جلسه نهم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار در نمایندگی اردستان با استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی دنور همسفر زهرا و دبیری همسفر بتول با دستور جلسه «ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن)» در روز دوشنبه ۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که امروز این فرصت نصیبم شد تا بتوانم، در این جایگاه خدمت کنم. دستور جلسه امروز ظرفیت، مسئولیت (قبله گم کردن) است. این سه واژه در کنار هم معنایی عمیق و تأملبرانگیز دارند. ماجرا ازآنجا آغاز میشود که من فاطمه توان و پذیرش یک جایگاه را پیدا میکنم؛ سپس وارد مرحلهای میشوم که باید مسئولانه عمل کنم و درنهایت باید مراقب باشم که قبله و جهت خود را گم نکنم. ظرفیت؛ یعنی گنجایش؛ یعنی من همسفر چقدر آمادگی برای درک حقیقت و فهمیدن دارم. بزرگی یک خدمت، مثلاً همین لژیون سردار، در ابتدا نیازمند ظرفیت پذیرش این جایگاه است؛ باید بدانیم که اینجا صرفاً مکانی برای پرداخت پول نیست؛ بلکه جایی است که ریشههای فداکاری، درک عمیق و خدمت عاشقانه در ما شکل بگیرد. شاید من همسفر ازنظر مالی در تنگنا باشم؛ اما اگر ظرفیت عشق ورزیدن و دیدن بالاتر از خودم را داشته باشم، آنگاه شرایط عضویت در این لژیون برایم فراهم میشود. گاهی افراد امکانات مالی زیادی دارند؛ اما ظرفیت بخشش ندارند؛ زیرا هنوز نتوانستهاند، از آگاهیها و داشتههای خود بهره بهینه ببرند. اگر انسانی چیزی را بداند؛ اما نتواند از آن استفاده کند، آن دانسته جزو ظرفیت او محسوب نمیشود. ظرفیت ذرهذره و درگذر زمان با آموزش، دانایی و پذیرش شکل میگیرد.
مسئولیت؛ یعنی زمانی که وارد لژیون سردار میشویم؛ درواقع یک مسئولیت بزرگ را به دوش میکشیم، نهفقط مسئولیتی مالی؛ بلکه مسئولیتی اخلاقی، روحی و شخصیتی. ما تلاش میکنیم، سیستمی را بسازیم که قرار است، روی پای خودش بایستد و فردا صدها مسافر و همسفر را از تاریکی و ظلمت نجات دهد. وقتی در این جایگاه قرار میگیرم؛ یعنی به اهداف کنگره و به این مسیر باور دارم. این مسئولیت سنگین از من میخواهد که مراقب رفتار، حضور و گفتارم باشم؛ زیرا در معرض نگاه دیگران هستم. مسئولیت؛ یعنی خدمت کنم، نه خیانت. مقایسه نکنم، دردسر نشوم. مسئولیت؛ یعنی من سکوت نمیکنم؛ وقتی میتوانم نوری باشم.
مهمترین بخش این دستور جلسه قبله گم کردن است. قبله گم کردن؛ یعنی گم کردن مسیر، هدف و فراموش کردن نیت اولیه؛ یعنی وقتی وارد لژیون سردار شدم، بعد از مدتی فراموش کنم که چرا آمدم، هدفم تأیید دیگران باشد و مسیر از خدمت خالصانه به سمت توقع و مقایسه برود. قبله گم کردن؛ یعنی با ظاهر خدمت، از اصل خدمت فاصله گرفتن؛ یعنی این مسیر دیگر مرا بهسوی نور نمیبرد؛ چون هدف گمشده است. برای من قبله؛ یعنی خدمت عاشقانه؛ یعنی دلسوزی برای آدمهایی که هنوز در تاریکی به سر میبرند. در لژیون سردار ما میتوانیم، قبله را پیدا و حفظ کنیم.



تایپیست: همسفر بتول دبیر لژیون سردار
ویرایش: همسفر معصومه دبیر سایت
عکس و ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
112