافل شود و به تدریج، هدف اصلی خود را فراموش کند.
همچنین قرار گرفتن در جایگاههای خدمتی، به فرد احساس قدرت و کنترل میدهد. این احساس میتواند باعث شود فرد خود را برتر از دیگران ببیند و به جای خدمت، به دنبال اعمال نفوذ و کسب احترام باشدو این حس برتری میتواند منجر به رفتارهای نادرست مانند قضاوت کردن، دخالت در امور دیگران، یا سوء استفاده از جایگاه شود که همگی مغایر با اصول کنگره هستند. فردی که در جایگاه خدمتی قرار دارد، ممکن است انتظار داشته باشد که دیگران او را تأیید و قدردانی کنند. این توقع میتواند باعث شود فرد به جای خدمت خالصانه، به دنبال کسب تأیید و تشویق باشد. در کنگره 60، خدمت کردن باید بدون چشمداشت و به منظور کمک به دیگران انجام شود. اما گاهی اوقات افراد این اصل را فراموش میکنند و به دنبال کسب منافع شخصی از طریق خدمت هستند. این منافع میتوانند شامل کسب جایگاه بالاتر، افزایش اعتیار و احترام و دیده شدن باشد. این نوع خدمت، در واقع یک معامله است و با هدف اصلی کنگره مغایرت دارد. افراد باید همواره به یاد داشته باشند که هدف اصلی آنها از حضور در کنگره، درمان و رهایی و در نهایت رسیدن به تعادل است. خدمت کردن وسیلهای برای رسیدن به این هدف است، نه خود هدف . فرد باید به یاد داشته باشد که جایگاه خدمتی یک فرصت برای خدمت است، نه یک مقام برای کسب قدرت.
--------------------------------------------
سلام دوستان رضا هستم مسافر، در خصوص دستور جلسه هفتگی ظرفیت مسئولیت و قبله گم کردن؛ ما اول باید یک تعریف ساده از مسولیت پذیری بدانیم. مسئولیت پذیری حسی است که از درون انسان سرچشمه میگیرد و به عبارت ساده تر انجام وظایفی که به ما محول میشود. مسئولیت پذیری یعنی تمام وظایف و مسائلی که در تمام جایگاهها بر عهده ما هست را به نحو احسن و تمام و کمال به انجام برسانیم . ما قبل از اینکه بیاییم کنگره با تخریبی که به خودمان و اطرافمان وارد کرده بودیم هیچ کسی به ما اعتماد نداشت و هیچ مسولیتی به ما نمیداد چون نه حسی داشتیم برای انجام ان و نه اگر انجام می دادیم به درستی انجام می شد . ما حتی در قبال افکارمون هم جوابگو نبودیم.
اگه از ما سوال بشه در زمان مصرف مسولیت پذیر بودید یا نه اگه بگیم بله دروغ گفتیم پس جواب قطعا نه است چون نه در قبال جسم خودمان مسئولیت پذیر بودیم نه خانواده نه جامعه و نه هیچ چیز دیگر. ما یاید مسئول جسم و روان و جهانبینی باشیم که با تخریب ازبین رفته بود ما این سه مولفه را که نابود کرده بودیم به نظر شما میتوانستیم درقبال خانواده و یا جامعه احساس مسولیت کنیم. اصلا کسی جرات نمیکرد مسئولیت یک کیسه برنج را به ما بدهد . وکسی که نسبت به خودش بی اعتنا باشد وجوابگو نباشد قطعا در قبال خانواده ویا جامعه و یا حتی خداوند هم جوابگو نیست . مسولیت پذیری نقطه مقابل مسئولیت گریزی است وخدا را شاکریم که وارد کنگره شدیم که علاوه بر درمان خیلی چیزهای دیگه هم به بهترین شکل درست شد مثل همین مسولیت پذیری که ما درقبال خودمان خانواده وجامعه باید پاسخگو باشیم و این پاسخگویی در بعضی مواقع نیاز به ظرفیت ونقطه تحمل دارد واگر ما در مسیر کنگره چهارچوب هایی که تعریف شده حرکت کنیم هر روز بهتر از دیروز میشویم . اعتماد به نفس پیدا میکنیم در کل به اعتیادی که اینطور تموم بشه افتخار میکنم. شاکرخداوند هستم که اجازه ورود به کنگره و برخورداری از این آموزش های ناب را به من داد . تشکر از جناب آقای مهندس که این بستر را برای رشد و تعالی افراد فراهم کردند. و تشکر از همه شما که وقت گذاشتید و این مطلب را خواندید.
--------------------------------------------
به نام نامی عشق، سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، در مورد جلسه این هفته که ظرفیت مسئولیت و قبله گم کردن است هر انسانی دارای هدف است ک باید به آن برسد و در اینجا هدف تشبیه شده به قبله گم کردن. یعنی اینکه شخص هدفش را گم کند، کسی که در کنگره مسئولیت یا خدمتی میگیرد هدف از این مسئولیت انجام خدمت برای کنگره است اما گاهی شخص مورد نظر خودش را میگیرهد و مغرور میشود و هدفش را از یاد میبرد. قوانین کنگره شصت برای همه است چه یک مسافر سفر اولی و چه یک دیدهبان. فرقی نمیکند و هیچکس نمیتواند با تکیه بر مسئولیت و یا خدمتی که دارد به خودش اجازه تخلف دهد و قوانین را زیر پا بگذارد.
این یعنی قبله گم کردن هر چقدر پست و مقام شخصی که در کنگره دارد مهمتر باشد باید بیشتر قوانین را رعایت کنه و هیچکس مستثنی نیست. هیچکس سهمهای ندارد همه مثل هم هستند و بهترینها در کنگره خدمت گذارترینها هستند. در کنگره ما توسط خدمتی که ارائه میدهیم و رفتار و کرداری که داریم تعیین میکنیم که خودمان چه جایگاهی داریم. مثلاً شخصی که در کنگره بیماری سرطانش درمان شده باید سعی کند که برای درمانی که شده و خدماتی که گرفته ارزش قائل باشد و قدردان باشد و بهایش رو پرداخت کند.
با خدمت کردن و احترام گذاشتن به راهنماش، انسان کلاً خاصیتش این است که وقتی سختی به او میرسد شروع میکند به عز و جز کردن و التماس کردن ولی همین که خبر خوبی خوبی به او میرسد و یک جایگاهی پیدا میکند شروع میکند به منم منم کردن. اصلً یادش میرود که کجا بوده و به کجا رسیده است. ما باید اگر به جایگاهی میرسیم قدردان آن نعمت باشیم و کفران نعمت نکنیم. پس هر کس در هر قسمت کنگره که خدمت میکند باید خدمتش صادقانه باشد، مهر و عطوفت داشته باشد. قانونمند و فرمانبردار باشد و قبله گمکردن یعنی ناسپاسی کردن، گاهی کسی که خدمت میکند بقیه به او حسادت میکنند. چرا که او میدرخشد و یک سری نمیتوانند ببینند و این یک کار ضد ارزشی است. پس من سعی میکنمند آن شخص را پیش مقامها یا افراد بالاتر خراب کنند.
با تشکر علیرضا از لژیون اول
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
86