سومین جلسه از دوره سی و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی میرداماد با استادی راهنمای محترم مسافر محسن ، نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر رسول، با دستور جلسه «وادی اول و تأثیر آن روی من» پنجشنبه بیست و یکم فروردین ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توانستم بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم. در ابتدا جا دارد سال نو را به همه مسافران و همسفران عزیز تبریک عرض نمایم و انشاالله در ماه مبارک رمضان همه استفاده های مفید را برده باشید و یک خدا قوت به گروه مرزبانی و ایجنت محترم و تمامی خدمتگزارهای محترم آشپزخانه که در ایام ماه مبارک رمضان زحمات فراوانی برای تهیه افطاری کشیدند ، از همه این عزیزان سپاسگزارم.
امروز دوتا دستور جلسه داریم دستور جلسه اول وادی اول و تاثیر آن روی من می باشد. من خودم فکر می کردم زمانی که وادی اول را خواندم تفکر سالم را به دست آوردم ولی هر چه در کنگره رو به جلو حرکت کردم فهمیدم زمانی که من چهارده وادی را سپری کردم برمی گردم که تفکر کردن را یاد بگیرم ،حالا ما از دید یک سفر اولی که با خیلی از تخریب ها وارد کنگره شده با آموزش هایی که در کنگره می گیریم ؛باید بدانیم من هر کاری که در گذشته انجام داده ام آن موقع تفکر من در آن حد بوده است موردی که در سی دی چالش یک و چالش دو آقای مهندس به ما آموختند که من زمانی که در گذشته زندگی می کنم دچار افسردگی می شوم و زمانی که بخواهم مدام به آینده فکر کنم دچار اضطراب می شوم و بهترین حالت این است که در زمان حال و با آن تفکری که به حقیقت نزدیک تر است و یک نقشه ای ترسیم کنیم که رو به عقب نباشد و دیدگاه و تفکر من نسبت به قبل جهت رو به جلویی را طی کند و تمام این ها برای این است که من به تعالی برسم من باید یاد بگیرم در این وادی که به خیلی چیزها فکر نکنم زمانی که تفکر انسان رو به رشد باشد حال دل انسان خوب است امیدوارم که توانسته باشم حق مطلب را ادا کنم.
دستور جلسه دوم، سومین سال رهایی منصور عزیز است. من هم به نوبه خودم سومین سال رهایی منصور عزیز را به خودش و همسفرانش تبریک عرض می کنم و امیدوارم تولدهای بعدی را با شال نارنجی جشن بگیرند منصور عزیز حس خدمتی بالایی دارد ولی یک پیامی که این تولد امروز دارد این است که برای خدمت کردن هم باید تعادل داشته باشند و یک اتفاقی که برای منصور افتاد به یکباره سه جایگاه خدمتی را لمس کرد یکی تازه واردین، مرزبانی پارک و نگهبان لژیون سردار که باعث شد اشباع شود و به این فکر می کرد که شاید مدتی از کنگره دور باشد بهتر باشد ولی وقتی زمان کوتاهی از کنگره دور شد باعث شد به این نتیجه برسد که حتما باید تعادل را در خدمت کردن رعایت نماید.
برای منصور و همسفران عزیزش آرزوی موفقیت و سربلندی دارم .
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

سلام دوستان منصور هستم یک مسافر
خدا را شکر می کنم که در این جایگاه قرار گرفتم تشکر می کنم از آقای مهندس که چنین بستری را فراهم کردند و تشکر می کنم از راهنمای خوبم مسافر محسن چه با آموزش های فوق العاده ایشان توانستم تغییر کنم و همچنین از آقای حمید اکبری راهنمای دومم تشکر می کنم از ایجنت محترم گروه مرزبانی و کلیه اعضای محترم که کمک کردن تا من به رهایی برسم سپاس کنم و خدا را شکر می کنم که تولد سه سالگی ام را با اجازه آقای مهندس گرفتم من در بدو ورودم به کنگره حالم خیلی خراب بود و انواع آن تیک ها را مصرف می کردم خدا را شکر که راه کنگره برایم باز شد و توانستم درمان بشوم از هم سفرم و راهنمای همسفرم تشکر می کنم من حقیقتا همسر سرم را خیلی اذیت کردم کردم یعنی اگر الان بود حالم خوب است و دیدگاهم بهتر شده با یکی مثل خودم چهار پنج سال پیش حتی یک ساعت هم نمی توانستم زندگی کنم ولی ایشان در کنار من ماند و همیشه به من احترام گذاشت و الان هم در کنار من ادامه می دهم ان شاالله بتوانم زحمات ایشان را جبران کنم من آمدم کنگره با آموزش های کنگره تغییر کردم و من فکر می کنم کنگره یک مسیریست برای تغییر و تبدیل و این آموزش ها مسیری را مشخص کرد که من منصور تغییر کنم البته مشروط به شرایطی که باید از قوانین کنگره پیروی کنیم و فرامین راهنمایان عزیز را اجرا نماییم و من هرچی راهنماییم می گفت می گفتم چشم . تلاش و خواسته من این بود که رها بشوم و خیلی جایگاه ها را لمس کنم از خدمتی که در کنگره انجام می دادم لذت می بردم حالم بهتر شد و خوشحال هستم که به اینجا رسیدم می دانم که حالا حالاها در کنگره کار دارم امیدوارم که این فرصت از من گرفته نشود و بتوانم همیشه در کنگره بمانم و خدمت بکنم یک زمانی است که به قول راهنمای خوبم آقا محسن خدمت خیلی راحت به سراغ آدم می آید من چند نوع خدمت گرفتم و در واقع از توانم خارج بود گره مسئولیت پیش آمد و چند ماه از کنگره دور شدم ولی الان شکر خدا دوباره در کنگره هستم و حالم خیلی خوب هست و امیدوارم که تک تک شما این جایگاه ها را لمس کنید از اینکه به حرف های من گوش کردید ممنون و سپاسگزارم.

سلام دوستان مریم هستم راهنمای یک همسفر
خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که فرصت به من داد تا این جایگاه را لمس کنم . این تولد را در راس جناب آقای مهندس و راهنمای محترم مسافر محسن و مسافر محترم منصور تبریک عرض می کنم . یک تبریک ویژه خدمت خانم زهرای عزیز بسیار بسیار برایشان خوشحالم و امیدوارم در ادامه در مسیر دچار نیروهای بازدارنده نشوند. خانم مریم عزیز در جایگاه مرزبانی خدمت کردند و جزء خدمتگزاران کنگره هستند .امروز تولد این عزیزان مصادف شده است با وادی اول که وادی اول وادی تفکر است ؛ برآورد شده است که شصت درصد از افکار عموم جامعه پوچ و بیهوده می باشد و چهل درصد افکار هم افکار مهم است و من کنترلی روی آن ندارم و افکاری است که مربوط می شود به خود من و باعث می شود که من روی خودم کار کنم و آن تصمیمات و اختیارات درست را در زندگی شخصی بگیرم و در کل برای خودشناسی خودم قدم بردارم و بتوانم بهترین مسیرها را در زندگی انتخاب کنم و با تفکر صحیح و درست بتوانم شرایط زندگی خودم را تغییر دهم . از اینکه به صحبت های من گوش کردید سپاسگزارم .
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
عرض ادب و خدا قوت دارم خدمت شما حضار محترم، ممنونم از مشارکت های زیباتون که این روز زیبا را برای ما زیباتر کردید .یکمین سال رهایی مسافرم این بالا ،من باحقایقی روبه رو شدم که ،صحبت هایی را مسافر من انجام داد که راهنمای من دست مرا گرفته بود و می گفت خونسردی خودت را حفظ کن ؛ما از طریق ایجنت محترم دوره قبل آقای امیر محمدی به صدا و سیما دعوت شدیم؛ برای گزارش برنامه چی شد که این شد! آنجا که رفتیم با حقایق دیگری روبه رو شدم ،خدا را شکر که صداقت از همان جا شکل گرفت و این آرامش و حال خوش را در درجه اول مدیون جناب مهندس عزیز هستم، به دلیل اینکه ایشان چنین بستری را برای ما فراهم کردند از خانم آنی عزیز بزرگ بانوی کنگره شصت قدردانی می کنم؛ که اگر ایشان با صبر و استقامتشان کنار مهندس قرار نمی گرفتند مشخص نبود که چه بر سر من زهرا می آمد . همچنین از راهنمای محترم مسافرم، مسافر محسن بسیار تا بسیار تشکر می کنم ایشان باعث شدند منصور از صفر درجه به شصت درجه تغییر کنند و باعث شدند مسافر من خودش را پیدا کند و آن آرامشی که ما سال ها در مطب های دکترها و مشاوره ها به دنبال آن می گشتیم را با راهنمایی ها و آموزش های آقای مهندس و همچنین رهنمودهای راهنماهای محترم به آن دست پیدا کنیم.
از راهنمای خوبم خانم مریم عزیز تشکر می کنم و همچنین از راهنمای سفر دوم خانم مریم کمال تشکر را دارم و تمام تلاشم را می کنم که ان شاالله بتوانم در جایگاه راهنمایی قرار بگیرم و از کلیه همسفرانم که در این مسیر همراه ما بودند بسیار متشکرم. از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم..
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
من هم به نوبه خودم این تولد و رهایی را به آقا منصور و خانواده محترمشان تبریک عرض می کنم و همین طور به همه اعضای شعبه میرداماد تبریک عرض می کنم . امیدوارم به جایگاه هایی که دوست دارند برسد .
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
خدا را شکر می کنم که به پشتوانه این جشن تولد حس خوبی دریافت کردم و از راهنمای خوبم و ایجنت محترم بخش همسفران و گروه مرزبانی همسفران تشکر می کنم .
سلام دوستان آرین هستم یک همسفر
من خیلی خوشحالم که پدرم به رهایی رسید و از راهنمای مادرم خانم مریم و راهنمای پدرم آقا محسن تشکر می کنم و برای خودم هم خوشحالم که توانستم به کنگره بیایم و دوستان خوبی پیدا کنم و امیدوارم بتوانم خدمتگزار کنگره باشم .
نگارش : مسافر صادق ( لژیون 6 )
ویرایش : مسافر حسن ( لژیون 6 )
عکس : مسافر علی ( لژیون 4 )
ارسال : مسافر مهدی ( لژیون 16 )
نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
540