آقای مهندس میفرمایند: «تمام هستی بر مبنای ظرفیت تقسیمشده است.» ظرفیتها تعیین میکنند که هر موجودی چه ظرفیتی دارد. در خصوص مسئولیتها باید توجه داشت که هر موجودی بسته به نوع خود، چه میزان پاسخگو است و چه قدر پذیرش مسئولیت خود را دارد. مسئله دیگر در این دستور جلسه قبله گم کردن است. ما مسلمین بهطرف خانه خدا و قبله نماز میخوانیم. کسی که قبله گم میکند؛ یعنی هدف خود را گمکرده است، در مورد انسانهایی بهکاربرده میشود که وقتی به جایگاه و نقطهای میرسند، دیگر معبود خود را نیز گم میکنند و برای او ارزشی قائل نیستند؛ مانند انسانهایی که وقتی به آنها کمک میکنند و به یک نقطه رسیدند؛ دیگر آن انسانها را قبول ندارند و در جهت تخریب آن انسانها قدمهای بسیاری میگذارند.
اگر این قبله گم کردن را در سطح خانواده، اجتماع و حتی کنگره۶۰ بخواهیم، ببینیم بهخوبی مشاهده میکنیم که بعضی از افراد به جایگاهی که میرسند، کسانی که باعث شدند به آن جایگاه برسند را فراموش میکنند؛ در این صورت میگوییم اینها قبله گمکردهاند. مهمترین چیزی که در هستی وجود دارد ظرفیت است. تمام هستی بر مبنای ظرفیت تقسیمبندی شده است. گازها، مایعات، جامدات، گیاهان و جانوران همه دارای ظرفیت خاصی هستند. ظرفیت هر کس فرق میکند، بعضی ظرفیت آنها بهاندازه انگشتان است، بعضی لیوان، ظرف بزرگ، رودخانه یا حتی دریا است و باید بهاندازه ظرفیت آنها، مسئولیت بدهیم. بعضی انسانها بهاندازه یک آبدارچی ظرفیت دارند و بعضی میتوانند رئیس باشند. ظرفیت را بهیکباره نمیتوان بالا برد.
باید ذرهذره ظرفیت را با علم، فهمیدن، تجربه، آموزش و تفکر بالا ببریم. گاهی اوقات بعضی آدمها ظرفیت سلامتی را نیز ندارند و دوست دارند همواره مریض باشند و خود را به مریض بودن میزنند، تا دیگران به آنها توجه بیشتری کنند. در ادامه مهندس فرمودند: «مسئول به فردی گفته میشود که پاسخگو باشد. اگر من مسئول کنگره۶۰ هستم، باید جوابگو باشم.» باید آن وظایفی که به عهده من است، انجام بدهم و پاسخگو باشم. ظرفیت زمانی که بالا رود، پذیرش نیز بالا میرود؛ زیرا ظرف آن بزرگتر و پذیرش او بیشتر میشود. زمانی که فرد، ظرفیت خود را بالا میبرد، به او مسئولیت بیشتری داده میشود. اگر غیر این باشد و ظرفیت نداشته باشد قبله گم میکند؛ مانند فردی که مسئول اداره است؛ اگر ظرفیت نداشته باشد، اداره را به هرجومرج میکشاند؛ پس همهچیز بر مبنای پذیرش ما است.
هرکدام از ما انسانها مسئولیتی در این دنیاداریم که در قالب جسم و مسئولیت ما صادق است و در صور پنهان ما نیز وجود دارد؛ همانطور که میدانیم انسان به دو بخش تقسیم میشود، صور آشکار و صور پنهان. بعضی اعمال ما در صور ظاهر مشخص است و دیگران میبینند؛ اما بخش مهمتر نیت، افکار و صور پنهان انسان است که در باطن او نقش میبندد و آن نفس انسان است که تعیین موجودیت میکند. انسان خود بهتر از دیگران میداند که مسئولیتهای خود را درست انجام میدهد یا ناقص و ناتمام کارها را رها میکند. ما از نقطه تفکر و تعقل باید بهجایی برسیم که اگر انسانها را از ظاهر آنها نشناختیم از باطن بشناسیم؛ زیرا بعضی انسانها با کلام خود، دیگران را فریب میدهند. زمانی که انسان تفکر و تعقل صحیح نداشته باشد، همهچیز را مثبت دیده، درنتیجه با گذشتن از مرحله تشخیص دیگر قادر به شناخت دوست و دشمن نخواهد بود.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش: همسفر الهام رابط خبری (لژیون اول)
ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
178