English Version
This Site Is Available In English

قبله گم کردن یعنی گم کردن هدف

قبله گم کردن یعنی گم کردن هدف

همسفران لژیون اول در مشارکت خود در مورد دستور جلسه بیان کردند:

همسفر بانو:

شخص مصرف کننده زمانی هدفش را گم می‌کند که خوب نشده و به رهایی نرسیده است ناشکری و ناسپاسی می‌کند. قبله‌اش را گم کرده و نمی‌داند باید چه کاری انجام دهد ولی وقتی برای درمان خود اقدام کند و به کنگره بیاید و درمان شود در واقع به هدفش که درمان اعتیاد بوده رسیده است. خدمتی که از روی شناخت و فهم باشد باعث ظرفیت هم می‌شود، اما خدمتی که بدون شناخت باشد باعث نابودی می‌شود. آقای مهندس می‌فرمایند: برای قبول مسئولیت باید ظرفیت خودمان را بالا ببریم تا دچار قبله گم کردن نشویم. باید آموزش ببینیم، تجربه و تفکر کنیم و با دانایی از تجربه‌ خود استفاده کنیم. می‌گویند: وقتی خوب شدی قبله‌ات را گم نکن، ناشکری و ناسپاسی نکن، به راهنما باید احترام گذاشت. راهنما به ما کمک کرده که به رهایی برسیم، باید با احترام گذاشتن و سپاسگزاری از کسانی که در کنگره همه چیز را مجانی و بدون دریافت هزینه‌ای به ما خدمت می‌کنند باید ظرفیت داشته باشیم و از آنها تشکر کنیم. ما در کنگره خوب می‌شویم پس باید یک مسئول واقعی برای شهر وجودی خود و خانواده، جامعه و همین‌ طور یک خدمتگزار خوب برای کنگره باشیم. ما باید ظرفیت پذیرش مسئولیت را داشته باشیم و با دانایی و آگاهی مسئولیت را به نحو احسن انجام دهیم. میزان ظرفیت در من ذره ذره با تفکر و تعمل بالا می‌رود. اگر من ظرفیت نداشته باشم دچار ویرانی می‌شوم. هر چه دانایی فرد بالا باشد ظرفیتش هم به همان اندازه بالا می‌رود. من رو به قبله نماز می‌خوانم و هدفم مشخص است. قبله گم کردن یعنی گم کردن هدف و دور شدن از صراط مستقیم. نافرمانی و منیت ریشه در نادانی من دارد. اگر در کنگره رهجوی خوبی باشم آموزش‌ها را عملی کنم نه تنها قبله را گم نمی‌کنم بلکه ظرفیت من هم روز به روز بالا می‌رود و می‌توانم مسئولیت بیشتری را قبول کنم. باید در کنگره خدمت کنیم و از آقای مهندس و افرادی که این امکانات را در اختیار من قرار داده‌اند تشکر کنم و با خدمت کردن انرژی که به من می‌دهند به آنها بازگردانم. شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند

همسفر منصوره:

همه‌ انسان‌ها فکر می‌کنند که نسبت به مسئولیتی که خداوند به آنها داده است ظرفیت انجام آن مسئولیت را دارند و فکر می‌کنند که آن مسئولیت را درست انجام می‌دهند در صورتی که این فکر ما است. وقتی به زندگی خودم نگاه می‌کنم متوجه شدم که مسئولیتی که خداوند به من واگذار کرده را نتوانستم درست انجام بدهم، یعنی فکر می‌کردم که مادری خوب و همسری دلسوز هستم در صورتی که با نا آگاهی و حمایت‌های بی‌جا و اشتباه جلوی رشد و مسئولیت پذیری فرزند و همسرم را گرفتم و نگذاشتم که آنها متوجه مسئولیت خودشان بشوند با این کار حتی به خودم ضربه زدم و به این جسم یا همان شهر وجودی، خدشه وارد کردم. یعنی بیش از حد توان کار کشیدم بعد از آمدن به کنگره  و آموزش‌هایی که گرفتم متوجه شدم که برای این‌ که مسئولیت را بتوانم درست انجام بدهم، اول باید ظرفیت در من ایجاد شود و برای این که ظرفیت ایجاد شود باید دانایی و آگاهی من بالا برود که فقط با آموزش این مهم انجام می‌گیرد و اگر من دانایی و آگاهی خود را بالا نبرم شهر وجودی من در اعماق تاریکی فرو خواهد رفت و به آن آرامش و آسایش نمی‌رسم و همین طور به فرزند و همسرم هم این اجازه را نخواهم داد که رشد کنند و بتوانند در زندگی خودشان انسان‌هایی مسئولیت پذیر باشند. خداوند را شاکرم که اذن ورود به کنگره را برای من صادر نمود تا با آموزش‌های جناب آقای مهندس و راهنمایی‌های، راهنما همسفر ماهرخ مسیر آموزش را طی کنم و بتوانم با عمل به آموزش‌ها، شهر وجودی خود را  از ضد‌ارزشها دور کنم و از تاریکی که گرفتار شده‌ام آزاد و رها بشوم و به سمت نور و روشنایی حرکت کنم و امیدوارم که خداوند ظرفیت این کار را در من قرار بدهد که بتوانم با خدمت و فرمان‌برداری از پس مسئولیت‌هایی که خداوند به من داده سربلند بیرون بیایم باتشکر از بنیان‌گذار کنگره۶۰ جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان.


رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر ماهرخ (لژیون اول)
عکاس: همسفر ساناز رهجوی راهنما همسفر سارا (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .