English Version
This Site Is Available In English

ظرفیت، یعنی توانایی و قابلیت چیزی برای پذیرش

ظرفیت، یعنی توانایی و قابلیت چیزی برای پذیرش

جلسه اول از دوره سی‌ام کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نیمایوشیج بهشهر با استادی همسفر حوریه، نگهبانی همسفر ملیحه و دبیری همسفر نارا با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن» روز دوشنبه ۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به ‌کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

بار دیگر خدایم را شکر می‌کنم که توانستم در این مکان مقدس حضورداشته باشم و بتوانم از تک‌تک شما خوبان انرژی دریافت کنم و در آرامش باشم. جا دارد از آقای مهندس و خانواده محترمشان بابت این بستر سپاسگزاری کنم و همچنین از راهنمای درمان خودم همسفر فیروزه نهایت تقدیر و تشکر رادارم و همچنین از راهنمای سفر جونزم همسفر زینب که واقعاً جایگاه امروزم را مدیون این بزرگوار هستم سپاسگزاری می‌کنم. ان‌شاءالله بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم.

در مورد دستور جلسه امروز که ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است باید بگویم اگر ما به تک‌تک این کلمات نگاه کنیم خود ظرفیت، یعنی توانایی و قابلیت چیزی برای پذیرش و این‌که اگر به همه کائنات و خلقت نگاه کنیم خود یک ظرفیت است و خداوند آن ظرفیت را برای ما تعیین می‌کند و این‌که هر موجودی طبق آن ظرفیت و مسئولیتی که در قبالش می‌گیرد، مسئول است و باید پاسخگو باشد. شاید بارها داستان حضرت موسی را شنیده باشید من امروز می‌خواهم آن را تعریف کنم؛ روزی مرد خارکنی نزد حضرت موسی رفت و از او خواست که از درگاه خداوند به او تیشه‌ای داده شود تا مجبور نباشد با دست‌های خود خارها را بکند را شنیده باشید. در آنجا حضرت موسی با اصرار زیاد از خداوند خواست و دعایش اجابت شد و به آن مرد خارکن تیشه داده شد و بعد از مدتی که می‌گذرد، حضرت موسی می‌بیند آن مرد خارکن دستگیرشده است. بعد از پرس‌وجو متوجه می‌شود که آن مرد با تیشه خود شخصی را به قتل رسانده است.

با توجه به این موضوعات و داستان‌ها که برای ما اتفاق می‌افتد متوجه می‌شویم که واقعاً اگر چیزی به ما داده نمی‌شود پس آن ظرفیت و مسئولیت درواقع به صلاح ما نیست و اگر صلاح بر آن باشد خداوند آن را در وقت و زمانش به من خواهد داد. اگر بتوانم در آن ظرفیت و آن مسئولیتی که در جایگاهی که به من داده شد به مشکلی برنخورم و بتوانم آن را یکسان نگه‌دارم و حالت تعادل داشته باشم این به‌خودی‌خود آن مسیر را طی می‌‌کند و اگر بخواهم غیرازاین عمل کنم درواقع تخریب ایجاد کرده‌ام. همه ما می‌دانیم که در قبال مسئولیتی که می‌گیریم واقعاً مسئول هستیم و باید پاسخگو باشیم و یکی از پایه‌های اصلی و اساسی که می‌تواند در مسئول بودن نقش داشته باشد این است که به آن مرحله از دانایی رسیده باشم که اگر به من جایگاهی داده می‌شود و به آن مرحله دانایی و قدرت نرسیده باشم؛ پس مسلماً توان انجام آن کار را ندارم و نمی‌توانم آن کار را به انجام برسانم.

در اینجا از مسیر خارج می‌شوم و هدف خودم را گم می‌کنم که درواقع همان قبله گم‌ کردن است. قبله گم ‌کردن هم می‌تواند در مسائل الهی و هم در مسائل اجتماعی باشد و اگر همه ما نیم‌نگاهی به گذشته خودمان داشته باشیم، می‌فهمیم که در چه نقطه‌ای بوده‌ایم و امروز در چه نقطه‌ای هستیم و چه انسان‌هایی برای این‌که من امروز در حال خوب و آرامش باشم تلاش و کوشش کرده‌اند که امروز می‌توانم به‌راحتی بنشینم و صحبت کنم و نسبت به رب خودم ناسپاس نباشم و اگر آن عهد و پیمانی که باخدای خود بسته‌ام را بشکنم از مسیر منحرف می‌شوم و راه خود را گم می‌کنم.

در ادامه صحبت‌های امروز اگر بخواهم به لژیون جونز ربط بدهم باید بگویم قبل از این‌که وارد لژیون شوم در شک و تردید زیادی بوده‌ام از این‌که شاید واقعاً آن ظرفیت و مسئولیت را نداشته باشم، همان مسئولیتی که در قبال تک‌تک اعضاء بدنم باید داشته باشم را نتوانستم پاسخگو باشم؛ درواقع به آن سلامتی و بهبودی کمک کنم. من در سال 1391 مسیر کاهش وزن را طی کردم و مشکلی بر مشکلاتم اضافه‌شده بود و هر وقت برای چکاب پیش دکتر می‌رفتم با مشتی از دارو‌های تقویتی روانه می‌شدم و همچنان آن تنش‌ تن، سستی، کاهلی و استرس در وجود من ادامه‌دار بود. در‌واقع به‌ظاهر داشتم تناسب‌اندام را انجام می‌دادم؛ اما در باطن آن عوارض در من نهفته بود. تصمیم گرفتم و وارد لژیون جونز شدم. در‌‌واقع این را به خودم می‌گفتم که چه طور می‌توانم با نوشتن سی‌دی‌ها و آموزش گرفتن از سی‌دی‌ها به آن تناسب‌اندام و سلامتی برسم.

وقتی وارد لژیون شدم خوشبختانه دیدم هیچ محدودیت غذایی و رژیمی وجود ندارد و این‌که متد DST بسیار دقیق و منظم عمل می‌کند و یاد می‌گیریم چه مواد‌ غذایی به بدن خود می‌رسانم یا چه زمانی غذا بخورم، چه چیزی بخورم و چه موقع بخورم که بتوانم به بدن خود کمک کنم. درواقع اینجا فرقی نمی‌کند، فردی که بخواهد کاهش وزن انجام بدهد یا کسی که بخواهد افزایش وزن انجام بدهد، اولین گام این است که صورت‌مسئله برای او مشخص باشد، آن‌وقت می‌تواند مسئله را به‌خوبی حل کند و به حرکت خود ادامه بدهد.

در مرحله دوم شناخت است؛ یعنی به آن مرحله شناخت و تشخیص برسیم که زمان و مقدار سوخت‌وساز و کالری موردنیاز بدن را به آن برسانیم؛ یعنی زبان بدن خود را بشناسیم. من در سفر جونزی که داشتم به عینه این را مشاهده کرده‌ام؛ درواقع مواد غذایی که در آن تایم مخصوص به بدن می‌رساندم انگار در همان تایم بدنم گرسنه می‌شد و می‌بایستی آن نیاز بدن خودم را برطرف می‌کردم؛ اینجا اشتها مثل یک پل عمل می‌کند بین سیری و گرسنگی و زمانی که بدنم گرسنه می‌شود؛ پس به آن غذا و انرژی نیاز دارم و آنجا باید به‌فرمان عقل و درخواست نفسم گوش بدهم و بخواهم چه مواد غذایی را در آن تایم به بدنم برسانم.

گاهی اوقات احساس تشنگی می‌کنیم و به‌جای این‌که مصرف آب داشته باشیم که بتوانیم نیاز بدن را رفع کنیم یک برش از هندوانه را جایگزین آب قرار می‌دهیم درواقع اینجا همان قدرت تشخیص است و این را نفهمیدیم که نیاز بدنمان چه چیزی است. ان‌شاءالله بتوانیم با روش درست و اصولی که در پیش داریم درست عمل کنیم و بدانیم خود جسم دقیق و هوشمندانه عمل می‌کند و خودش به‌خودی‌خود این تصمیم را می‌گیرد و چون روی برنامه است و می‌تواند آن ذخیره چربی که در کنج بدن ما است را بیرون بریزد و ان‌شاءالله قدر این متد خیلی ساده و روان که آقای مهندس با آموزش‌های نابش در خدمت همه ما قرار داده است خوب بدانیم تا بتوانیم آن نتیجه خوبی که تندرستی و سلامتی است را به دست بیاوریم. در آخر از خدا می‌خواهم الهی به‌حق مهربانی‌ات نگذار با ناامیدی و ناراحتی شب خود را به صبح برسانیم.

 
رهایی ۴۰ سی‌دی همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا
 
 
تقدیرو‌ تشکر از اعضاء لژیون سردار
 
 
مرزبانان کشیک: همسفر مریم، مسافر مهدی
تایپیست: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم)
ویراستاری: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
ارسال: همسفر عطیه (دبیر سایت)
نمایندگی همسفران نیما‌یوشیج بهشهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .