English Version
This Site Is Available In English

انسان‌ها اتفاقات را خودشان برای خود رقم می‌زنند

انسان‌ها اتفاقات را خودشان برای خود رقم می‌زنند

شاید تصور کنید که کنگره۶۰ صرفاً مکانی برای رهایی از اعتیاد است؛ اما حقیقت این است که این مجموعه، دریچه‌ای به سوی خودشناسی، تعادل و سلامتی در تمام ابعاد زندگی است. مسئله‌ اضافه وزن که امروزه بسیاری از افراد با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، نیز از این قاعده مستثنی نیست.

همسفر نسیم با وزن ۸۳ کیلوگرم، با راهنمایی همسفر شقایق وارد لژیون تغذیه سالم شدند و پس از ۱۰ ماه سفر، به وزن ایده‌آل ۶۰ کیلوگرم رسیدند.

به نظر شما، راهنمایی در بخش جونز چه تفاوت‌ و چالش‌هایی دارد؟

زمانی که مسافر وارد لژیون می‌شود، راهنما برای قطع مصرف مواد مخدر، دارویی جایگزین تجویز می‌کند؛ اما در لژیون تغذیه، راهنما نمی‌تواند، مستقیماً جلوی عادات غذایی ناسالم رهجو، مانند پرخوری و مصرف خوراکی‌های مضر را بگیرد و داروی جایگزین تجویز کند.
به نظر من، چالش بزرگ این است که راهنما بتواند، رهجو را چنان پرورش دهد که او بتواند، نفس خود را تربیت کند و در موقعیت‌های مختلف، انتخاب‌های درستی داشته باشد؛ یعنی صرفاً پاسخگویی به هوس‌های غذایی نباشد و بداند چه چیزی برای بدن او مفید است. مواد غذایی کارخانه‌ای، مضر و کالری بالایی دارند و ارزش غذایی‌ آن‌ها پایین است. این مواد به راحتی در خانه و مغازه پیدا می‌شوند و برخلاف مواد مخدر که دسترسی به آن‌ها دشوار است، به سادگی در دسترس همگان قرار دارند. در این مرحله، راهنما باید رهجو را به گونه‌ای تربیت کند که از مصرف این مواد خودداری نماید و به صورت جایگزین از مواد غذایی طبیعی و مفید برای بدن خود استفاده کند.
رهجویانی که وارد لژیون تغذیه سالم می‌شوند، از نظر جسمی، سلامت و داشتن بیماری، با یکدیگر متفاوت هستند. راهنما باید با توجه به شرایط جسمی هر رهجو، او را راهنمایی و مشاوره دهد و نیازهای او را در لژیون تشخیص دهد. از آن‌ جایی که یک راهنمای تغذیه سالم، خود این مسیر را پیموده و با چالش‌های مختلف روبرو بوده است، بهتر می‌تواند، رهجو را درک کند. او باید در موقعیت‌های مختلف با رهجو همدلی و همدردی کند تا بتواند به خوبی او را راهنمایی کند.
اگر بخواهم مثالی بزنم؛ راهنمایی در بخش تغذیه سالم، مانند این است که به شخصی کمک کنی از جنگل بیرون بیاید، نه اینکه فقط نقشه راه به او نشان دهی. این چالش بزرگ‌تری است؛ اما رضایت‌بخش‌تر و زیباتر است که راهنما هر لحظه کنار رهجو باشد تا او را به رهایی برساند.

چه لحظه‌ای در این مسیر، بیشترین تأثیر را روی شما گذاشته است؟

رسیدن رهجو به رهایی و حال خوش او می‌تواند، زیباترین و قشنگ‌ترین لحظه برای هر راهنما باشد. زمانی که یک راهنما رهجو را برای رهایی می‌برد و می‌بیند که او به وزن ایده‌آل رسیده است، ثمره زحمات، تلاش‌ها و خدمات خالصانه‌اش را در وجود رهجو مشاهده می‌کند و این قشنگ‌ترین و تأثیرگذارترین لحظه است.
لحظه‌ای که گل سفید را از دستان جناب مهندس می‌گیرد، گویی تمام خستگی‌ها و انرژی تحلیل‌رفته‌اش به یک‌‌باره بازمی‌گردد و حس و حال بسیار خوب و شیرینی را تجربه می‌کند.

آیا ارزش‌ها یا تجربه‌ای از کنگره۶۰ بوده که آن را در زندگی مشترک خود وارد کرده‌اید؟

به جرأت می‌توانم، بگویم که تمام آموزش‌ها و تجربیاتی که در کنگره۶۰ به دست آورده‌ام را در زندگی مشترک خود به کار برده‌ام، حتی همسرم با وجود این که کنگره‌ای نیست، با این آموزش‌ها عجین شده و به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. من و همسرم در زندگی هر تصمیمی می‌خواهیم، بگیریم یا هر اقدامی که قصد انجام آن را داریم، آموزش‌ها و نوشتارهای کنگره را به یاد می‌آوریم. این آموزش‌ها در بسیاری از مواقع به ما کمک کرده‌ و تأثیر بسیاری در زندگی مشترکمان داشته‌ است.
به نظر من، کنگره مانند یک باشگاه ورزشی و زمین تمرین است که هر فردی در آن‌ تمرین می‌کند و تحت نظر مربی، آموزش می‌گیرد تا آن چه را آموخته است، در زندگی و تصمیمات خود عملی کند و در مسابقه زندگی برنده شود؛ مثل مسابقات جام جهانی که بازیکنان در باشگاه تمرین می‌کنند و تحت نظر مربی خود هستند و در محیط بیرون تلاش می‌کنند تا پیروز شوند. اگر بازیکنی بخواهد، کاری را که خود بهتر تشخیص می‌دهد، عملی کند، مسلماً نمی‌تواند، موفق شود.
افرادی که عضو کنگره۶۰ هستند، زمانی که وارد کنگره می‌شوند و تحت نظر راهنما و آقای مهندس آموزش‌ می‌گیرند، اگر در محیط بیرون، این آموزش‌ها را عملی نکنند و تنها بخواهند طبق خواسته‌های خود عمل کنند، قطعاً موفق نخواهند شد. من نیز تلاش کرده‌ام، تمامی آن‌ چه در کنگره آموخته‌ام را در زندگی و تصمیمات خود به کار بگیرم و از این طریق موفق‌تر باشم. که البته این رضایت را در زندگی مشاهده می‌کنم.

به نظر شما کنگره۶۰ چه تأثیری در شکل‌دهی نگاه شما نسبت به زندگی و آینده داشته است؟

بدون شک، کنگره تأثیر شگرفی بر نگرش من داشته است. پیش از ورود به کنگره، گویی در جهانی دیگر و در بی‌خبری زندگی می‌کردم؛ اما اکنون با ورود به کنگره، نگاه من به زندگی متفاوت‌تر شده است. پیش از این نیز اهدافی داشتم و برای زندگی تلاش می‌کردم؛ اما درکی که اکنون از زندگی دارم را در گذشته نداشتم، بلکه قبلاً نگاهم به آینده، پر از استرس بود و فکر می‌کردم، دائماً باید برای به دست آوردن، تلاش کنم و هرچه بیشتر به دست بیاورم، موفق‌تر خواهم بود؛ اما با دریافت آموزش‌ها، نگاهم به جهان پیرامون تغییر کرد و متوجه شدم که آینده را خود ما رقم می‌زنیم. من با اعمالم می‌توانم، تقدیر خویش را رقم بزنم. من با کنگره۶۰ معنای زندگی و در لحظه زندگی کردن را فهمیدم و این که نباید بیش از حد نگران آینده باشم یا حرص آن را بخورم. همچنین فرا گرفتم که اگر اتفاق ناخوشایندی برای ما رخ داد، آن اتفاق را بپذیرم و بدانم که برای رشد من ضروری بوده است، شاید عملی که در گذشته انجام داده‌ام، باعث رخ دادن همین اتفاق شده باشد.
زمانی که این‌گونه فکر می‌کنم و می‌دانم که هیچ‌ چیز اتفاقی نیست و انسان‌ها همه اتفاقات را خودشان برای خود رقم می‌زنند، آرامش بیشتری پیدا می‌کنم و نسبت به آینده مطمئن‌تر می‌شوم؛ چراکه می‌دانم، آینده‌ام چگونه می‌تواند، شکل بگیرد. من یاد گرفتم که زندگی، تنها برای دستیابی به منافع شخصی نیست؛ زیرا من به این جهان آمده‌ام و زندگی می‌کنم تا اثری از خود به جای بگذارم و در حد توان خدمت کنم و یاری برسانم. آقای مهندس بیان کردند: «فتح قله مهم نیست، نشانی از خود به جا گذاشتن مهم است»، آمدن من به این جهان، اهمیت ندارد. هدف مهم از آمدن این بوده که باید خدمت کنم و دستی را بگیرم تا در این صورت، زندگی کردن را متوجه شوم.

شما موفق شدید در امتحان کمک راهنمایی قبول شوید؛ آیا اضافه شدن این خدمت تأثیری در روند خدمت شما در لژیون جونز خواهد داشت؟

من به لطف خداوند، امسال در آزمون راهنمایی قبول شدم. از این بابت شاکر خداوند و آقای مهندس هستم که من را لایق این خدمت دانستند.
مطمئناً این مسئولیت، تأثیر مثبتی در مسیر خدمت من خواهد داشت، اگر چه این دو خدمت، مستقل از یکدیگر هستند؛ اما می‌توانند، مکمل همدیگر باشند.
زمانی که یک راهنما، خدمت بیشتری انجام می‌دهد، دایره مهارت‌های او گسترش می‌یابد و تجربه بیشتری کسب می‌کند. من به عنوان راهنمای تازه‌واردین به دلیل این که با افراد بیشتری برخورد دارم، می‌توانم، در ادامه، ارتباط بهتری برقرار کنم؛ زیرا هنگامی که انسان با افراد بیشتری برخورد داشته و هم صحبت باشد، می‌تواند با افراد دیگر ارتباط خوبی برقرار کند.‌ همچنین تجربه‌ای که من از حضور و خدمت در جایگاه راهنمایی لژیون جونز به دست آورده‌ام، می‌تواند در خدمتی که در آینده از آقای مهندس دریافت خواهم کرد، به من کمک کند.
به نظر من، این دو خدمت می‌توانند مکمل یکدیگر باشند و اثرات مثبتی بر یکدیگر داشته باشند.

کلام آخر:

روش لژیون تغذیه سالم اصلاً سخت پیچیده نیست و فقط بر مبنای ۳ پارامتر غذای مناسب، زمان مناسب و میزان مناسب است. سفر تغذیه سالم بسیار شیرین است و برای خود من هیچ سختی نداشت. اگر رهجویی می‌خواهد، این سفر را به خوبی طی نماید و به رهایی برسد؛ باید سوار بر قطاری شود که راننده آن راهنما است نه اینکه مسیر را با ماشین شخصی  طی کند؛چراکه اگر بخواهد خودش شخصاً این مسیر را طی نماید، راه را گم می‌کند یا در مسیر سخت و خطرناکی که پر از پیچ و خم است قرار می‌گیرد.
در آخر نیز از جناب مهندس و راهنماهای بسیار خوبم که در این مسیر همواره من را یاری نمودند و باعث شدند که من در این جایگاه قرار بگیرم، تشکر و قدردانی می‌کنم.

عکاس: همسفر هیلدا رهجوی راهنما همسفر لیلی (لژیون نوزدهم)
مصاحبه کننده: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
تایپ و ویراستاری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
تنظیم و ارسال: همسفر منصوره (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .