English Version
This Site Is Available In English

باید امیدوار باشیم

باید امیدوار باشیم

سیزده‌همین جلسه از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی قائم‌شهر به استادی همسفر مهرانه، نگهبانی راهنمای تازه‌واردین همسفر فاطمه، دبیری راهنما همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی اول (با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد؛ بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می‌رود) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه  19 فروردین‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سال نو را به همه شما تبریک می‌گویم ان‌شاءالله که سال خوبی داشته باشید، امیدوارم که تعطیلات به همه شما خوش گذشته باشد.

دستور جلسه امروز درباره وادی اول که مصادف شد با اولین جلسه سال جدید است. عنوان وادی اول این است که با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد، بدون تفکر آنچه که هست روبه‌زوال می‌رود. ان‌شاءالله که اولین جلسه در سال جدید این دستور جلسه بتوانیم با درست فکر کردن سال خوبی را پیش رو داشته باشیم.

وادی‌ها راه را به ما نشان می‌دهند. به نظر من وادی اول اولین پله است که ما در کنگره در آن قدم می‌گذاریم تا از راه تاریکی‌ها به روشنایی‌ها برسیم. ما باید ۱۴ وادی را پشت سر بگذاریم تا به روشنایی، به محبت واقعی و به عشق واقعی برسیم. وقتی می‌خواهیم کاری را انجام بدهیم؛ باید از قبل فکر کنیم و اگر فکر نکنیم آن کار یا به‌درستی انجام نمی‌شود یا این‌که خودمان نیمه‌کاره آن را رها می‌کنیم. همه چیز با یک فکر کردن شروع می‌شود؛ حتی خداوند، وقتی آقای مهندس در سی‌دی‌هایش می‌گوید با شو، شود وقتی گفته می‌شود خداوند قبل آن فکر می‌کند، بعد شو شود اتفاق می‌افتد.

فکر کردن یک حرکت درونی و ذهنی است که ما وقتی درست فکر کنیم سه نیرو می‌آیند و به ما کمک می‌کنند. نیروی احیاء، القاء و تحرک. نیروی القاء به ما کمک می‌کند که وقتی می‌خواهیم در مورد یک چیزی فکر کنیم اگر فکر ما مثبت باشد، نیروهای مثبت به کمک ما می‌آیند و فکر و افکارمان مثبت می‌شود و اگر فکر ما منفی باشد و با دیدگاه منفی بخواهیم فکر کنیم، مطمئناً به راه تاریکی و ضد ارزشی کشیده می‌شویم و نیروی احیاء یعنی ساخته‌شدن از نو و تحرک یعنی این‌که باید تحرک داشته باشیم، باید حرکت کنیم. بدون حرکت هیچ کاری انجام نمی‌گیرد؛ حتی اگر بخواهیم آب را در نظر بگیریم یک جا بماند تبدیل به یک گنداب می‌شود.

قبل از کنگره من خودم به‌شخصه فکر می‌کردم؛ ولی حرکت نمی‌کردم و بیشتر دعا می‌کردم و از خدا می‌خواستم که مثلاً فلان مشکل من حل شود؛ اما خودم هیچ حرکتی انجام نمی‌دادم. با آموزش‌های کنگره متوجه شدم که هر چه به رازونیاز با خدا بپردازیم و حرکت نکنم، آن فکرهایی که در ذهنمان است فقط یک افکار پوچ باقی می‌ماند. ما باید خودمان حرکت کنیم تا به خواسته‌های خودمان برسیم.

وقتی که در صراط مستقیم باشیم، فکرهای مثبت و نیروهای خیلی خوب به سراغ ما می‌آید، وقتی ما با یک دیدگاه مثبت به یکی نگاه کنیم حتی اگر در آن طرف مقابل یک چیز مثبت هم ببینیم فقط همان مثبت را نگاه می‌کنیم به چشم ما می‌آید. اگر بخواهیم با دید منفی نگاه کنیم اصلاً مثبت‌ها را نمی‌بینیم.

خیلی خوب است که ما همه چیز را و همه را به چشم مثبت نگاه کنیم، بدی‌هایش را نبینیم و چیزهای خوب آن را ببینیم. در مورد این‌که باید قبل از هر چیز فکر کنیم، مثلاً ما می‌خواهیم مشکلات خودمان را پیش کسی بگوییم یا با کسی درد و دل کنیم، از قبل باید فکر کنیم. این‌طرف مقابل که من می‌خواهم مشکل خودم را به او بگویم او می‌تواند که کاری را انجام بدهد یا نه؟ اگر نمی‌تواند مشکل مراحل کند، چه لزومی دارد که من به او بگویم؟ اگر ما به تفکر صحیح برسیم می‌فهمیم که اراده به تنهایی مسائل ما را حل نمی‌کند؛ باید چشم دل خودمان را باز کنیم، وقتی چشم دل خودمان را باز کنیم به نیروی مافوق می‌رسیم وقتی که ما نیروی مافوق را بشناسیم خداوند به ما کمک می‌کند، خدا به ما انسان‌ها عقل داد و این باعث شد که انسان اشرف مخلوقات قرار بگیرد. فرق بین انسان و موجودات دیگر در همین است در فکرکردن است که هستیم؛ باید امیدوار باشیم، چون باشیم؛ چون راه نهایی است، خداوند پشت ماست و به ما  کمک می‌کند؛ باید صبور باشیم و صبور بودن خیلی مهم است. آقای مهندس می‌فرمایند: غذای نیمه‌پخته یا خام قابل‌خوردن نیست.

عکاس: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
تایپیست: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم) نگهبان سایت 
همسفران نمایندگی قائم‌شهر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .