جلسه دوازدهم از دوره هجدهم از کارگاههای آموزشی، عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی قیدار، با استادی مسافر رضا، با نگهبانی مسافر محمد و با دبیری مسافر علی، با دستور جلسه" وادی اول و تاثیر آن بر روی من" در روز پنجشنبه ۲۱ فرودین ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، از گروه مرزبانی و ایجنت محترم آقا مهدی تشکر میکنم که اجازه دادند در این خدمت کنم. قبل از هر چیز سال جدید را خدمت شما تبریک میگویم و برای همه عزیزان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم و امیدوارم سال خوب و پر برکتی برای شما باشد.
اما در مورد دستور جلسه وادی اول و تاثیر آن بر روی من باید به سر فصل این وادی رجوع کنیم که به ما میگوید: با تفکر ساختارها آغاز میشود و بدون تفکر هر آنچه که هست رو به زوال میرود. یعنی هر ساختاری با یک تفکر آغاز میشود و در این میان تفاوتی بین ساختار ارزشی و ساختار ضدارزشی وجود ندارد و در هر دو مسیر ما نیاز به یک تفکر داریم که در مورد کار خود به سر انجام آن فکر کنیم و در ادامه میگوید بدون تفکر هر آنچه که هست رو به رو زوال میرود و این یعنی بدون تفکر به سر انجام کار نخواهیم رسید و فرماندهی کار از دست ما خارج خواهد شد.
کنگره شصت یک ساختاری ایست که امروز بعد از گذشت بیست و پنج سال از تاسیس کنگره در مسیر خود به راه درمان اعتیاد ادامه میدهد و هر روز بهتر از دیروز خود را به جهان نشان میدهد و این بخاطر تفکر بزرگی ایست که برای تاسیس کنگره شکل گرفته است و در این میان شخص وجود دارد که این ساختار را فرماندهی میکند و برای هر قدمی که در این مسیر برداشته میشود یک قائده و قانون نوشته شده است که رعایت آن برای همه ما الزامیست.
وقتی یک سفر اولی وارد کنگره میشود هیچ اطلاعاتی از کنگره ندارد که مثال یک صفحه سفید نقاشی است و در این مسیری که حرکت میکند از نیروی القا، احیا و تحرک استفاده میکند، یعنی چیزهایی به او القا میشود و این القاء را او زنده میکند و در راستای آن حرکت میکند تا به نقطه رهایی میرسد.
در وادی اول به ما میگوید که به چه چیزهایی فکر کنید و به چیزهایی فکر نکنید، زمانی که من از خواب بیدار میشوم همه اینها در ذهن من وجود دارد و این افکار منفی هستند که بارها در فکر و ذهن من تکرار میشود و افکار مثبت شاید چندان تکرار نشود و این من هستم که باید مسیر خوب و بد را تشخیص دهم و افکار منفی را از ذهن خود خارج کنم و به آنها بال و پر ندهیم.
با افکار مثبت باید مسیری را طراحی کرد که راه برگشت نداشته باشد و این آموزشهای کنگره شصت بود که به من یاد داد که چگونه نقشهای را طراحی کنم که راهی به برگشت مواد نداشته باشد، در گذشته در مورد تهیه و مصرف مواد تفکر میکردم و برای خروج از مصرف مواد یا قطع مصرف همیشه به دنبال کوتاهترین راه بودم که همین امر سبب میشد که راه برگشت به مصرف مواد برای من همیشه باز باشد، ولی کنگره شصت به من آموزش داد که چگونه اعتیاد خود را درمان کنم، چگونه دروغ نگویم و چگونه تک تک بندهایی را که به دست و پای خود زدهایم را یک به یک باز کنیم.
امروز جای خطا برای ما وجود ندارد و باید از ضدارزشها دوری کنیم تا بتوانیم به آرامش و اسایشی که مد نظر کنگره است، برسیم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما ممنون و متشکرم.

تایپ، درج و ارسال: مسافر ابوذر، مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
84