جلسه هفتم از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، در نمایندگی شهباز، با استادی راهنما تازه واردین مسافر محمد، نگهبانی مسافر علیکوثر و دبیری مسافر ذبیح با دستور جلسه: وادی اول؛ «با تفکر ساختارها آغاز میگردد، بدون تفکر آنچه است روبه زوال میرود» و تاثیر آن روی من، در روز پنجشنبه تاریخ ۱۴۰۴/۰۱/۲۱، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محمد هستم یک مسافر.
از راهنمای لژیون چهارم و همچنین از نگهبان و دبیر جلسه تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند تا در آغاز سال نو در این جایگاه خدمت کنم. انشاءالله سالی سرشار از تفکر، ساختار و رشد در پیش داشته باشیم.
در ابتدا لازم است بپرسیم که اصلاً تفکر چیست؟ تفکر یعنی رسیدن از یک نقطهی مجهول به نقطهای معلوم. یعنی وقتی سؤالی در ذهن ما شکل میگیرد یا کسی از ما پرسشی میپرسد، ما در مورد آن تأمل کنیم تا به پاسخ برسیم. این نوع تفکر با افکاری که بهطور روزمره و سطحی از ذهنمان عبور میکنند فرق دارد. تفکر واقعی، با هدف و اراده همراه است.
مثلاً چرا روش درمانی کنگره ۶۰ را انتخاب کردم؟ چرا روش D.S.T؟ چرا روش دیگری را نه؟ اگر به این پرسشها با دقت فکر کنیم، به نتایج ارزشمندی میرسیم. متوجه میشویم که بین درمان و تعادل تفاوت زیادی وجود دارد. درمان بدون رسیدن به تعادل، ناقص است. پس باید هدف داشته باشیم و بدانیم برای چه و با چه انگیزهای ادامه میدهیم.
ویژگی بارز انسان نسبت به سایر موجودات این است که میتواند اندیشه کند و در مورد اعمالش بیندیشد. همین قدرت تفکر است که انسان را اشرف مخلوقات کرده است.
اگر از جایگاه و زندگی خود ناراضی هستیم، باید بدانیم که نتیجهی افکار، تصمیمها و انتخابهای گذشتهی ماست. اگر میخواهیم تغییری ایجاد کنیم، باید ساختار تفکراتمان را تغییر دهیم و اندیشهای نو بسازیم.
خیلیها هستند که از جایگاه فعلیشان راضیاند، اما این رضایت نباید مانع رشد و پیشرفت بیشتر شود. در سفر دوم، این فرصت فراهم میشود که جایگاههای بهتر و بالاتری را تجربه کنیم. این موضوع نیازمند تفکر عمیق و برنامهریزی است.
باید بدانیم که حتی افرادی که مواد مصرف میکنند هم فکر میکنند، اما تفکر آنها آلوده به حسهای منفی و مخرب است. این نوع تفکر، نتایج خوبی در پی ندارد. زندگی مانند بازی شطرنج است؛ باید قوانین این بازی را یاد گرفت و حرکات را در زمان مناسب انجام داد.
اگر اشتباهی کردیم، میتوانیم بارها و بارها تلاش کنیم و دوباره از نو شروع کنیم، اما انسان فقط یکبار زندگی میکند، پس باید سعی کنیم در این فرصت، درستترین تصمیمها را بگیریم.

باید یاد بگیریم قبل از هر اقدامی، ابتدا فکر کنیم و سپس عمل کنیم. در زندگی شخصی و روابطمان نیز باید مراقب باشیم که بیدلیل وارد حریم خصوصی دیگران نشویم یا انرژیمان را برای مسائل بیارزش نسوزانیم.
نکتهی مهم دیگر این است که لازم نیست بیشازحد در گذشته غرق شویم. مرور مداوم گذشته و اشتباهات قبلی، فقط باعث پشیمانی و بیماری میشود. همچنین نباید بیشازاندازه در مورد آینده نگران باشیم. در حالی که امید داشتن خوب است، اما اضطراب از آینده باعث ترس و استرس میشود.
ما باید در لحظه زندگی کنیم، از وضعیت فعلیمان بهدرستی استفاده کنیم و نگران نباشیم که در آینده چه میشود. این قدم، یعنی تفکر، شروعی برای ساختن آیندهای روشن است. تفکر، بذر سرنوشت ما را میکارد. پس سعی کنیم با بهترین افکار، بهترین آینده را بسازیم.
در پایان، بیشتر از این صحبت نمیکنم و جلسه را به اشتراک میگذارم.
تایپ: مسافر احمد لژیون چهارم
تهیه و تنظیم: مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
137