مشارکت همسفر مهدیه.(گ):
آقای مهندس در سیدی ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن میفرمایند: اصولاً برای تفهیم بعضی مطالب به انسانهایی که نمیخواهند بفهمند و نمیخواهند بدانند نمیتوانیم کاری انجام دهیم، ما نمیتوانیم با میخ مطلب را در فهم انسانها فرو کنیم، باید خود شخص بخواهد تا تعقل و تفکر و آگاهی داشته باشد و وقتی خواست میتواند آن را پذیرفته و دریافت کند، ما به زور نمیتوانیم انسانها را هدایت کنیم، به زور نمیتوانیم انسانها را از موادمخدر و ضدارزشها جدا کنیم تنها چیزی که میتواند با ضدارزشها مقابله کند، فهم و آگاهی است. اگر هر انسانی به آن مرحله درک و آگاهی و دانایی که همراه با آموزش و تجربه باشد برسد امکان ندارد از راه صراط مستقیم خارج شود. ظرفیت یعنی یک ظرف تا چه اندازهای گنجایش دارد. مسئوليت، از ریشه سؤال میآید و مسئول یعنی کسی که مورد سؤال قرار میگیرد و بایستی در قبال مسئوليت خود پاسخگو باشد.
مسئوليت، یعنی وظایفی که بر عهده ما گذاشته شده و در مقابل سوالاتی که در ارتباط با آن مطرح میشود پاسخگو باشیم. بهطور مثال، اگر ما یک لیوان آب را در نظر بگیریم، مقدار معینی آب یا مایعات دیگر در خود جای میدهد اگر بیشتر از آن داخلش بریزیم سرریز میشود یعنی گنجایش یا تحمل بیشتری ندارد. همانطور که در وادی نهم توضیح داده شده است اگر ما هر چیزی را نسبت به شرایط و عوامل بیرونی یا نیروهایی که به آن وارد میشود در نظر بگیریم یک نقطه تحمل دارد، اگر نیروی بیشتری به آن وارد شود و بیشتر از نقطه تحمل آن باشد از تعادل خارج میشود و سرریز میشود، مثل همان لیوان آب و ما انسانها هم اگر مسائل مالی، پولی یا هر موضوعی که در ذهن خودمان تصویر سازی کنيم، میبینیم ما را به آستانه آشوب میرساند و از تعادل خارج میکند. همه انسانها در زندگی خود دارای مسئوليتهایی هستند، مسئول اداره یک مدرسه، یک خانه یا یک شرکت یا هر چیز دیگری، اگر کسی هم پيدا شود که هیچ یک از اینها را نداشته باشد، فکر نکنیم بیمسئوليت است، حداقل مسئول خودش است، مسئوليت خود و شهر وجودی خودش بزرگترین مسئوليت است.
رابطه عجیبی بین ظرفیت و نقطه تحمل و مسئولیتهای ما وجود دارد. در وضعیت تعادل، هر کدام از ما درست در جایی هستيم که باید باشیم یعنی امکانات، تواناییها و مسئولیتهایی داریم که مطابق با ظرفیت ماست و اگر مسئوليت، اندکی از ظرفیت یا گنجایش ما بیشتر شود از نقطه تحمل خارج میشویم. در کنگره۶۰ به شخصی که مسئوليتش بیشتر باشد و از تعادل خارج شود میگوییم قبله خود را گم کرده است. قبله گم کردن تعبیری از همان خروج از وضعیت تعادل یا به هم ریختن است. در حال حاضر افرادی که وارد کنگره۶۰ میشوند و سفر اول خود را برای درمان اعتیاد و رهایی آغاز میکنند، حداقل 11 ماه طول میکشد و به رهایی میرسند و بسیاری از مسائل را تجربه میکنند و در کنگره۶۰ خدمت میگیرند، مثل: نگهبان، استاد، آبدارخانه، دبیر و کسانی که اعتیاد خود را درمان کردهاند و نسبت به شهر وجودی خود که بزرگترین مسئوليت است.
کوتاهی نکرده و کارشان را درست انجام دادهاند با آموزش، تجربه و تفکرات که دانایی و ظرفیت و نقطه تحمل ما را بالا میبرد و افزایش میدهد. یک مصرفکننده موادمخدر که هیچ جایگاهی در جامعه یا خانواده ندارد با ورود به کنگره۶۰ تبديل به کمک راهنما یا راهنما میشود و عده زیادی را به درمان میرساند. من همسفر باید قدر این لحظات و انسانهایی که در این مکان مقدس در حال خدمت کردن هستند را بدانم و از آن عزیزان درس بگیرم. ظرفیت دست خود ما نیست و به یکباره هم بالا نمیرود ما ذرهذره ظرفیتمان با تفکر، تجربه و اندیشه و آموزشهایی که از کنگره میگیریم بالا میرود و وقتی ظرفیت بالا رفت میتوانیم مسئوليتپذیر باشیم و مسئولیتهای مهمتری هم تجربه کنیم. شکرشکر بابت این همه نعمت و از راهنمای عزیزم خانم سمیه سپاسگزارم.
مشارکت همسفر لیلا:
تمام مسلمانان هنگام خواندن نماز به سمت قبله میایستند و اصطلاح قبله گم کردن برای افرادی به کار میرود که هدف و معبودشان را گم کردهاند تا حدی که خود را نیز فراموش میکنند؛ حتی انسانهایی که با کمک دیگران به جایگاهی رسیده و بعدها آن را فراموش میکنند و چه بسا درصدد تخریب هم برمیآیند، مصداق عبارت قبله گم کردن هستند. در سطح خانواده، جامعه؛ حتی کنگره چنین گفته میشود که انسان نسبت به رب خود ناسپاس است. تمام هستی، جامدات، گازها و حیوانات مانند؛ سگ، گربه؛ حتی گیاهان بر اساس ظرفیتشان تقسیمبندی شدهاند. ظرفیتها با یکدیگر متفاوت بوده و یک روزه بوجود نمیآیند بلکه شرایط خاص خود را دارند. تمام موجودات پتانسیل و ویژگی خاص خود را داشته و از یکدیگر متمایز هستند. شیر و شغال که جزء حیوانات درنده بوده، هر یک ظرفیت لازم را کسب نمودهاند.
نفس آن چیزی است که در ظاهر و باطن تعیین موجودیت نموده و فناناپذیر است یعنی با مرگ از بین نمیرود. نفس هر موجودی تعیین موجودیت همان موجود را میکند. تمامی خصوصیاتی که انسان دارا است، نشان از شاهکار بودن خلقت او دارد. ما تصور میکنیم همه انسانها باید پاکسرشت و نیکو باشند. چه بسا انسانهایی با صفت حیواناتی چون سگ، وفادار بوده و یا مانند گربه خود را مختار در انجام هر کاری میدانند و یا بعضی از آنها نیش و کنایه میزنند و یا درندهخو هستند؛ بنابراین وجود صفات حیوانی در انسان بستگی به خود او دارد که جزء کدام دسته باشد. این قضیه در درمان انسانها نیز صادق است. ظرفیت یعنی ظرف و ظرف هر شخص گنجایش مشخصی دارد. ظرفیت میتواند اندازه یک استکان، لیوان، کاسه، دیگ، بشکه، حوض یا دریاچه باشد که تا حد تعیین شده دارای گنجایش بوده و چنانچه از آن حد فراتر رود، موجب سرریز شدن آنها خواهد شد.
هر انسانی باید به اندازه ظرفیتش مسئولیت بپذیرد تا بازدهی خوبی نیز داشته باشد در غیر این صورت به هدف نخواهد رسید؛ همچنین ظرفیت داشتن در تمام سطوح برای انسانها لازم است. بهطور مثال، ظرفیت بعضی افراد به اندازه پول سیاه بوده و بیشتر از آن حد، ایجاد تخریب در آنها میکند و یا زمانی که داشتههای شخص بیش از ظرفیتش باشد، دیگران از جمله پدر، مادر و خانواده را در شأن خود نمیداند. ظرفیت داشتن در مقام، تحصیل و عرفان بسیار حائز اهمیت است. بالا بردن ظرفیت در انسان یکمرتبه امکانپذیر نبوده بلکه ذرهذره و با تفکر، آموزش، تجربه، دانش، علم و آگاهی میتوان ظرفیت را بالا برد. با بالا رفتن ظرفیت در انسان، مسئولیتپذیری نیز بوجود میآید بهطوری که اگر از او سؤالی شد، باید پاسخگو باشد. هر مسئولی بر مبنای ظرفیتش پذیرش میشود و این در کل کائنات و نیز در کنگره صادق است.
اگر به فردی که ظرفیت لازم در او بوجود نیامده باشد، مسئولیتی بدهند، باعث گم کردن قبلهاش خواهد شد. در تمام هستی نیز هر موجودی که ظرفیتش بالا رود مسئولیت بیشتری به او واگذار شده که اگر غیر از این باشد قبله گم میشود؛ حتی حالات روحی و روانی ما برحسب پذیرش ما است. انسانها بسته به ظرفیت و مسئولیت و پذیرش میتوانند این صفات را دارا باشند و اینها به صورت بالقوه در انسان نهفته است و این به انتخاب انسان بستگی دارد که کدام را انتخاب کند. ما از نقطه تفکر و تعقل باید به جایی برسیم که اگر انسانها را از ظاهرشان نشناختیم، از باطنشان بشناسیم؛ زیرا بعضی انسانها با کلام خود، دیگران را فریب میدهند. زمانی که انسان تفکر و تعقل صحیح نداشته باشد، همهچیز را مثبت دیده در نتیجه با گذشتن از مرحله تشخیص دیگر قادر به شناخت دوست و دشمن نخواهد بود.
مشارکت همسفر سمیه:
مهندس دژاکام میفرمایند: اگر خوب نگاه کنیم متوجه میشویم که دستور جلسه ظرفیت، مسئولیت، قبله گم کردن، دستور جلسه خلقت است، اینکه هر موجودی دارای چه ظرفیتی است و چه مسئولیتی دارد و چقدر جوابگو است و پذیرش یعنی اینکه چقدر هر موجودی مسئولیت خودش را میپذیرد و در نهایت مسئله قبله گم کردن است. یعنی اینکه بعضی انسانها به نقطهای میرسند که معبود خودشان را هم گم میکنند، مثل انسانهایی که وقتی به نقطهای میرسند دیگر انسانهای دیگر را که به آنها کمک کردهاند تا به آنجا برسند را فراموش میکنند که اصطلاحاً میگویند این انسانها قبله گم کردهاند، این قضیه هم در مسائل اجتماعی و هم در مسائل الهی صدق میکند. مهمترین مسئله هستی ظرفیت است. گازها، جامدات و مایعات هر کدام دارای ظرفیت خاص هستند و هر کدام ویژگی خاص خود را دارند.
گیاهان هم همینطور هستند و هر گیاه دارای یک ظرفیت است، مثلاً یک بوته نمیتواند یک درخت موز یا انگور شود. در حیوانات هم همینگونه است، ظرفیت شیر، سگ و مار با یکدیگر متفاوت است، ظرفیت کرم خاکی با ظرفیت یک شیر فرق میکند. ویژگی حیوانات نیز متفاوت از یکدیگر است. شیر خاصیت درندگی دارد، مار گونه دیگر است، گربه گونه دیگر و هر کدام خصوصیت خودش را دارد. جالب اینجا است که کلیه خواص حیوانات و گیاهان و جمادات در موجودی به نام انسان جمع شده است. بعضی انسانها مثل مارند بعضیها مثل شیر درندهاند، بعضی انسانها گستاخند، بعضی انسانها وفادارند، پس همه خصوصیات در انسانها موجود است. نمیتوان انتظار داشت که همه انسانها مثل هم باشند، مهم این است که انسان به طرف کدام یک گرایش پیدا کند. ظرف هر انسان با دیگری متفاوت است، ظرف بعضیها اندازه انگشتانه است و ظرف بعضیها به اندازه یک کاسه و بعضیها به اندازه یک دریاست.
برای همین ظرفیتشان با هم متفاوت است، بعضیها ظرفشان به اندازه نگهبان یک اداره و بعضیها ظرفشان به اندازه رئیس آن اداره است. اگر کسی را در جایگاهی بالاتر از ظرفیتش قرار دهیم از ظرفش بیرون میریزد و تخریب ایجاد میکند. در کنگره فرد باید ظرفش به اندازه جایگاهی باشد که به او داده شده است تا بتواند به درستی خدمت کند، بعضیها ظرفشان تحمل مسئولیتی که بر عهده آنها گذاشته شده است را ندارد. افرادی که در جایگاه مرزبان و غیره خدمت میکنند، باید ظرفیت آن جایگاه را داشته باشند. افرادی، ظرفیت سلامتی را ندارند یعنی اگر مریض نباشند خلق خدا از دست آنها امان ندارد، بعضی دیگر ظرفیت پولدار شدن را ندارند، اگر یک دفعه به آنها پول زیادی برسد دچار تخریب میشوند، گمان میکنند خانواده و سایر افراد در شأن آنها نیستند. حالا این ظرفیت داشتن هم در مقام و هم در علم و تحصیل است.
باید دانست بالا بردن ظرفیت دست فرد نیست بلکه باید ذرهذره با آموزش و کسب علم، تجربه و تفکر و به صورت تدریجی بالا برود. دیگر اینکه فرد باید مسئول باشد یعنی باید نسبت به آن مسئولیتی که بر عهده دارد پاسخگو باشد. مسئول به کسی میگویند که پاسخگو است، اگر فردی مسئول اداره یا موسسهای است، اگر از او سؤال شود تا به حال چه کردهای؟ فرد باید جواب بدهد، وقتی فردی مسئول کشور است، باید مسئول تمام نیازها و خواستههای مورد نیاز مردم باشد و وظایفش را به درستی انجام دهد. در هستی وقتی ظرفیت بالا رفت به تبع آن پذیرش نیز بالا میرود. پذیرش نمیتواند بیشتر از ظرفیت صورت بگیرد، در غیر صورت تخریب ایجاد میشود. در کنگره کسی که ایجنت، مرزبان یا راهنما میشود یعنی مسئول است و باید پاسخگو باشد و وظایفی را که بر عهده او است، باید به درستی انجام دهد.
رهجو هم در مقابل استادش مسئول است و باید تابع قوانین و مقررات باشد و وظایف خودش را به درستی انجام دهد. دیدهبانان نیز مسئولند و باید در مقابل مقام بالاتر خود پاسخگو باشند. اگر کسی ظرفیتش برای جایگاهی فراهم نشده باشد و به او مسئولیت بدهند قبلهاش گم میشود. در هستی هر موجودی ظرفیتش بالا برود به او مسئولیت بیشتری میدهند. چرا یک موجود مسیح یا عیسی میشود؟ یا محمد رسول خدا میشود؟ برای اینکه پذیرش و ظرفیتش بالاست در واقع جایگاه هر موجود برمبنای ظرفیت او پذیرش میشود و بر مبنای پذیرشش به او مسئولیت میدهد، غیر از این باشد قبله گم میشود. فردی که هنوز ظرفیت او فراهم نشده به او مسئولیت داده شود سبب ایجاد فجایع و تخریب میشود، با توجه به این سخنان من آموختم که هر فرد ظرفیت خاص خودش را دارد و ظرف انسانها با یکدیگر متفاوت است. یعنی اینکه من دارای ظرفیت مخصوص به خود هستم و در هر جایگاهی با توجه به ظرفیتم یک یا چند مسئولیت دارم که باید با توجه به مسئولیتهایم وظایف خود را بشناسم و به آنها به درستی عمل کنم.
اگر من در جایگاه همسر یا مادر قرار دارم نباید از این جایگاه سوءاستفاده کرده و تحکم و تسلط نابجا بر روی فرزندان یا همسر خود داشته باشم، بدانم که از من در آن جایگاه یکسری انتظارات وجود دارد که باید آنها را به درستی برآورده کنم؛ همچنین وقتی به من مسئولیتی در اجتماع داده میشود، اول تفکر کنم که آیا ظرفیت پذیرش آن را دارم و میتوانم از پس آن بربیایم یا نمیتوانم؟ آیا توان و امکان آن را دارم وظایفی را که به من محول شده است به درستی انجام دهم؟ بدانم در صورت کوتاهی باید پاسخگو باشم. مسئولیت کار خود را بر عهده بگیرم و تمام تلاش خود را بکنم تا عملکرد درست داشته و نقش خود را به خوبی ایفا کنم. پیوسته تلاش کنم تا با آموزش و تفکر و تجربه، ظرفیت خود را کمکم بالا ببرم و سعی کنم صفات انسانی را در خود تقویت کنم تا درگیر نیروهای منفی نشوم. اگر به جایگاهی میرسم، فراموش نکنم از کجا به کجا رسیدهام و خداوند و افرادی که در آن مسیر به من کمک و یاری رساندهاند را فراموش نکنم و ظرفیت آن جایگاه را داشته باشم.
مشارکت همسفر سمیه:
ظرفیت انسانها با هم متفاوت است و انسان با کسب تجربه، تفکر و آموزش و همچنین بالا بردن نقطه تحمل ذرهذره میتواند ظرفیتش را بالا ببرد و بعد از بوجود آمدن ظرفیت نوبت به مسئولیت میرسد و حتماً باید قبل از رسیدن به یک مسئولیت، ابتدا ظرفیت پذیرش آن مسئولیت در ما بوجود آمده باشد وگرنه قبله خود را گم میکنیم یعنی هدف خود را گم میکنیم و در این صورت نمیتوانیم به خوبی پاسخگوی آن مسئولیت باشیم و کاری که به ما سپرده شده است را به خوبی انجام نخواهیم داد، مثلاً یک کارگر قبل از بوجود آمدن ظرفیت برای رئیس شدن، اگر رئیس یک اداره شود آنجا را به نابودی میکشاند و نمیتواند پاسخگوی آن مسئولیت باشد. اگر هر انسانی در زندگیاش ثابت قدم باشد و در راه ارزشها و صراط مستقیم حرکت کند و مسئولیت کارهایی را که دارد بپذیرد و ظرفیت آن را فراهم کند هیچگاه قبلهاش را گم نمیکند. ظرفیت یعنی یک ظرف تا چه اندازهای گنجایش دارد و مسئولیت، از ریشه سُئِلَ، سؤال و مسئول یعنی کسی که مورد سؤال قرار میگیرد در مقابل سوالاتی که در ارتباط با آن مطرح میشود، در قبال مسئولیت خود پاسخگو باشیم. اولین و بزرگترین مسئولیتی که به دوش هر انسانی است مسئولیت انسان بودن است، شاید هیچ وقت به این مسئله توجه نکرده باشیم یا اطلاع نداشته باشیم که انسان بودن چقدر مسئولیت دارد و این مسئولیت ابعاد مختلفی دارد. ما در پیشگاه خدا، خود و جامعه مسئولیت داریم و بارِ سنگینی به دوش ما است. ظرفیت، یک شبه و یک دفعه بالا نمیرود، ما ذرهذره ظرفیتمان را با تفکر، تجربه و آموزش در کنگره بالا میبریم و وقتی ظرفیت و نقطه تحمل ما بالا رفت میتوانیم مسئولیتپذیر باشیم و مسئولیتهای مهمتری را تجربه کنیم. حال اگر به مسئولیتی رسیدم و جایگاهی پیدا کردم و خود را بالاتر از آن جایگاه دیدم که همان منیت است، آن زمان رفتارهای من تغییر میکند و باعث میشود از تعادل خارج شوم و حال من خراب شود و رفتارهایی از من سر بزند که همان قبله گم کردن است. به امید روزی که با بالا بردن ظرفیت در وجودم بتوانم صفات خوب و ارزشها را نه فقط در صور آشکار بلکه در صور پنهان نیز پذیرا باشم.
مشارکت همسفر معصومه.(ز):
ظرفیت شخص، یعنی ظرف و گنجایش وجودی او، یعنی اینکه چقدر و به چه اندازه قادر است که از حقایق هستی و خلقت خود، درک صحیح و درست را دریافت نماید. برای هر موجودی ظرفیتی در نظر گرفته شده است، از انسانها گرفته تا هر موجود زنده، اعم از جانوران، گیاهان، نباتات و جمادات، به فرموده آقای مهندس، ظرفیت انگشتان تا یک استکان، و استکان در برابر لیوان فرق میکند، همینطور بشکه و هرچه را از مخازن در نظر بگیریم، متفاوت است و هر کدام به قدر و اندازه و توان خود آب را میتواند در خود جای دهد که اگر آب لیوان را، بخواهیم در استکان بریزیم لبریز میشود. ما اگر بخواهیم آب دریا را در دریاچه بریزیم توان و تحمل آن را ندارد، برای مقایسه حیوانات هم همین حکم جاری است.
اگر در بین گربهسانان از گربه و ببر نام ببریم، ظرفیت وجودی هر کدام متفاوت است. بین گیاهان میبینیم هر کدام از آنها ظرفیت و استعدادی دارند، از یک بوته بیابانی بگیریم تا آن نخل و آن درختانی که سر به فلک و آسمان کشیدهاند، ظرفیت و حتی تحمل و توان هر کدام فرق میکند؛ اما در انسان، بنا بر فضیلت و برتری که بر سایر خلایق دارد و بنا بر جوهر وجودی او که روح میباشد قضیه فرق میکند. همه آنچه را که دیگر موجودات و کائنات دریافت میکنند، میتواند دریافت کند و در خود جای دهد و مراحل رشد و تکامل انسانی و صعودی خود و حتی نزول و هبوط خود را از مرحله انسانی به مراحل پایین طی کند که همان بعد حیوانی و بلکه پائینتر و پستتر از آن، پس استعداد و ظرفیت وجودی هر فرد با دیگری میتواند مختلف باشد.
برای هر کس میتوان رتبه و درجهای را در نظر گرفت که انبیاء و ائمه الهی در بالاترین رتبه از انسانیت قرار دارند و باز در بین خواص همین امر ساری و جاری است. رتبه و درجه سلمان فارسی و ابوذر غفاری یکی نیست و به هر کس هم به اندازه پذیرش و ظرفیت وجودی آن فرد، مسئولیت سپرده میشود که بتواند در قبال آن پاسخگو باشد و به اندازه تکلیفی که بر گردنش نهاده شده است ادای وظیفه نماید. رسالت انبیاء و مسؤلیتی که بر دوش آنها نهاده شدهاست، بالاترین درجه و در وسیعترین ابعاد از هستی قابل حس میباشد که همان هدایت بشریت به خالق هستی است و اگر دقیق شویم و بخواهیم در بین انبیاء تعمق و تفکر کنیم میبینیم این امر در بین آنها نیز صادق است.
رابط خبری و ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
90