تقویت حس هم‌بستگی در لژیون سردار

درابتدا شاید بهتر باشد بگویم‌، چه‌چیزی باعث‌ شد تا خودم در لژیون سردار شرکت کنم؟
اوایل که به کنگره می‌آمدم، بدون مسافر و همراه با مادر مسافرم بودم؛ شاید آن موقع برای این آمده بودم که بگویم، این راه را هم رفتیم و نشد؛ اما با اولین‌بارآمدن، انگار یک چیزی درون من تغییر کرد، شاید ناامیدی بود که به امید تبدیل شده بود، غمی که کم‌کم داشت به لبخند تبدیل می‌شد یا شاید هم انرژی مضاعفی که از این فضا گرفته بودم؛ گویی کسی دست من را گرفت و بلندم کرد و در گوشم زمزمه کرد که مسیر درست، همین‌جا است! شاید این حرف‌ها کلیشه‌ای باشند؛ اما کنگره برای من، حال خوب دوباره بود یا بهتر است بگویم زندگی دوباره.

در این مکان معنی واقعی عمل سالم را یاد گرفتم؛ این‌که چه‌طور محترمانه با فردی که از جامعه طرد شده، برخورد می‌کنند و درصدد حل مشکلش هستند. بار اول که در مورد لژیون سردار شنیدم، از این‌که گفتند: ۶میلیون برای عضویت لژیون سردار باید پرداخت کنید، تعجب کردم! با خودم‌ حساب کتاب می‌کردم؛ چون آخرین‌باری که هزینه مشاوره تلفنی پرداخته بودم، سال ۱۴۰۰، ساعتی ۳۰۰ تومان بود؛ اما نتیجه چه بود؟ در آخرین تماس تلفنی کاملاً متوجه شدم، مشکل من برای مشاور، کوچکترین اهمیتی ندارد و فقط به فکر همان پولی بود که می‌گرفت و نه‌تنها حالم خوب نشده بود؛ بلکه مغموم‌تر و آشفته‌تر شده بودم و در برابر هزینه مشاوره‌ای که می‌دادم، هیچ نتیجه‌‌ مطلوب یا حال خوبی دریافت نمی‌کردم. در لژیون سردار حداقل نصف هزینه مشاوره را باید پرداخت می‌کردم؛ اما این‌ مکان و صحبت‌های راهنمایم کجا و آن‌جا کجا!

اوایل فکر می‌کردم همین که پول می‌دهم، کافی‌ است؛ اما وقتی یک‌بار در لژیون سردار حضور پیدا کردم ناراحت شدم بابت غیبت‌هایی که داشتم، چرا؟ چون احساس کردم صمیمیت این‌ مکان به‌گونه‌ای دیگر است، اعضاء همه با جان و دل می‌خواستند شعب کنگره گسترش پیدا کند و افراد بیشتری درمان شوند؛ انگار مشارکت‌ها پربارتر بود و حس خوبی که از کنگره می‌گرفتم حالا دوبرابر می‌شد؛ پس چرا باید این حس را از خودم دریغ می‌کردم؟

همه ما می‌دانیم کنگره یک سازمان مردم‌نهاد است و از هیچ سازمان دولتی کمک نمی‌گیرد. وجود لژیون سردار در کنگره‌۶۰ بسیار تأثیرگذار است؛ اگر حمایت مالی داوطلبانه وجود نداشت، ممکن بود کنگره با چالش‌های مالی روبه‌رو شود و قادر به ارائه خدمات و برنامه‌های خود به بهترین شکل نباشد؛ از طرف دیگر، حضور اعضای لژیون سردار با کمک‌های مالی خود، حس هم‌بستگی و پشتیبانی را تقویت می‌کنند و این‌گونه افرادی که درگیر اعتیاد هستند و حتی خانواده‌هایشان را حمایت می‌کنند. این امر به افراد انگیزه می‌دهد تا در مسیر بهبودی خود پیشرفت کنند و احساس کنند که در این مسیر تنها نیستند. در کل، وجود لژیون سردار نه‌تنها به پایداری مالی کنگره؛ بلکه به ایجاد یک فضای حمایتی و مثبت نیز کمک شایانی می‌کند.

استاد امین در سی‌دی ساختار درون می‌فرمایند: هر ساختاری دو هدف دارد:
۱- رشد و توسعه
۲- حفظ و بقاء
پس اگر من و امثال من می‌خواهیم کنگره پایدار بوده و رشد کند، اهمیت شرکت در لژیون سردار را باید جدی بگیریم و‌ حتماً در این جلسات حضور پیدا کنیم.
وقتی می‌دیدم افرادی هستند که با پرداخت وجه ۵۰۰میلیون تومان پهلوان شده‌اند، اما چه‌قدر متواضعانه در مورد آن صحبت می‌کنند، با خود می‌گفتم این مبلغی که من پرداختم که چیزی نیست، باز هم کسانی را دیدم که درآمد آن‌چنانی نداشتند اما شاید کل پس‌انداز خود را پرداخت می‌کردند؛ پس آموختم که مهم نیست چه‌قدر دارایی داری، مهم این است که در درجه اول قدرت بخشندگی را در وجودت تقویت کنی؛ پس می‌توان گفت: لژیون سردار بخشندگی را به‌گونه‌ای دیگر به من آموخت.

راهنمایم همیشه در مورد شرکت در لژیون سردار به ما می‌گوید: انگار شما پولی بابت کلاس اضافه پرداخت کرده‌اید؛ اما اگر در آن شرکت نکنید، خودتان را از یادگیری بیشتر محروم می‌کنید؛ درنتیجه هرطور که شده سعی می‌کنم در این جلسات پربار و آموزنده شرکت کنم و آن را از دست ندهم.

نویسنده: همسفر زهرا (ط) رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد