راهنما همسفر عاطفه و مسافرشان با تخریب بیش از ۲۵ سال آنتیکس مصرفی شیره و تریاک دودی وارد کنگره شدند. و به مدت ۱۰ ماه و ۱۴ روز،به روش DST و داروی OT با راهنمایی مسافر شهرام مومنی و همسفر ندا سفر کردند،اکنون ۵ سال و سه ماه و ۱۵ روز است که آزاد و رها هستند. ورزش در کنگره بدمینتون و دارت. و در ادامه همسفر عاطفه وارد لژیون جونز شدند, هم اکنون ۷ماه است که سفر میکنند و حدود پنج و نیم کیلو کاهش وزن داشتهاند.

در زمان کاهش وزن با متد کنگره۶۰ باید در چه مسائلی شناخت داشته باشیم، لطفاً توضیح دهید؟
برای کاهش وزن همان متدی را باید رعایت کنیم که در درمان مواد مخدر رعایت میشود؛ یعنی همان روش DST. کاهش یک دفعه اضافه وزن امکانپذیر نیست و اولین چیزی که آقای مهندس برای ما روشن کردند؛ این است که هر جا مشکلی پیش میآید،حل آن مشکل درون همان مشکل است. وقتی اضافهوزن دارم حتماً مشکلی پیش آمده که من اضافه وزن دارم. اولین دلیل آن این است که من درست غذا خوردن را نمیدانم و اگر این را یاد بگیرم اول از همه نظم به آن بدهم و مقدار کافی و بهترین مواد را استفاده کنم،خیلی از مسائل که در اضافه وزن پیش میآید حل میشود. و دومین مسئله و مهمترین آن افکار و اندیشه من است که باید تغییر کند؛ همانگونه که در درمان مواد مخدر یک فرد تا وقتی که افکار و اندیشهاش تغییر نکند، نمیتواند این مواد را کنار بگذارد من هم همینطور هستم،تا زمانی که افکار و اندیشه خودم را تغییر ندهم، نمیتوانم به نتیجه برسم.
باید اول از همه افکار و اندیشه خودم را تغییر بدهم و بعد بتوانم به آن عمل کنم. یعنی من ترس خود را با نظم دادن به غذای خودم درست کنم. اگر من هیچ کدام از وعدههای غذایی خود را حذف نکنم بدن من دیگر نمیترسد. و به محض اینکه کوچکترین مواد غذایی به آن برسد آن را ذخیره نمیکند و غذا را جذب میکند و باعث ایجاد انرژی در من میشود و اینکه دیگر ذخیره به صورت چربی نمیشود. پس اولین چیز افکار و اندیشه من و نظم دادن به غذا خوردن است.
جسم انسان نیاز به سوخت و ساز دارد، این سوخت و ساز را چگونه و چه مقدار باید در اختیار جسم قرار دهیم؟
همانگونه که آقای مهندس فرمودند: جسم انسان هم مثل یک ساختمان است. یک ساختمان بدون مصالح دوامی ندارد. این مصالح همان مواد غذایی هستند که به صورت پروتئینها و ویتامینها به بدن ما میرسند. و از طریق حبوبات، تخممرغ، مواد گوشتی و گیاهان تمام آنها به بدن ما میرسد که هر کدام فوایدی برای ما دارد. ما نمیتوانیم هیچ کدام از این مواد را حذف کنیم،هر موادی را که حذف کنیم. بدن ما دچار کمبود میشود؛ پس ما باید همیشه این مواد را سر وقت و به مقدار کافی به بدن خودمان برسانیم. طبق آماری که گرفته شده است. یک آقایی که ۷۰کیلو وزن دارد ۲۴۰۰ کیلو کالری باید کالری به آن برسد. و یک خانم ۷۰ کیلویی ۱۹۰۰ کیلو کالری تا ۲۰۰۰ کیلو کالری باید به آن برسد. پس ما در روز باید در زمان مناسب، مقدار مناسب و غذای مناسب را به بدن خودمان برسانیم. بهترین غذا در صبح تخم مرغ است که حاوی پروتئین زیادی است. همانطور که آقای مهندس فرمودند: تخممرغ یک سلول با ارزش است. به طوری که تمام اجزای یک پرنده را برای به وجود آمدن درون خود دارد.
آقای مهندس میفرمایند: این مواد مغذی و این سلول بسیار غنی است حتی از خاویار هم با ارزشتر است. در صورتی که بسیار ارزان و قابل دسترس میباشد. پس ما این مصالح را از طریق مواد غذایی و به مقدار کافی به بدن خودمان میرسانیم . زیاد از حد خوردن یعنی اینکه من دارم از حد اشباع خارج میشوم ؛ یعنی هم انرژی خود را از دست میدهم، هم وقت و زمان خود را هدر میدهم. پس به اندازه غذا خوردن خیلی مهم است و نکته دیگر برای اینکه غذا بهتر جذب بدن من شود باید نیم ساعت قبل از غذا خوردن سالاد بخورم.
طبق صحبتهای آقای مهندس یک سری افراد هر چقدر میخورند چاق نمیشوند، ولی یک سری افراد با کوچکترین چیز چاق میشوند به نظر شما علت چیست؟
به نظر من افرادی که غذا زیاد میخورند و چاق نمیشوند و افرادی که شاید غذای کمتری هم بخورند ولی اضافه وزن دارند برمیگردد به افکار و اندیشه آنها که خیلی مسئله مهمی است و افکار و اندیشه همان جهانبینی ما است که ریشه و اصل است و اگر من این جهان بینی و این آگاهی را داشته باشم و بدانم که اگر من همیشه غذا بخورم و ترس نداشته باشم، خب حتماً که غذا ذخیره نمیشود و غذا به صورت انرژی در میآید و این افراد خیلی سرحالتر و قبراقتر و توانائی کاری بالاتر و روحیه بهتری هم دارند؛ برای اینکه آن ریشهکار و اصلکار در وجودشان درست است. چرا؟ چون فکر و ذهنشان حول چیزهای منفی نمیچرخد، وقتی که من ذهنم حول چیزهای منفی بچرخد و دائم بگویم اگر غذا زیاد بخورم، وای چقدر این غذا چرب است، چقدر کالری دارد و یا این غذا پروتئینش بالا است و تمام اینها را بالا و پایین کنم یعنی؛ در اصل من دارم دور افکارم میچرخم.
یکی از مهمترین افکار منفی، ترس است که من دارم دور آن می چرخم و دقیقاً همان را جذب میکنم، چرا که من خودم میخواهم و خودم میترسم و همین است که همیشه میگویند که هیچ موقع در هیچ مسئلهای افکار خودت را سمت منفیها نبر و تا میتوانی همیشه مثبت فکر کن، حتی در غذا خوردن هم این مسئله خیلی مهم است که من فکرم چی باشد اگر منفی باشد که حتماً همان منفی را دریافت میکنم و اگر بگویم نه، من صبح، ظهر و شب غذایم را می خورم به اندازه هم می خورم و هیچگونه مشکلی هم برایم پیش نمیآید، عذاب وجدان نمیگیرم، عذاب وجدان موقع خوردن یعنی این که من کارم اشتباه است و دارم یک کار اشتباهی را انجام میدهم و همین یک مسئله منفی میشود که جذب بدن میشود، پس به نظر من همان فکر و اندیشه است که خیلی مهم است که باید فکر و اندیشه خودم را تغییر بدهم تا بتوانم آن چیزی را که هدفم است به آن برسم.
آیا تا به حال قبل از کنگره اقدام به کاهش وزن کردهاید؟ لطفاً از تجربه خودتان برای ما بگوئید؟
بله، خب همیشه وقتی که هر کسی مشکلی دارد راههایی را میرود؛ولی مهم این است که برای اینکه این راه را انتخاب کنم دانایی و آگاهی داشته باشم و آموزش بگیرم ولی تا قبل از اینکه کنگره بیایم. من خیلی رژیم غذایی گرفتم، چرا؟ چون که راه را بلد نبودم و آگاه نبودم و کسی هم نبود که به من آموزش بدهد، شاید کسانی بودند ولی آن راه درست نبود. دقیقاً مثل مصرفکنندهای که زمان مصرف خودش برای درمان خودش خیلی راهها را میرود و همیشه به بنبست میخورد، من هم خیلی به بنبست خوردم یکی از راههایی که همیشه میرفتم؛ حذف غذا بود، حذف مقدار غذای خودم بود، مثلاً زمانی که صبحانه را خیلیها میگفتند که اگر صبحانه نخوری لاغر میشوی، صبحانه و شام را حذف کن و سعی کن ظهر به ظهر فقط غذا بخوری و من همیشه بدنم را فقیر نگه میداشتم و بدنم همیشه ولع این را داشت که من بهش غذا برسانم و فکر نمیکردم که خب این تنبیه بدنم است. وقتی که بدن خودم را و آن وعدههای غذائی که باید به جسم خود برسد را مجبور میکردم و میگفتم تو با همین یک وعده باید کنار بیایی در واقع داشتم بدنم را تنبیه و فقیر میکردم و از افراد زیادی شنیدیم که میگویند آب هم که بخورم چاق میشوم، خب وقتی آب هم خوردم اون موقع دیگه سریع آب زیر پوست من ذخیره میشد و باعث میشد؛ اصلاً همان هم برای من اضافه وزن بوجود بیاورد و جذب بدنم هم نمیشد و همیشه مشکل داشتم، خیلی پیش پزشک رفتم، پزشکانی بودند که در مورد تغذیه سر رشته داشتند چند نوبتی رفتم پیش پزشک ولی باز هم به بن بست میخوردم و وسط کار خسته میشدم و میترسیدم، خیلی برایم سخت بود روشهایی که برای لاغری خود در نظر گرفته بودم را همیشه نیمهکاره میگذاشتم و میگفتم فایده نداره چون که اصلاً اضافه وزن من پائین نمیآمد و وزن من ثابت بود، ورزش میرفتم ورزش خیلی خوب است.
آقای مهندس در مورد ورزش تاکید زیادی دارند، مخصوصأ پیادهروی؛ هر فردی چه اضافه وزن داشته باشد و چه اصافه وزن نداشته باشد، باید برای سلامتی روزی بیست دقیقه تا یک ساعت پیادهروی داشته باشد، ولی در کنارش متد درمانی کاهش وزن را هم انجام بدهد، من ورزش کنم ولی آن نسخهای را که برای من پیچیده شده را انجام ندهم، هیچ فایدهای ندارد و شاید یک مقداری بعضی جاها که برای لاغری خودم اقدام میکردم وزنم پایین میآمد، ولی باز برگشت داشت. اما من بهترین تجربهای که از روش کنگره ۶۰ دریافت کردم و شکرگزارش هستم متد درمان کاهش وزن در کنگره طوری است که اگر درست پیش برویم هیچ برگشتی ندارد و این خیلی خیلی برای من مهم و قابل ستایش است.

طبق سیدی ساختمان جسم بایستی در رساندن مواد اولیه، غذا و آشامیدنی به جسم،سه اصل را در نظر بگیریم آن سه اصل چیست؟
طبق سیدی ساختمان جسم آقای مهندس میفرمایند: بدن ما برای حیات خود احتیاج به سوخت دارد واین سوخت همان مواد غذایی هستند که باید به بدنمان برسد، حتی در خواب نیز بدن ما باید سوخت و ساز داشته باشد و انرژی لازم را برای خواب باید داشته باشیم.همانطور که میدانید وقتی گرسنه باشیم نمیتوانیم بخوابیم اگر هم بخوابیم خواب راحتی نداریم؛ پس متوجه میشویم که برای خواب خوب و آرام باید بدن ما سوخت داشته باشد، مثل کسی که میخواهد درمان اعتیاد کند اولین چیزی که به او داده میشود چیست؟داروی OT است و این دارو باید دارای مواد خالص و ناب باشد؛ پس ما هم باید تا جایی که میتوانیم سعی کنیم موادی رابه بدن ما خودمان برسانیم که خالص و ناب باشند و لبنیات استفاده کنیم لبنیاتی که خودمان درست کرده باشیم، خیلی بهتر است و یک موضوع دیگر اینکه غذای سالم بخوریم، تا میتوانیم از غذاهای فست فود کمتر استفاده کنیم، آشامیدنیها یک مسئله خیلی مهم که آقای مهندس در مورد آشامیدنیها و مایعات و آب برای ما توضیح دادند موقعی که میخواهیم غذا بخوریم یک تا دو ساعت قبل و بعد از غذا ما آب یا نوشابه یا هرچیز دیگهای مصرف نکنیم و بگذاریم غذا هضم و جذب بدن ما شود و بعد از آن مایعات استفاده کنیم که تا قبل از این متأسفانه این را رعایت نمیکردم و آب خوردن بین غذا باعث میشود که اسید معدهای که برای معده است رقیق شود و دیگر نتواند کار خود را به درستی انجام دهد و غذاها به صورت نیمه هضم و به صورت خمیری در بیاید و آن وقت است که دیگر ما با رفلاکس معده برخورد میکنیم یا معده درد میگیریم و این به خاطر روش اشتباهی است که در غذا خوردن داشتم ولی از آنجایی که همیشه صحبتهای آقای مهندس برای من بهترین و نابترین بوده و رعایت کردن آنها به نتیجهای که میخواستم رسیدم این مورد را همیشه رعایت کردم و خدارا شکر این مسئله حل شد.
آقای مهندس میفرمایند: قبل از صبحانه از DSAP استفاده کنیم و شبها قبل از خواب دیسپ را استفاده کنیم . DSAP خیلی کارایی دارد هم در سلامت و هم کاهش وزن اثر مثبتی دارد.سه اصلی که من باید رعایت کنم، همان سه اصلی است که پایه و اصول درمان در کنگره است .اصل اول اینکه به درمان خودم نظم بدهم حالا چه اعتیاد باشد چه کاهش وزن باشد. این نظم دادن یعنی اینکه ساعت مشخص غذا بخورم اگر امروز صبحانهام را ساعت هشت میخورم، همیشه ساعت هشت بخورم. مثل کسی که میخواهد درمان اعتیاد کند ویک روز داروی خود را ساعت هفت یک روز ساعت هشت بخورد یا یک روز ساعت نه بخورد. این زمان را باید رعایت کندو مقدار مناسبی داشته باشیم و غذای مناسب داشته باشیم، این سه اصل خیلی مهم است تا به آن وزن ایدهالی که میخواهیم برسیم و قطعاً هم میرسیم.
اگر که این سه اصل را رعایت کنیم یعنی که ما در راه مستقیم قرار گرفتیم و راه مستقیم جز آسایش چیز دیگری برای ما ندارد وچیزی جز رسیدن به بهشت برای ما نیست آنجایی که اضافه وزن من کم شود یعنی اینکه من در بهشت قرار گرفتم .آقای مهندس میفرمایند: چاقی از مصرف هروئین هم خیلی بدتر و سختتر است. پس وقتی من اضافه وزن خود را پایین بیاورم یعنی در بهشت هستم واین اصل مهم و ارزشمندی است که آقای مهندس برای من بازگو کردند.
شما به عنوان یک راهنما برای افرادی که اضافه وزن دارند چه توصیهای میتوانید داشته باشید که نقطه تفکری در آنها به وجود بیاید؟
من به عنوان راهنما، اول از همه وظیفهام آموزشدادن وآگاه کردن افراداست. ما انسانها خیلی اشتباهات را انجام میدادیم و یا میدهیم چون نمیدانستیم ،اکنون که جایی پیدا شده به نام کنگره۶۰ و واقعاً کنگره یک فرصت طلایی است که به هرکسی داده نمیشود، خدا را شکر این فرصت طلایی به افرادی که در کنگره هستند مخصوصاً به راهنماها داده میشود.من به عنوان یک راهنما وظیفه خود میدانم که افرادی که اضافه وزن دارند را آگاه کنم و به آنها توصیه میکنم در لژیون جونز و کاهشوزن شرکت کنند و به آن سلامتی که مطلوب است وآن حال خوش برسند .خیلیخیلی مهم است که هرکسی به آنچه دوست دارد برسد اول از همه باید تشنه باشد. یعنی چه؟ یعنی خواستهاش را داشته باشد؛ راهنما همیشه و همیشه وظیفه خود را انجام میدهد خیلی شاید بیشتر از آن چیزی که لازم باشد انرژی و وقت میگذارد.
مهمترین موضوع این است که شخص خواسته داشته باشد و در جهت خواسته خود تلاش کند؛ ولی آموزشهای راهنما خیلی مهم و تاثیرگذار است. خیلی در جهت اینکه نقطه تفکر فرد را روشن کند مهم است.انشاالله افرادی که در کنگره هستند و اضافه وزن دارند از این فرصت طلایی استفاده کنند. این فرصت طلایی در اختیار همه کس قرار نمیگیرد؛ فقط در اختیار افراد کنگره قرار داده شده است و خوشحال هستم که بتوانم کمک کنم به افرادی که مایل هستند خواستار رهایی از اضافه وزن هستند.
و کلام آخر...
در آخر به جز سپاسگزاری و قدردانی از قدرت مطلق و بعد از آقای مهندس کار دیگری نمیتوانم انجام دهم و از خدای بزرگ سپاسگزار هستم که اجازه دادند که در کنگره قرار بگیرم و آموزش بگیرم و در خدمت بهترین افراد خودش قرار بگیرم و انشاالله بتوانم از این فرصتی که در این بعد حیات به من داده شده است،به بهترین وجه استفاده کنم،تا موقع انتقال پربارتر باشم،و در عین حال سبکتر از بدیها باشم. ممنون از شما که من را لایق دانستید و این خدمت را برای من در کنگره در نظر گرفتید.
مصاحبه کننده: زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین« لژیون پنجم»
طراح سوال و تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عاطفه« لژیون نهم »و همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب« لژیون یازدهم »و همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین «لژیون پنجم»
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب «لژیون یازدهم»
ویراستار و ارسال:همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون یکم) دبیر سایت
نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
179