در جمع آنانی که به عرش الهی میاندیشند و در صدد سود هستند آرام میگیریم. وقتی شرایط مطلوب باشد باید قدرت، چندین بار افزوده گردد؛ زیرا در توازن بودن است که میشود به پایههای خواستههای سمایی استحکام کامل بدهیم و به قید و بندهای ساخته دست بشر، همیشه قدرت پرواز میخواهد؛ امّا باید به آنچه که امروز سبب غل و زنجیر شدن بر دست و پای باز میشود، چارهای اندیشید و کلید آن را بیابیم و در کل حل کنیم؛ باید تلاش نماییم که علم و ایمان را با بودنها سنجیده و آن را در یکجا میریزیم که هر کس و یا خیلیها سیر شوند و آنقدر بنوشند که با آن اندیشههای وجودی، جان خویش را به نکته درک برسانند و آنگاه دیگر تهیبودن معنا ندارد.
وقتی از جسم صحبت میکنیم؛ از یک مثالهایی استفاده میکنیم که ما به خوبی درک کنیم و دقیقاً جسممان را میبینیم که چرا باید از مواد غذایی متعدد استفاده کنیم؛ چرا باید به غذایی که میخوریم نگاه کنیم؟ این علتش چه هست؟ چگونه مریض میشویم؟ علت مریضیها چه است؟ خیلیها میگویند علت مریضی، میکروب یا ویروس است؛ ولی باید این را خوب بدانیم، درک کنیم و لمس کنیم.
همیشه به شماها گفتم: اگر انسان از نوشتارها و گفتارها جلوتر نباشد به راست و غلط بودن آنها پی نمیبرد؛ انسان باید از نوشتارها جلوتر باشد تا بداند این حرفی که میزند درست است یا غلط.
منظومه شمسی بر مبنای دقت و نظم میباشد. اگر سرعت کرهزمین تغییر کند تمام سیارات منهدم میشوند؛ ستارگان و کهکشانها در یک نظم بینظیر و بسیار دقیق محاسبه شدهاند؛ همیشه سعی کنید هر حرفی که زده میشود روی آن تمرکز کنید و ببینید که این حرف درست است یا نه.
جسم انسان را به یک ماشین تشبیه کردهایم. به یک ساختمان و هر چیزی که نگاه کنیم همه از خاک است؛ عسل، زنبور، شهد گلها همه از خاک به وجود آمده است و تمام ۱۰۲ عنصر هستی از خاک به وجود آمده است. کالبد و شهر وجودی همه از خاک تشکیل شده است.
ما مستقیماً قادر نیستیم مواد مورد نیاز را از خاک جذب کنیم؛ گیاهان این مواد را از خاک میگیرند و ما با تغذیه گیاهان و یا از طریق گوشت حیوانات میتوانیم مواد مورد نیاز جسم را، از جسم دریافت نماییم که ساختمان یا یک آسمان خراش عظیم ساختهایم؛ این در حالی است که فرض کنیم کلیه مصالح ساختمان، به کار گرفته شده است؛ تاریخ مصرف از یک روز تا یک سال دارد. ما برای نگهداری این آسمان خراش نیاز به یک انبار بسیار بزرگ داریم که کلیه مصالح و مواد اولیه ضروری و تجهیزات در آن وجود داشته باشد؛ در صورت نیاز برای بعضی از اجناس میتوانیم مواد مورد نیاز تهیه نماییم و همینطور یک کادر فنی و مهندسی در تمامی ساعات شبانه روز مرتباً در حال ترمیم و بازسازی این آسمان خراش باشد.
حال برمیگردیم به ساختمان جسم خودمان و یا شهر وجودی خودمان که دائماً احتیاج به مواد اولیه مخصوص خودش را دارد و کمبود هر یک از این مواد تشکیل دهنده جسم ما میتواند برای ما ایجاد مشکل و بحران و بیماری گردد و ساختمان جسم، همه چیز آن، تاریخ مصرف دارد؛ اگر برای مدتی آب و مواد غذایی که نقش همان مواد اولیه دارد به ما نرسد؛ باعث ویرانی شهر وجودی میگردد که به آن مرگ میگوییم؛ اگر ما دروازههای شهر وجودی را ببندیم و آب و مواد غذایی به آن نرسد این شهر محکوم به مرگ میشود؛ بنابراین رسیدن مواد و مصالح لازم و ضروری برای شهر وجودی از ضروریات میباشد و همین کاهش و کمبود و یا نرسیدن هرگونه مواد اولیه میتواند باعث خرابی در یک قسمت شهر وجودی و یا جسم ما به وجود آورد؛ مثلاً کلسیم به بدن نرسد؛ باعث پوکی استخوان میشود و دندانها میشکند.
آهن نرسد باعث کم خونی میشود و ما به آن بیماری میگوییم؛ اگر انسان یک نگاه جامعی به جدول مواد غذایی کند آن قسمت، بیماری انجام نمیشود؛ البته زیادی یک نوع مواد یا چندین مواد غذایی هم میتواند باعث انباشته شدن آنها گردد که خود باعث بروز یک یا چند نوع بیماری میگردد.
یک موقع کمبود مواد میتواند ایجاد بیماری کند، یک موقع ازدیاد، ایجاد بیماری میکند. عدهای گفتند: ویتامین خوب است؛ ولی به عقیده من ویتامین برای آدم مریض میباشد که نمیتواند غذا بخورد و از ویتامین مصنوعی استفاده میکند؛ ولی به طور معمولی برای یک آدم جوان و میانسال سم است.
کلسیم زیاد بخورید، در کلیهها رسوب میکند و سنگ ساز میشود و دچار مشکل میشوید. ویتامین هم ممکن است ایجاد مشکل کند؛ اگر به مقدار اندازه و لازم بعضی از مواد غذایی استفاده کردید میشود غذا؛ مثلاً نان، دیگر قرص آن نمیخورید؛ پس موادی که وارد بدن میشود؛ اگر کم باشد میشود دارو، نرمال باشد، غذا میشود و بیش از اندازه باشد سم میشود.
به این نتیجه میرسیم که میزان اولیه مواد جسم ما و یا میزان مصرف غذایی ما و یا آشامیدنی مصرفی ما باید متناسب با وضعیت جسمی ما باشد. یکی هم باید غذا را در هم نخوریم؛ بعضی از غذاها با هم سازگاری ندارند، نباید باهم استفاده کرد. بعضی از غذاها ممکن است مفید هم باشد؛ ولی باید در جایگاه خودش خورده شود.
وقتی میخواهی غذا بخورید، یک نوع غذا بخورید. یکی از مسائل چاقی، چند نوع غذا خوردن میباشد. بعضی از غذاها اگر یک بار بپزید دیگر نباید آن را گرم کنید؛ چون سمی میشود؛ مثل قارچ، تخم مرغ و اسفناج.
قدیم همیشه غذای گرم و سرد را رعایت میکردند؛ اگر ماهی میخوردند با یک سری گیاهان خاصی درست میکردند که گرم باشد. وقتی غذا میخورید، آب نباید بخورید. چیپس و پفک هم سعی کنید کمتر استفاده کنید. مواد افزودنی استفاده نکنید و به طرف غذاهای طبیعی و اُرگانیک بروید. مرغ تازه ذبح کنید که خوشمزهتر، سالم و طبیعیتر است. اگر رب میخواهید سعی کنید خودتان درست کنید، ربهایی که توی قوطی هستند بیشتر کدو حلوایی است یا مواد افزودنی دارد. شیرهایی که مواد افزودنی دارد، آن سم است. خیارهای طبیعی استفاده کنید.
املاح و ویتامینهای متعدد باید وارد بدن شود و بایستی متناسب با وضعیت جسمی ما باشد. پس به این نتیجه میرسیم: بایستی در رساندن مواد غذایی، اولیه و آشامیدنی به شهر وجودی یا جسم به سه اصل توجه کنیم: غذای مناسب در میزان مناسب و زمان تغذیه مناسب مورد استفاده قرار بگیرد.
بهترین نوع غذا خوردن، همان TDS؛ صبح، ظهر و شب میباشد و سعی کنید حجم غذا کم باشد. اکنون کاملاً متوجه شدیم که فرق ساختمان با ساختمان شهر وجودی چیست؛ که ساختمان باید خودمان برویم آن را تعمیر کنیم ولی ساختمان شهر وجودی ما، خودش در وجود خودش دارد و کافی است ما غذای مناسب، میزان مناسب و در ساعت مناسب در اختیار او بگذاریم و او هرچه لازم داشته باشد برمیدارد و به ترمیم و بازسازی خودش میپردازد.
نویسنده: همسفر سعیده مسافر لژیون تغذیه سالم
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه دبیر سایت
همسفران نمایندگی یحیی زارع میبد
- تعداد بازدید از این مطلب :
112