جلسه سیزدهم از دوره بیست و هفتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی اروند آبادان، با استادی مسافر هاشم، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه « تجربه من از اضافه وزن و تعادل آن با متد کنگره ۶۰» سهشنبه ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان هاشم هستم مسافر
اگر بخواهم از تجربهٔ اضافهوزنم بگویم: یادم میآید وقتی از سیگار رها شدم، با آقا محسن از ساختمان سیمرغ پیاده میرفتیم تا جایی که میخواستیم ناهار بخوریم. فاصله فقط ده دقیقه بود، ولی من آنقدر کمردرد شدیدی داشتم که آقا محسن مدام میگفت: "بشین، استراحت کن!" اما از وقتی وزنم پایین آمد، روزبهروز بهتر شدم.
یک بار از آقای ترابخانی آدرس بازاری را پرسیدم. گفتند: ده-بیست دقیقه راه است. آدرس مترو را دادند، اما ما گفتیم: نه، میخواهیم پیادهروی کنیم. باور کنید، آن ده-بیست دقیقه پیادهروی آنقدر تغییر در من ایجاد کرد که اصلاً انتظارش را نداشتم! درد پاهایم کاملاً از بین رفت، حالم خوب شد. حالا وقتی به کسی میگویم این کارها را کردم و وزنم پایین آمده، باور نمیکنند! میگویند: حتماً قرص میخوری! یا غذات را بخور، کبدت از بین میرود! اما من قسم میخورم همهچیز میخورم، ولی وزنم پایینتر میآید. حسم واقعاً عالی شده، تغییر را در خودم حس میکنم.
روزهای اول خراب کردم. وقتی آقا سینا گفتند: اگر همینطور ادامه دهید، باید از لژیون جونز خارج شوید! برایم سخت بود. گوش به فرمان نبودم، اما فهمیدم باید درست شروع کنم. حسی که در آن لحظات داشتم، وصفنشدنی بود. از وقتی پیادهروی را در برنامهٔ روزانهام گذاشتم، حالم خیلی بهتر شد. احساس میکردم روزبهروز بهبود پیدا میکنم. در تمام عمرم هیچوقت زیر صد کیلو نبودم، اما الان وزنم پایینتر از صد است! آنقدر خوشحالم و حالم خوب است که واقعاً وصفنشدنی است.
بچههایی که اضافهوزن دارند: درمان آن مثل ترک مواد است اولش سخت است، اما هرچه جلوتر میروی، بهتر میشود. وقتی آدم روی برنامه میافتد، میفهمد کاهش وزن چقدر روی احساسات تأثیر میگذارد. حس آدم واقعاً باز میشود! حالم الان خیلی خوب است، حتی نگاهم عوض شده است.
گروه سایت نمایندگی اروند آبادان
تایپ مطلب: مسافر علیرضا لژیون پنجم، مسافر علی لژیون چهارم
ویرایش و ارسال مطلب: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
93