English Version
This Site Is Available In English

مهم ترین وظیفه ما این است که از حیات برخوردار باشیم

مهم ترین وظیفه ما این است که از حیات برخوردار باشیم

دهمین جلسه‌ از‌ دور دوم کارگاه‌های‌ آموزشی‌ عمومی‌ کنگره۶۰‌ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر احمد، نگهبانی‌‌ مسافر‌ حسین و دبیری‌ مسافر‌ احد، با دستور جلسه: «تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» پنجشنبه 28 فروردین ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که در جمع شما حضور دارم.
جلسه امروز به دو بخش تقسیم می‌شود، بخش اول؛ دستور جلسه هفتگی یعنی تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰ و بخش دوم؛ اولین سال تولد حسن آقا می‌باشد.
به صورت کلی نظر کنگره ۶۰ به درمان اعتیاد می‌باشد و در این راستا یک مثلثی را ترسیم می‌کند که شاید اصلی‌ترین مثلث کنگره ۶۰ هم باشد و شامل؛ جسم، روان و جهان‌بینی است. در کتاب شصت درجه آقای مهندس می‌گوید که این مثلث فقط برای افرادی که به دنبال درمان هستند نیست و همه‌ی افرادی که در جامعه هستند اگر می‌خواهند به آرامش برسند می‌توانند به این مثلث توجه کنند. من همیشه از خداوند سپاسگزار هستم که بزرگ‌تری مانند آقای مهندس حسین دژاکام را سر راه من قرار داده است که آن فکر‌های اساسی را انجام می‌دهند و من اگر در توانم باشد فقط آموزش می‌گیرم و آن را کاربردی می‌کنم.
مثلث درمان همانطور که گفتیم یک ضلعش جسم است، آقای مهندس این مثلث را تعریف می‌کند و اگر این مثلث زوایایش کوچک یا بزرگ باشد به عنوان یک آنتی ایکس بر سیستم ایمنی بدن تاثیر می‌گذارد. یک قسمت آن می‌شود جهان‌بینی که روی ترس‌ها و منیت‌ها و همان چیزی که در اول سی‌دی ها و دعاها است که آقای مهندس می‌گویند "برای رهایی خودمان از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و نادانی است به خداوند پناه می‌بریم" و به قسمت جهان‌بینی ارتباط دارد. ولی یک قسمتی که خیلی به آن توجه نکردند قسمت جسم است. در سی دی حلقه های آفرینش آقای مهندس میگویند که مهم ترین وظیفه ما این است که از حیات برخوردار باشیم و بتوانیم در جامعه باشیم حالا اگر من می‌خواهم بدون دغدغه از زندگی برخوردار باشم باید جسمی سالم داشته باشم و این سلامت جسم شاید هفتاد درصد به اضافه وزن بر‌می‌گردد و رابطه‌ی مستقیم با آن دارد. من خودم تجربه این موضوع را دارم و تمام اتفاق‌هایی که در کنگره می‌افتد مثل درمان اعتیاد مثل درمان سیگار درمان خیلی از بیماری‌ها آقای مهندس برای این مسئله هم یک صورت مسئله درست را عنوان می‌کند. همان گونه که چهارشنبه فرمودند گفتم راه سومی است چون تمام راهکارهایی که در جامعه جهانی است به دو روش است یا باید نخوریم یا چربی را آب کنیم با ورزش یا عمل کردن یا چیزهای دیگری و راه سوم را بیان می‌کند این راه را کسی نگفته و هیچکس تجربه‌اش را نداشته است ما با فهمیدن زبان بدن با کمترین کنش  می‌توانیم از سد اضافه وزن بگذریم  و نکته جالب اینجاست که افرادی هستند که ۴۰ کیلو در کنگره ۶۰ به راحتی وزنشان را پایین می‌آورند. من زمانی که وزن کم کرده بودم یک مثلثی دارد یک ضلعش ترازو است و ضلع دیگرش تخم مرغ آب‌پز که در صبحانه میل می‌کنیم و یک ضلع دیگرش سالادی است که قبل از غذا می‌خوریم ترازو خیلی مهم است  وقتی وزن کم می‌کردم روزی دو سه بار خودم را وزن می‌کردم دقیقاً می‌گوید که چه کار کردی همه این‌ها برای این است که من احمد بتوانم از زندگی بهره‌مند شوم اگر قرار است من در کنار خانواده‌ و دوستانم از زندگی برخوردار باشم باید تناسب اندام داشته باشم من فکر می‌کنم همه همینطورند و من امیدوارم که همه به آن آگاهی برسیم  و به خواسته آقای مهندس که تناسب اندام است جامه عمل بپوشانیم
و بخش دوم در مورد اولین سال رهایی اقای حسن زینت‌رو می‌باشد در راس به آقای مهندس و حسن آقا و خانواده محترمش تبریک می‌گویم به همسفرش که در کنار حسن بودند و به ایشان کمک کردند  و غم حسن را در سفر اول خوردند. و به دختر گلش و آقا پسرشون تبریک می‌گویم ما در کنگره یاد گرفتیم که قسمت پر لیوان را در نظر بگیریم حسن هم مثل افراد دیگری که وارد کنگره شد. تا سه چهار ماه اول هیچ اعتقادی به کنگره نداشت هیچ ایمان و اعتقادی به این راه نداشت من خودم متوجه نشدم که ۵یا ۶ ماه اول برای چه می‌آید شاید خودش هم نمی‌دانست و نمی‌داند و یک جایی آمد و وصل شد انگار که بزرگ شد و یک روزی آمد و گفت آقا من فهمیدم که به کجا آمدم یکی از صفات حسن آقا این است که خیلی عجول است البته خیلی بهتر شده است هر چیزی که به ذهنش خطور می‌کند، می‌خواهد درجا انجامش دهد و یک صفات خوب دیگری هم که دارد این است که خیلی بچه مودب و با ادبی است و پای کار است از اینکه به صحبت‌هایم گوش کردید سپاسگزارم


در ادامه ....

گزارش 
تولد اولین سال رهائی مرزبان محترم مسافر حسن :
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
یک روزی یک مسافر می‌گفت که نفس‌های من به نفس‌های راهنمایم بند است و من آن را قضاوت کردم و گفتم این چه می‌گوید مگه می‌شود و از همین جا از آن آقا معذرت می‌خواهم من خودم الان طوری شده که دو سه روز نمی‌بینمش احساس دلتنگی می‌کنم من هرچه دارم از کنگره است بیرون کنگره هیچ خبری نیست اگر حالمان خوب است به خاطر وجود کنگره است و امیدوارم همه ما بتوانیم در کنگره بمانیم و خدمت کنیم و آموزش بگیریم اول از  آقای مهندس دژاکام خانواده محترمشان تشکر می‌کنم و تیم مرزبانی و اوتی، بچه های شعبه مسعود و شعبه ارم کرج از همه دوستانم تشکر می‌کنم  امیدوارم همیشه در زندگیشان حال خوبی داشته باشند از اینکه به صحبت‌هایم گوش کردید متشکرم










ویرایش و تایپ:مسافر باقر
بارگزاری:مسافر آرمین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .