(به نام قدرت مطلق الله)
نهمین جلسه از دور اول از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی رزن با استادی راهنمای محترم مسافر عباس و نگهبانی مسافر ابوالقاسم و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه وادی اول و تاثیر آن روی من در روز پنج شنبه مورخ ۲۱ فروردین ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود،
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر
یک دعایی هست که حضرت موسی وقتی که فرمان صادر میشود که برود و با فرعون صحبت کند میخوانند و معنی این دعا این است که خداوندا،قلب من رو بزرگ کن و گره از زبانم بگشا،وقتی که ظرفیت من عباس بیشتر بشه میتوانم دریافت برداشت ادراک و احساس تو کنگره میگه نسبت به جهان پیرامونم و نسبت به شناخت خودم داشته باشم و بتوانم از آموزشهای کنگره بهره ببرم و سعی کنم آن را کاربردی کرده و به حال خوش و به تعادل و آرامش برسم،اما میگه گره از زبانم بگشا ی،من هم امیدوارم خداوند گره از زبانم بگشاید تا بتوانم آموزشهایی که در کنگره گرفته ام را به خوبی به دیگران انتقال بدهم،خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا بتوانم آموزش بگیرم و بتوانم عیبهای خودم را ببینم و بتوانم آنها را برطرف کنم
از جناب مهندس و خانواده محترمشان و تمامی دیدهبانهای محترم بسیار ممنون و سپاسگزارم بابت فراهم کردن چنین بستری
از تمام راهنمایان کنگره ۶۰ ممنون و سپاسگزارم بالاخص راهنمای سفر اولم آقای فریبرز با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر هر آنچه هست رو به زوال می رود،همین وادی اول را اگر بتوانیم درست درک بکنیم نه تنها به رهایی میرسیم بلکه خیلی از مشکلات حال و حتی آینده ما حل میشود،

درک و کاربردی کردن وادی اول بسیار مهم است
اگر بخواهم مفهومی توضیح بدهم
در وادی اول فرق افکار و تفکر را به ما میگوید، افکار مثل اشعه نور خورشید است که به یک سطح تابیده میشود و انرژی زیادی ندارد و یا مثل این است که ما در خانه نشستیم و به فکر تغییر شغل هستیم و این افکار است و اثر زیادی هم ندارد و خیلی زود هم فراموش می شود ولی فرق تفکر با افکار در این است که ما در زمان تفکر بر روی یک خواسته
و یک هدف متمرکز می شویم ،
مثل این است که زیر نور خورشید ذره بین نگه داریم
و نور خورشید را متمرکز کنیم روی یک شیء و آتش درست کنیم
من وقتی یک خواسته و یک هدف برای خودم مشخص کردم
آنوقت متمرکز میشوم روی آن موضوع و به سمتش حرکت میکنم
این را به تمام سطوح میشود ربط داد
ولی منظور و هدف ما درمان اعتیاد است،
حال ساختار یعنی چه؟
ساختار یعنی یک عده ای دور هم جمع بشوند
و برای یک هدف مشخص تلاش کنند،
ما هم ساختار منفی داریم وهم ساختار مثبت
در کنگره ۶۰ تعدادی راهنما و مرزبان و مشاور و مبصر و...
خیلی هایی که ما فعلا نداریم دور هم جمع می شوند
تا یک نفر به درمان برسد ،این ساختار مثبت است ،
اما در ساختار منفی چند نفر دور هم جمع می شوند
تا باهم از یک بانک سرقت کنند،
در ادامه گفته میشود که برای خلق شدن و به وجود آمدن و برای پیدا شدن اولین قدم یک اندیشه است،یعنی هر آن چیزی که وجود دارد اول در درون سازنده اش یک تفکر و اندیشه بوده است،
حتی یک صندلی و میز و دیگر اشیاء...
حتی خداوند هم برای خلق موجودلتش اول فکر کرده و تفکری پشت خلقت انسان و یا دیگر موجودات بوده،
اول تفکر کرده و بعد کن فیکون گفته و شو شود گفته و بعد خلق شده است؛
وقتی من تصمیم میگیرم در مسیر درست حرکت کنم و مسیرم را تعیین کردم،آنوقتها که نیروهای الهی به من کمک می کنند،در این مسیر ۳ نیروی :
(القاء و احیاء و تحرک) به ما یاری میرسانند،راجبه القا یک شعری هم هست که میگوید:
گِلی خوشبو در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مُشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تومستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدتی با گُل نشستم
یعنی اینکه یک گِل در کنار گُل مانده و بو و عطر گُل به گِل هم منتقل شده است،
یا ۲ تا سیم برق در کنار هم باشه برق سیم بغلی به این سیم هم القا میشه و یا حال خوش و انرژی کسی که ما با او نشستیم به ما القا و منتقل می شود،
مرحله ی دوم احیا هست،
بزرگترین احیا کننده و زنده کننده خداوند است ولی انسان هم توانایی احیا را دارد
بدن انسان وقتی زخم می شود و یا وقتی استخوانی می شکند ،پزشک فقط استخوان یا پوست انسان را در کنار هم قرار می دهد و می بندد ولی پروسه ی احیای شکستگی را خود بدن انجام می دهد،در کنگره هم باز سازی سیستم ایکس و احیای سیستم شبه افیون بدن را خود جسم انجام می دهد،و ذره ذره جسم به رهایی و تعادل میرسد،
تحرک هم حرکت و تلاش به سمت هدف ما و مسیر تعیین شده ی ما هستش
حال هدف، کاری باشد یا درمان اعتیاد
پس ماباید حرکت کنیم تلاش کنیم و در رفت و آمد باشیم؛
در ادامه ی حرکت همه چیز مثل
صفحه ی سفید نقاشی است،
در ادامه ی حرکت ما با اعمال و رفتار ما یک تصویری پدیدار می شود
حال این تصویر زشت یا زیبا باشه این دیگه به اعمال ما بستگی دارد
یعنی من وقتی وارد پروسه ی درمان می شوم و راهنما انتخاب می کنم
وقتی گوش به فرمان آموزش راهنمام باشم و دستورات راهنمام رو مو به مو اجرا کنم و سی دی بنویسم و مشارکت کنم
و در کل تمامی اصول کنگره را رعایت کنم و روز رهایی به یک درمان کامل و عالی رسیده باشم ،رهایی که مد نظر کنگره است و یا اینکه نه فقط قطع مصرف کردم و حالم خراب است و خطا ها کردم در طول مسیر سفرم؛
ما خواسته یا ناخواسته دچار اعتیاد شدیم
ولی الان باید تفکر کنیم که چه کار باید انجام بدهیم تا از این منجلاب رها شویم
ماباید یاد بگیریم که به چه چیزهایی باید فکر کنیم و به چه چیزهایی نباید فکر کنیم و نباید به از دست داده ها مون اهمیت و بها بدیم ،باید تفکر کنیم و روش های ترک و درمان رو در کنار هم بگذاریم و بهترین و درست ترین که کنگره ۶۰ هست رو انتخاب کنیم و البته که بدون هیچ تعصبی این را گفتم، امیدوارم که همه ی ما با تفکر درست به تعادل و درمان برسیم
از اینکه به صحبت های من توجه کردید از شما ممنونم؛
.jpg)
.jpg)
تایپ:مسافر حسین
عکاس مسافر محمد
تنظیم و ارسال :مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
163