بسم الله الرحمن الرحیم
آقای مهندس در سیدی «حلقههای آفرینش» میفرمایند:
مبحث مربوط به تاریخ ۱۳ آبان ۷۳ است. استاد فرمودند: «در مقوله بعد زمین کاملاً توضیح دادهام و اما میپردازم از نیستی در جهان زمینی یعنی معدوم شدن جسد و هستی که در بعد دیگر و تولد دیگر محسوب میشود.» جهانبینی یعنی چه کار کنیم که بهتر زندگی کنیم. ما نمیخواهیم که عارف یا صوفی باشیم؛ بلکه نتیجه کسب دانش مهم است. زمانی انسان آگاه میشود که روش صحیح زندگی کردن را بیاموزد و از زندگی لذت ببرد؛ پس باید با تفکر و اندیشه به گونهای عمل کنیم که در آرامش باشیم.
تمام ادیان الهی و غیرالهی در خصوص خدا، جهان دیگر و بقاء و حیات انسان صحبت کردند. انسانهایی تحت عنوان روشنفکر در جامعه هستند که همه چیز را انکار میکنند، در حالی که این مسیر، انسان را به ناکجاآباد، نیستی و نابودی میبرد. دیدن سیاهیها بهطور مداوم، قوت انسان را میگیرد. ما به فردی احتیاج داریم که ما را از افکار منفی خارج کند. ما در همه امور دخالت میکنیم؛ به غیر از حال و احوال خودمان.
هدف زندگی کردن است، هدف کار کردن در این سیستم است. حیات مانند یک کارخانه است و تمام موجودات هستی، کارکنان این کارخانه هستند؛ مانند مورچهها، درختان، کوهها و... همه در خدمت هستی هستند. ما نیز برای برخورداری از زندگی، برای محبت، عشق، چای خوردن در فصل سرما، بستنی خوردن در فصل گرما به این حیات آمدیم، برای اینکه بتوانیم از موهبت الهی برخوردار باشیم؛ باید یکسری اصول و قوانین را بدانیم، اگر این قوانین را بیاموزی، میتوانیم از لذتهای زندگی برخوردار باشیم. خداوند موجودات، میوهها و انواع گیاهان را برای حیات و زندگی خلق کرده است. آیا درخت گیلاس، برای خود گیلاس تولید میکند یا درخت زردآلو؟ محبت، دوست داشتن و کمک کردن لذت ذاتالوصفی دارد. پس بودن و داشتن حیات، بسیار ارزشمند است و اگر قوانین رعایت کنیم، زندگی لذتبخش خواهد شد و ادیان الهی آمدند تا این قوانین را بیان کنند.
وقتی اسپرم با تخمک ترکیب شود، نفس وارد عمل میشود که نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن. جنین تا زمانیکه در شکم مادر است، نفس راهبری میکند؛ اما وقتی از شکم مادر خارج شود، روح در آن دمیده میشود. پیش از تولد روح وارد جسم نشده و فقط نفس با جنین همراه است.
ما سه تا حلقه هستی داریم. مرحله کودکی از بدو تولد تا بیست سالگی، مرحله بعد از بیست سالگی تا چهل سالگی که با آموزش، یادگیری و عشق همراه و مرحله جوانی است و چهل تا شصت سالگی کار کردن و کسب درآمد و از شصت سالگی به بعد تازه زندگی شروع میشود که انسان به پختگی لازم رسیده است. در اینجا جمعآوری برای کولهپشتی شروع میشود از اینجا باید کارهای درستی مانند صداقت، راستی و درستی انجام دهیم، نه اینکه در فکر جمع کردن مال و پول باشیم. این مرحله آرایش جسم است؛ یعنی باید به فرمان فکر و عقل برسیم. جسم زمانی به آرایش و زیبایی میرسد که عقل، فرامین را صادر کند. اگر در مرحله سوم، حیات به فرمان عقل برسد در بعد دیگر سیستم به گونهای است که هر چیز را با فرمان عقل خلق میکند. هر چه عقل قویتر باشد، محتوای کولهبار قوی است؛ چون ما نمیتوانیم با خود ساختمان و زمین ببریم؛ اما افکار، اندیشه و آگاهی را میتوانیم ببریم.
عقل، دانایی را کامل میکند و دانایی شامل آموزش، تجربه و تفکر است (مثلث دانایی آقای امین) آموزش یعنی دانش و چیزی که عقل را زیاد میکند، دانش است. درس خواندن و مطالعه، عقل را زیاد میکند. دانش الزاماً جزء مثلث دانایی است؛ باید دانش باشد و همراه آن تجربه و تفکر هم باشد تا عقل ذرهذره زیاد شود.
همه موجودات از یک نقطه شروع میشوند و بعد جدا میشوند و جذب بعد دیگر میشوند. یک گردو، خود روزی به درخت گردو تبدیل میشود و به اوج میرسد. در ادامه گردوها به زمین میافتند و باز رشد درخت گردویی دیگر. چیزی که در سیستم طبیعت وجود دارد، الگو است. الگوها همه مثل هم هستند.
چیزی که در اعتیاد، باعث تحلیل انسان میشود، فکر و اندیشه است؛ چون فکر یک فرد مصرفکننده افیونی است. زمانیکه فرد نتواند به درستی فکر کند به درستی نیز قادر به تصمیمگیری نیست.
منبع: سیدی «حلقههای آفرینش»
نویسنده: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون دوم)
رابط سایت: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر طاهره (لژیون دوم)
ویرایش نهایی: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر صنم (لژیون نهم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حسنانی تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
123