جلسه چهاردهم از دوره چهل دوم کارگاه آموزشی کنگره ۶۰ ویژه مسافران با استادی راهنمای محترم حمیدرضا نگهبانی مسافر علی اکبر و دبیری مسافر یاور با دستور جلسه ظرفیت و مسولیت (قبله گم کردن) در روز یکشنبه مورخ 31 فروردین 1404 راس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد،
سلام دوستان حمید رضا هستم مسافر،سپاسگزارم از ایجنت شعبه و راهنمای محترم آقا شهرام که به بنده اجازه دادند امروز خدمت شما دوستان باشم و آموزش بگیریم؛ در رابطه با دستور جلسه ظرفیت، مسولیت و قبله گم کردن، یک توضیح اگر بخواهم بگویم از ظرفیت خدمت شما مسافران محترم، ظرفیت یعنی گنجایش، مثال : یک لیوان آب در نظر بگیریم که ۲۵۰ سی سی گنجایش داشته باشد بیشتر از این مقدار اگر آب بخواهیم آب بریزیم آب به بیرون از لیوان جاری میشود، مسولیت هم به معنی اینکه من بتوانم مورد سؤال قرار بگیرم. در واقع این است ،کسی که مسولیت یک کار و یا موضوع را قبول میکند اگر در مورد آن کار یا موضوع مورد سؤال قرار گرفت بتواند پاسخ گو باشد. اگر بخواهیم بدانیم این موضوع و دستور جلسه چرا در برنامه های کنگره ۶۰ است به دلیل اینکه این موضوع خیلی حائز اهمیت است.
بنده یک مورد اگر بخواهم در مورد مسولیت به یک مورد اشاره کنم، یک استاد داشتم در دروه دانشگاه یک جمله فرمايش کردند که هنوز آن جمله را فراموش نکردم، فرمودند یک مسؤل خوب کسی است ،که یک جایگاه و رتبه بالاتر را از او خواهش کنند که بپذیرد. و در سیستم کنگره ۶۰ هم دقیقاً مسؤلیت ها به این شکل صورت میگیرد. منظورم این است که هیچ کدام از مسافران نمیتوانند با سفارش و یا رابطه مسولیت کاری یا خدمتی را بگيرند و باید حتمأ ظرفیت آن جایگاه را داشته باشند تا اینکه آن مسولیت به آنها داده شود. اگر بخواهم در مورد مسئولیت توضیح بدهم، مثال: ریس یک اداره را در نظر بگیریم بسیار جایگاه مهمی است به واسطه آن تعداد افرادی باید از او دستور بگیرند و بسیار جایگاه لذت بخشی است که خیلی ها هم تجربه کردهاند و در آن شرایط حس مهم بودن و منیت باعث میشود که راحت نتواند از آن جایگاه بگذرند.
به این دلیل است که مهندس دژاکام در مورد ظرفیت صحبت میکند اینجا اتفاقی که می افتد این است که من مسافر وقتی میخواهم یک مسولیت بگیریم باید ظرفیت و تعادل آن را داشته باشم ، که در زندگی شخصی و عمومی هم این ساختار و تعادل را داشته باشم. بنده به عنوان یک رهجور وارد کنگره ۶۰ شدم یکسری دیدگاه ها و یکسری آموزش ها دیده بودم در مدرسه و جامعه که مسلماً اگر درست آموزش گرفته بودم که اعتیاد پیدا نمیکردم و نکته مورد نظر این است که وقتی وارد کنگره شدم اصلا از من سوال نکردند که شغل شما چه است یا اینکه فامیلت را بگو فقط یک اسم از بنده سؤال کردند و اجازه دادند روی صندلی بشینم و بدون هیچ مبلغ و چشم داشتی آموزش بگیریم .
.jpg)
من به عنوان مسافر در کنگره فقط باید آموزش بگیریم، اشتباهات و تفکراتی که باعث شد بنده مصرف کننده شوم را از ذهنم بیرون بریزم و در درون ذهن و تفکراتم جا باز کنم که بتوانم آموزش بگیریم و مطالبی که رهنما و استاد به بنده میگوید به تمام نکات توجه کنم و وقتی که این آموزش ها را گرفتم ذره ذره ظرفیتم بالا میرود و زمانی که مسولیت به بنده دادند آن موقع است که میدانم چطور مدیریت کنم و گرفتار منیت و غرور نشوم. اصولا انسانی که آموزش ندیده باشد و ظرفیتش بالا نرفته باشد گرفتار غرور، تکبر ، ومنیت، خواهد شد. و کلید این اتفاقها همه در کنگره ۶۰ رقم میخورد، چند روز پیش هم سیدی مدرس استاد امین را گوش میدادم راجب به معلمین و راهنما ها صحبت میکرد برای بنده خیلی جالب بود چند نکنه خیلی مهم را ذکر کردند که یک معلم موفق باید چکاری انجام بدهد، یکی از آن موارد این بود که مسائل باید در ارتباط با موضوع باشد و مورد دیگه مسئله را به طور سطحی آموزش ندهد مسئله باید کاملا به صورت علمی و عملی باشد و موضوع را به گونه ای آموزش بدهد که شخص که آموزش دیده به قدری مفاهیم را درک کرده باشد که اگر آن هم قرار بود به یک شخص عادی توضیح بدهد کاملا متوجه شود اگر متوجه نشد پس خودش هم درست یاد نگرفته است، موضوع باید به زبان ساده بیان شود.دقیقاً همین اتفاق در کنگره ۶۰ میافتد و یک رهجو زمانی که وارد کنگره ۶۰ میشود یک صندلی به او میدهند و با عزت و احترام بهترین و نابترین آموزشها را در اختیارش می گذارند و زمانی که آموزشها را گرفت و عملی کرد ظرفیتش بالا میرود آن موقع است که می تواند مسولیت خودش و خانواده و جایگاه های دیگر را قبول کند. ممنونم از این که به مشارکت بنده گوش دادید.
گروه سایت نمایندگی دانیال اهواز
عکس: مسافر جواد
ارسال خبر: همسفر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
120