English Version
This Site Is Available In English

ظرفیت یعنی گنجایش، اندازه و میزان

ظرفیت یعنی گنجایش، اندازه و میزان

جلسه نهم از دوره سی‌‌ویکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی همسفر شهلا، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر مرضیه با دستور‌جلسه «ظرفیت، مسئولیت و (قبله گم کردن)» روز دوشنبه ۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا از خداوند متعال سپاسگزار هستم که توفیق حضور در کنگره را نصیب من کردند. از نگهبان جلسه همسفر فاطمه و راهنما خود همسفر مهین که فرصت خدمت را به بنده ارزانی داشتند، کمال تشکر را دارم؛ همچنین از ایجنت، مرزبانان و همسفر سعیده راهنما سفر اولم نیز سپاسگزار هستم.

دستورجلسه این هفته: «ظرفیت، مسئولیت و (قبله گم کردن)» است. ظرفیت و مسئولیت با یکدیگر ارتباط مستقیمی دارند؛ زیرا زمانی‌که می‌خواهیم به شخصی مسئولیتی واگذار کنیم، اولین چیزی که به او می‌دهیم، قدرت است. مسئله‌ی بعدی که مطرح می‌شود ظرفیت است؛ ظرفیت به معنی گنجایش، اندازه و میزان می‌باشد. همان‌طور که در وادی نهم آموختیم در دنیا هر چیز و هر کس یک نقطه تحمل و ظرفیتی دارد که اگر از آن نقطه‌تحمل عبور کند از تعادل نیز خارج می‌شود. هر کس ظرفیتی دارد؛ بنابراین یکی ظرفیتش به اندازه‌ یک انگشتانه، دیگری به اندازه‌ یک لیوان و گاهی ظرفیت به اندازه‌ یک اقیانوس است. مسئولیت و قدرتی که به هر شخصی داده می‌شود، بایستی با میزان ظرفیت و نقطه‌تحمل آن شخص برابر باشد. این موضوع مانند یک ترازو بوده که یک کفه آن ظرفیت و کفه دیگر آن مسئولیت است. اگر این دو کفه به هم نزدیک باشند مشکلی پیش نمی‌آید؛ زیرا اگر اندازه ظرفیت ۱۰ و مسئولیت و قدرت ۸ باشد، باز هم تا حدودی می‌توان تعادل را با کمی آموزش برقرار کرد؛ اما زمانی‌که بین ظرفیت و مسئولیت فاصله زیادی باشد؛ به‌عنوان مثال: ظرفیت ۱۰۰ اما مسئولیتی که به او می‌دهیم ۵ باشد، مانند این‌که به یک معلم دبیرستان، جایگاه مربی مهدکودک را بدهیم؛ تکلیف مشخص است.

در‌واقع اگر بخواهیم یک ساختار یا یک سیستم را منهدم کنیم، کافی است که به انسان‌هایی که ظرفیت کمی دارند مسئولیت بالا و به انسان‌هایی که ظرفیت بالایی دارند مسئولیت اندکی بدهیم. اگر هر انسانی ظرفیت لازم در وجودش ایجاد نشده باشد با هر سختی یا هر سخن و نگاهی به هم می‌ریزد؛ زیرا هم به خودش و هم به اطرافیانش آسیب می‌رساند.

مسئولیت به معنا وظیفه و تکلیف است؛ وظیفه‌ای که به شخصی واگذار می‌شود و باید در مورد آن کار یا مسئولیت پاسخگو باشد. هر شخصی در زندگی‌اش مسئول گفتار، کردار و اعمال خودش است و باید پاسخگو باشد. هر کدام از ما در زندگی مسئولیت‌های متعددی داریم؛ به‌عنوان مثال: نسبت به پدر، مادر، همسر، فرزند، جامعه و محیط مسئولیت داریم. شخصی مسئول اداره یک کشور است و شخص دیگری مسئولیت اداره یک خانواده را دارد. ما مسئولیت اداره جسم یا شهر وجودی خودمان را داریم که باید نسبت به این مسئولیت‌، همواره پاسخگو باشیم. ما زمانی‌که وارد کنگره شدیم به ما نقش همسفر اطلاق شد که در قبال آن یک سری مسئولیت‌هایی داریم، بایستی آن‌ها را بشناسیم و بدانیم که چگونه صبوری کنیم، چگونه رفتار کنیم و چگونه محیط خانواده را آرام نگه داریم؛ به این ترتیب از این مسئولیت‌های کوچک شروع کرده و ظرفیت خودمان را بالا برده تا در ادامه بتوانیم عهده‌دار مسئولیت‌های بزرگ شویم.

مقصود از قبله گم کردن، جهت قبله و مسیر حرکت است و به اصطلاح به کسی که هدف خودش را گم کند، می‌گویند قبله گم کرده است و این اصطلاح در مورد انسان‌هایی به کار می‌رود که وقتی به جایگاه و مقامی می‌رسند، دیگر خدا را هم بنده نیستند و یادشان می‌رود که کجا بوده‌اند و چه افرادی به آن‌ها کمک کرده‌اند تا به این جایگاه برسند. گاهی برخی ظرفیت پول زیاد را ندارند و زمانی‌که پول زیادی به آن‌ها می‌رسد، درونشان تخریب ایجاد می‌شود، دیگران را در شأن خودشان نمی‌دانند و تصور می‌کنند که جایگاه بالایی دارند. این امر در مورد مقام، شهرت، علم و یا هر چیز دیگری نیز صادق است؛ اما این‌که ظرفیت چگونه به‌وجود می‌آید! تنها راه بالابردن ظرفیت این است که آگاهی، شعور، فهم و دانایی‌مان که همان مثلث آموزش، تجربه و تفکر است را بالا ببریم که البته یک شبه نمی‌توان این کار را کرد و باید به مرور زمان و ذره‌ذره آن را افزایش دهیم.

ما در سطح جامعه و یا کنگره اگر مقامی را کسب کردیم، نباید قبله‌مان را گم کنیم. هرچه جایگاه بالاتر باشد، باید قوانین و حرمت‌ها را به بهترین نحو رعایت کنیم. زمانی‌که به کنگره آمدیم و به حال خوش رسیدیم، نباید یادمان برود که کجا بودیم و چه حال و روزی داشتیم و الان کجا هستیم؛ بنابراین بایستی سعی کنیم با خدمت کردن بها آن را پرداخت کنیم. در کنگره تمام ما از صفر شروع کردیم، اندک‌اندک آموزش دیدیم، بالا رفتیم و توانستیم ظرفیتمان را افزایش دهیم و مسئولیت‌ها را عهده‌دار شویم؛ به‌همین خاطر است که به یک تازه‌وارد در ابتدا مسئولیتی نمی‌دهیم و بعد از مدتی از مسئولیت‌های کوچک شروع می‌کنیم تا به مرور زمان بالاتر رود. هر جایگاه خدمتی در کنگره هم می‌تواند باعث سقوط و هم صعود شود. ممکن است به شخصی خدمتی داده شود و آن شخص قبله و هدف خودش را گم کند و باعث سقوط خود شود که این امر گاه در جایگاه یک آبدارچی و گاه نیز در جایگاه یک دیده‌بان می‌تواند رخ دهد؛ بنابراین شاید شخصی که جایگاه پایین‌تری داشته به کنگره بازگشت کند؛ اما کمتر دیده‌ایم، دیده‌بانی از جایگاه خود سقوط کرده و به کنگره برگردد.

هرچه جایگاه انسان بالاتر باشد، ضربه‌ای که انسان پس از سقوط متحمل می‌شود به‌مراتب سخت‌تر و محکم‌تر است؛ لذا بسیارمهم است که نسبت به پیمان خود پایبند باشیم و همیشه در راستا فرمان پیمان حرکت کنیم. در پیمان جمله‌ای ذکر شده که بیان می‌کند: ما باید خدمتگزار دردمندان و نه آقا و سرور آنان باشیم که در همه حال باید این جمله در خاطرمان باشد. به‌طور کلی برای انسان هیچ عملی لذت‌بخش‌تر از این نخواهد بود که پیش از به‌دست آوردن چیزی ظرفیت لازم درونش شکل بگیرد که اگر این ظرفیت در ما شکل نگیرد، مصداق داستان همان تاج طلا ۳۰۰کیلویی می‌شود که اگر بر سرمان بگذاریم، نابود خواهیم شد. در پایان همیشه از خداوند می‌خواهیم که پیش از این‌که جایگاهی را به ما بدهد، ظرفیت آن را در ما ایجاد کند.

      اهدا تقدیرنامه لژیون سردار

مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر فتح‌الله
تایپ و ویراستار: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم) 
ارسال‌: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیک‌آباد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .