مبحث امروز مربوط به سال ۷۳ است که راجع به هدف صحبت میشود و تقریبا سی سال پیش این صحبتها بیان شده است و اساتید به شاگرد خود آموزش میدهند، همانطور که همیشه میگوییم، خدایا ما را از بزرگترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی یا نادانی ما است ما را نجات بده، که اینجا متوجه میشویم قویترین دشمن ما خودمان هستیم که در وجود خودمان است و این است که برای ما مشکلات درست میکنند؛ بنابراین بیشترین چالش، خود ما هستیم. اگر بخواهیم، دائما در گذشته باشیم، دچار افسردگی میشویم؛ مثلا فلان چیز را داشتم و از دست دادم، اینها همه افسوس گذشته را خوردن است و زمانیکه بخواهیم در آینده زندگی کنیم و فقط در فکر این باشیم که آینده چی میشود؛ مثلا آیا ازدواج میکنم یا نه، آیا از کار اخراج میشوم و ... دائما در فکر آینده باشیم، این باعث اضطراب انسان میشود. انسانی که در زمان حال زندگی میکند، آرامش دارد. لحضه دشواری، دشوار نیست؛ یادآوری آن دشوار است. یک نفر را یکسال دیگر میخواهند، اعدام کنند، از حالا اضطراب دارد و یک شب راحت نمیخوابد، این در طول یکسال دائم به آن اعدام فکر میکند، آیا میتواند، مقاومت کند. باید اینگونه فکر کند که من یکسال دیگر اعدام میشوم و این یکسال باید زندگی کنم و از زندگی برخوردار باشم؛ پس انسانی که در زمان حال بتواند، زندگی کند، میتواند آرامش بگیرد. موقعی که آرامش گرفت، میتواند دریافت داشته باشد و خیلی کارها را انجام بدهد. ما فقط جسم نیستیم، اندیشه، روح و نفس هم داریم، جسم برای ما یک تنپوش است. ما به این جهان آمدهایم؛ برای تعالی یافتن و پیشرفت، این پیشرفت و تعالی، یک سری شرط و شروط دارد. باید شجاع باشی، اگر بخواهی شجاع باشی، باید از دروازه سختیها بگذری با حرف و زور نمی شود؛ یعنی منظور من این است که مشکلات رحمت خداوند است؛ لعنت خداوند نیست به خاطر اینکه باید عبور کنی. اگر بخواهی صبر داشته باشی، باید خیلی بدبختیها و تجربیات را کسب کنی، خیلی در این راه شکست بخوری تا بعد از آن به پیروزی برسی؛ اصلاً فکر نکنید ما متولد شدهایم و بعد هم مرگ و تمام شد، نه زندگی ادامه خواهد داشت؛ پس ما باید این سختیها را تحمل کنیم، برای یادگیری، رشد و تعالی. مهم این است که ما چگونه نگاه میکنیم ما باید قدر داشتههایمان را بدانیم. ما همان چیزی که فکر میکنیم، همان هستیم؛ اگر فکر کنیم، آدم بدبختی هستیم در واقع آدم بدبختی میشویم؛ چون به خودمان القا میکنیم. باید قبول کنیم، آن چیزی هستیم که خود فکر میکنیم. دنیا هیچ ارزشی برای رنج شما قائل نیست؛ هیچ کس هم رنج ما را دوست ندارد؛ وقتی ما رنج داریم، برای کائنات چه ارزشی دارد؛ چون در دام میافتی و مرتب در مسائل منفی و در سیاه چاله غوطهور میشوی. تمام این غم و غصهها که ما میخوریم، همه تبدیل به مرض میشود و باعث میشود، ژنها از تعادل خارج شوند و سلولهای سرطانی پیشرفت میکنند؛ پس در همه اینها اپی ژننتیک است و این موضوع از تفکر و اندیشه ما نشاط میگیرد. اگر خیرخواه باشی سالمتر و شادابتر میشوید. هرچه خیره دیگران را نخواهی، این سیستم از کار میافتد. پس ما آن چیزی هستیم که فکر میکنیم. انسانی موفق است که به دیگران کمک کند. مهم این است، چگونه زندگی کردی با پول حلال یا حرام، مادی یا معنوی یا هر دو؛ اگر خوب زندگی کرده باشید، زندگی بعدی هم خوب است. این تلاش و کوشش همیشه وجود دارد و ما با انسانهایی ارتباط داریم که تابع پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک هستند. علم فقط دانستن نیست؛ بلکه علم عمل کردن است. آبروی علم به عمل است؛ علم باید به پول تبدیل شود. باید اول آموخت، بعد عمل کرد و بعد آموزش داد. همه ما نیروهای درونی خفتهای داریم که در اثر اعتیاد و مسائل منفی پنهان شده بودند؛ ولی این نیروها بیدار شد و ما تبدیل به رعد و برق شدیم و به تواناییها رسیدیم. زیباترین عمل کاوش و یا جستجو در دنیای علم می باشد.
به قلم: همسفر محبوبه، رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون ششم)
رابط خبری: همسفر فروزان، رهجوی راهنما همسفر زهرا(لژیون ششم)
عکاس: مرزبان خبری، همسفر سمیه
ویراستار و ارسال: نگهبان سایت، همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
79