English Version
This Site Is Available In English

فکر و اندیشه لازمه حیات است

فکر و اندیشه لازمه حیات است

چهارمین جلسه از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره‌۶۰ نمایندگی نائین با استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر محبوبه و دبیری همسفر آزاده با دستور جلسه «وادی اول (با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد؛ بدون تفکر آنچه هست رو به‌ زوال می‌رود.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۸ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم. سال جدید را تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم سالی سرشار از خیر و برکت و آرامش برای تک‌تک شما و همچنین برای آقای مهندس عزیز و خانواده محترم ایشان باشد. وادی اول می‌گوید: «با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر آنچه هست رو به‌ زوال می‌رود.» ساختمان و ساختار هر چیزی که به وجود می‌آید و هر چیزی که خلق می‌شود و هر کاری که بخواهد انجام شود، نیازمند یک فکر و اندیشه است؛ حتی خالق بزرگ نیز که ما را آفریده است زمانی که اراده کرد این جهان‌ خاکی و دیگر جهان‌ها را خلق کند یک اندیشه و یک فکر داشت و به این صورت نبود که زمان خلق انسان به فکر فیل باشد و سپس یک انسان را خلق کند؛ بلکه در فکر و اندیشه‌اش انسان بوده که توانسته است خالق انسان باشد؛ بنابراین تفکر کردن فقط مختص انسان‌ها نیست. اگر چه انسان از نظر تفکر مخلوق متمایزی بین دیگر موجودات است؛ ولی قدرت مطلق نیز دارای فکر و اندیشه بوده است.

ما همیشه تصور می‌کنیم که برای حل مسائل فکر می‌کنیم؛ ولی اطراف خود را که نگاه می‌کنیم زندگی ما سرشار از مشکلات است؛ بنابراین تفاوتی بین تفکر، افکار، تخیل، تصور و توهم وجود دارد. تفکر‌ کردن مطلبی است که در یک چارچوب و طبق قوانینی انجام می‌شود. تفکر یک حرکت درونی و ذهنی است که در یک‌ جهت خاص از یک مبدأ به یک مقصد می‌رسد و ما در مبدأ یک مجهولاتی داریم که در مقصد تبدیل به معلومات می‌شود. شاید در مبدأ معلومات ناقص باشد؛ ولی در مقصد به معلومات کامل تبدیل می‌شود؛ البته این جهت خاص بسیار مهم است که همان نقطه تفاوت و مرز حائل بین تفکر کردن با افکار و توهم است. گاهی امکان دارد که من در تفکر از افکار، تصور و تخیل استفاده کنم؛ شاید در گذشته من یک تجربه‌ای بوده است که در آرشیو من هست و من از آن در تفکر کردن استفاده می‌کنم؛ اما نباید با تفکر کردن اصلی اشتباه بگیرم. در این‌جا سؤالی مطرح می‌شود که ما زمانی که بخواهیم تفکر کنیم به چه موضوعی نیاز داریم؟ مسلماً به یک مسئله و یک موضوع حقیقی نیاز داریم.

زمانی که ضعیف‌ترین انسان‌ها در مورد یک موضوعی تمرکز کنند صددرصد قادر به حل مسئله هستند؛ اما باهوش‌ترین و متمرکزترین انسان‌ها زمانی که با چند موضوع مواجه شوند اصلاً برای آن‌ها امکان حل این مسائل نیست و این کار نشدنی است و ما باید ذهن خود را آرام کنیم. به نقل از استاد امین «ما باید بگذاریم افکار بروند و بیایند و به‌ عنوان داور به آن‌ها نگاه کنیم و سعی کنیم یک موضوع برای ما مهم باشد و خواسته‌های نامعقول را رها کنیم»؛ بنابراین برای آغاز تفکر باید موضوع اصلی و قوانین ثابت و صحیح وجود داشته باشد.

آیا تابه‌حال تفکرهای ما درست بوده‌ است؟ در صورتی‌ که به اطراف خود نگاه کنیم می‌بینیم که اگر تفکر ما صحیح بود در زندگی با چنین مشکلاتی مواجه نبودیم؛ بنابراین تفکر صحیح زمانی شروع می‌شود که مبدأ صحیح باشد و بدانیم در کجا قرار داریم. برای مثال در حل مسائل ریاضی زمانی که می‌خواستیم یک معادله را حل کنیم، تعدادی مجهول و تعدادی داده یا معلومات داشتیم و هر وقت تعداد معلومات و مجهولات یکسان بود یک پاسخ برای این مسئله وجود داشت؛ اما زمانی که تعداد مجهولات از داده‌ها بیشتر می‌شد پاسخ به‌ صورت یک خط صاف می‌شد که تا بی‌نهایت برای این معادله جواب به‌دست می‌آمد.

ما اگر بخواهیم این موضوع را به کنگره و درمان اعتیاد تعمیم بدهیم تا الآن خیلی مجهولات در مورد اعتیاد گفته شده است که اعتیاد یک بیماری لاعلاج، پیش‌رونده، سمی و کشنده و غيرقابل ‌درمان است که هر روز نیز به این مجهولات اضافه می‌شود و این باعث ایجاد انواع روش‌های ترک‌ شد. یکی از این روش‌ها ساخت دستگاه URD (سم‌زدایی) بود که صد‌درصد در ساخت این دستگاه تفکر وجود داشته است؛ اما تفکر غلطی بوده است. کنگره تمام این روش‌ها را مردود اعلام کرد و گفت: تنها مجهولی که در درمان اعتیاد وجود دارد همان عدم آگاهی است و این‌جا بود که صورت‌ مسئله اعتیاد حل شد و خدا را شکر نتیجه آن قابل‌ مشاهده است و اعتیاد با یک تفکر صحیح درمان شد.

استاد امین فرمودند: «تفکر کردن مانند یک پرده سیاه است که کمی روشنایی دارد، زمانی که پیرامون مسئله‌ای تفکر می‌کنیم باعث می‌شود این پرده با تفکر کردن ما روشن شود و در این زمان هر چیزی قابل رویت است». فکر و اندیشه لازمه حیات و بعدهای بعدی ما است. خداوند که انسان را خلق کرد می‌دانست آینده ما چگونه است و از خود ما خواست تا صفحه سفید نقاشی زندگی خودمان را ترسیم کنیم و امیدوارم که مانند آقای مهندس این صفحه را بسیار زیبا نقاشی کنیم. در تفکر کردن، نیروهایی به کمک ما می‌آیند که خواسته یا ناخواسته به ما کمک می‌کنند. در قرآن بیان شده است که خداوند هیچ‌گاه بنده‌های خود را به حال خودشان رها نمی‌کند. اگر ما به سمت خوبی‌ها حرکت کنیم این نیروها ما را در مسیر خوبی‌ها سوق می‌دهند و اگر در مسیر ضد ارزش‌ها حرکت کنیم ما را در جهت منفی‌ سوق می‌دهند.

مرزبانان کشیک: همسفر زینب و مسافر اکبر
تایپیست: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محبوبه دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .