English Version
This Site Is Available In English

هدف از آفرینش انسان زندگی کردن است

هدف از آفرینش انسان زندگی کردن است

آقای مهندس در سی‌دی «حلقه‌های آفرینش» این‌چنین بیان می‌فرمایند: انسان در زندگی باید آگاهی داشته باشد چون انسان آگاه، می‌تواند زندگی بهتری را بسازد. انسان روشن‌فکر می‌تواند هم برای خودش و هم برای دیگران مسائل و مشکلات حل‌نشدنی را حل کند و برای آن‌ها راهکار داشته باشد و گر نه کسی که با فکر خود افراد را به تاریکی می‌برد، تاریک‌فکر است. مثلاً یک شخص مصرف‌کننده کتابی نوشته که هر کسی آن را می‌خواند دست به خودکشی می‌زند، این افراد روشن‌فکر نیستند. روشن‌فکر؛ کسی است که چکیده افکارش راه را به انسان‌ها نشان بدهد، به آن‌ها کمک کند و از رنج و بلا دور کند. همان‌طور که سعدی می‌فرماید: انسان فکر همه‌ چیز است به‌ جز حال خودش، این‌که از کجا آمده‌ام و به کجا خواهم رفت؟ زندگی انسان از روز ازل شروع شده، یعنی روزی که خداوند می‌گوید، آیا من پروردگار شما هستم؟ هدف از آفرینش انسان، زندگی کردن است. همین دوست داشتن‌ها، محبت کردن‌ها، خدمت کردن به دیگران و بودن در کنار همدیگر زندگی کردن است. برای زندگی کردن باید یک‌ سری قوانین را بلد باشی اگر این قوانین را به خوبی اجرا کنی، زندگی برایت گوارا خواهد بود و در آسایش و آرامش قرار می‌گیری، مثل قرار گرفتن در بهشت. اگر قوانین را رعایت نکنی در سختی و تنگنا قرار می‌گیری. مثل قرار گرفتن در جهنم. ادیان الهی دقیقاً آمدند که همین قوانین را بگویند. خداوند به‌ خاطر چه من را آفرید؟

می‌دانم که جانم از عالم اعلا است، جسم هم مانند تن‌پوش و وسیله من است. من از عالم خاک نیستم بلکه جسم من از خاک است. (خوشا به حال روزی که از این جهان بروم). این مثال برای افرادی است که قوانین را رعایت کرده‌اند و در آسایش و آرامش هستند و برای ادامه حیات در جهان دیگر آماده می‌شوند. مردان حق، هر چه را از دست داده‌اند روزی به دست می‌آورند، حالا یا در این جهان یا جهان دیگر. ما از این دنیا می‌رویم ولی در جهان دیگر تولدی دیگر داریم، بعضی افراد تولد خوبی دارند ولی بعضی افراد، تولد خوبی ندارند و این بستگی به نامه اعمالشان در این جهان دارد. تا وقتی جنین در رحم مادر است، نفس وجود دارد و وقتی متولد می‌شود روح در آن دمیده می‌شود که با گریه همراه است.

زندگی به سه مرحله تقسیم می‌شود، مرحله کودکی، مرحله جوانی و مرحله پختگی، که انسان در مرحله پختگی باید کوله‌پشتی خود را برای جهان دیگر آماده کند و کارهای درستی انجام بدهد؛ یعنی در مرحله سوم به مرحله عقل برسد و این مرحله، مرحله آرایش جسم است. وقتی جسم به آرایش و زیبایی می‌رسد که به مرحله فرمان فکر و عقل برسد یا همان مرحله کن‌فیکون و بگوید شو شود، و بتواند کاری را به عمل برساند. اگر کوله‌پشتی غنی باشد مثل پرنده به جهان دیگر پرواز می‌کند ولی اگر کوله‌پشتی تهی باشد، سفر کردن به جهان دیگر سخت است. پس همه‌ چیز بر مبنای عقل است. یعنی اگر عقل قوی باشد، کوله‌بارمان پرتر و غنی‌تر است، چون هیچ‌ کس نمی‌تواند ساختمان یا وسیله‌ای با خود ببرد، بلکه همه‌ چیز به عقل و آگاهی بستگی دارد و با تفکر هر چه بخواهد می‌تواند بسازد و افرادی که کمتر به جمع آوری عقل می‌پردازند در جهان دیگر مانند افرادی هستند که در این جهان در تیمارستان به سر می‌برند.

عقل را دانایی، دانایی را تفکر و تجربه را آموزش کامل می‌کند. پس تا دانایی وجود نداشته باشد فایده‌ای ندارد. باید اول دانایی بعد تفکر و تجربه باشد تا عقل کامل شود. همه موجودات از یک نقطه به وجود می‌آیند، این الگو را از طبیعت یاد می‌گیریم مثل کهکشان‌ها و درختان و همه موجودات دیگر. در همه هستی تغییرات وجود دارند ما هم تغییر می‌کنیم. هیچ‌ چیز ثابت نیست همه‌ چیز در حال حرکت است. انسان باید مشکلات خود را حل کند؛ مثلاً اعتیاد خود را درمان کند، چیزی که در اعتیاد انسان را نابود می‌کند، فکر او می‌باشد. فکر افیونی یعنی؛ همه مردم وسیله می‌خرند و این فرد می‌فروشد و همه چیزش بر‌ عکس می‌شود. فرد مصرف‌کننده عقل درستی ندارد، پس اول باید مشکل او حل شود، تا عقل او کامل گردد.

خلاصه سی‌دی «حلقه‌های آفرینش»
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون ششم)
ارسال: همسفر لیلا دبیر سایت 

همسفران نمایندگی جهان‌بین شهرکرد

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .