جلسه ششم از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰، نمایندگی جهانبین شهرکرد با استادی ایجنت گروه خانواده همسفر نسرین، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی اول و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه 17 فروردینماه 1404 ساعت 15:15 برگزار شد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سال نو را خدمت تمام عزیزان تبریک عرض میکنم و امیدوارم که سال خوبی را پیش رو داشته باشید. انشالله که طاعات و عبادات عزیزان در ماه مبارک رمضان، مورد قبول درگاه الهی قرار گرفته باشد. در ابتدای سال صحبتهای خودم را با یک آیه از قرآن کریم آغاز میکنم که میفرماید: «آیا نابینایان و بینایان یکی هستند و آیا تفکر نمیکنید؟» این آیه دقیقا همان چیزی است که با دستور جلسه امروز که وادی اول است، تطابق دارد.
یکی از منابع مهم آموزشی در کنگره۶۰ کتاب چهارده وادی و یا کتاب عشق است. این کتاب از چهارده وادی تشکیل شده است که این وادیها مانند یک زنجیر به هم متصل هستند. این وادیها شالوده اول آموزش ما میباشند و این آموزشها باعث حال خوب ما میشوند. در کل هدف ما این است که یک زندگی خوب، در صلح و آرامش داشته باشیم. آقای امین میگویند: وادیها باعث میشوند که ما از سختیها و موانع زندگی به راحتی عبور کنیم.
یکی از این وادیها که پایه و اساس تمام این چهارده وادی است، وادی اول میباشد. سر تیتر وادی اول میگوید: «با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود.» ساختار یعنی تشکیلات و زمانی که صحبت از ساختار و تشکیلات میشود، ما در ذهن خود یک ساختار بزرگ، یک شهر عظیم و یا یک کشور عظیم را متصور میشویم در صورتی که اینگونه نیست بلکه چیزهای کوچک نیز یک ساختار محسوب میشوند.
اولین و بزرگترین مدبر خداوند است. مدبر یعنی تدبیرکننده و خداوند با اندیشه و فکر، هر آنچه را که باید، با شو شود به انجام میرساند و ما این را میدانیم که از صفات خداوند درون ما نیز وجود دارد. یکی از این صفات همین مدبر بودن و تفکر و اندیشه داشتن است. در وادی اول آمده است که برای به وجود آمدن، خلق شدن و پیدا شدن، اولین قدم یک تفکر و یا یک اندیشه میباشد. خداوندی که خالق تمام هستی است و خداوندی که کوچکترین ذره و سلولها را با تفکر ایجاد کرده است و تمام هستی را با نظم خاصی در کنار یکدیگر قرار داده است، مسلماً با یک تفکر این تدبیر و آفرینش را انجام داده است. پس یک انسان که مخلوق خداوند است نمیتواند بدون تفکر کارهای خود را پیش ببرد.
تفکر زمانی آغاز میشود که ما یک خواسته داشته باشیم و در پیرو آن خواسته، ابتدا باید تفکر کنیم و سپس در راستای آن خواسته قدم برداریم. زمانی که ما خواسته نامعقول داشته باشیم، در آن زمان تفکر ما نیز اشتباه میشود. تفکر در قبال خواستههای نامعقول یک تفکر غلط است و تفکر در قبال خواستههای معقول، یک تفکر درست محسوب میشود. اما تفاوت تفکر و افکار در چیست؟ تفکر این است که ما به پیرو یک کاری قدم برداریم. مانند مثالی که جناب آقای مهندس درباره درست کردن ساندویچ بیان کردهاند. در آن زمان برای رسیدن به خواسته تمام تفکر ما بر روی خواسته متمرکز میشود. اما افکار یعنی چیزی که هر لحظه از درون مغز ما، مانند امواج و یا وسوسه عبور میکند و این افکار چیزهایی هستند که ما نمیتوانیم بر روی آنها تمرکز کنیم و نمیتوانیم آنها را به سر منزل مقصود برسانیم.
آقای امین در جزوه جهانبینی تفکر را اینگونه تعریف میکنند؛ تفکر یعنی رسیدن از یک مجهول به یک معلوم، همراه با حرکت و تلاش. مجهول زندگی ما مشکلات زندگی خودمان است، مثل مشکل اعتیاد، مشکل مالی، مشکل در رفتار خودمان و مشکلات متعدد دیگر. اما برای عبور از این مجهولات و رسیدن به یک معلوم بایستی مجهولات و معلومات ما مشخص باشد، یعنی اگر مجهول ما ترس است، معلوم ما باید نترسیدن باشد و این عمل با حرکت و تلاش امکانپذیر است. زمانی میتوانیم راحت حرکت کنیم که حرکت ما بر اساس اصول و قوانین خداوند و صراط مستقیم باشد و در این صورت است که میتوانیم به حرکت خود ادامه دهیم. در قسمت دوم وادی که میگوید بدون تفکر آنچه که هست رو به زوال میرود، این زوال به معنای نابودی است. اگر کارهای خود را بدون تفکر انجام دهیم رو به نابودی میرویم و این نابودی یعنی تاریکی، سیاهی، عقب ماندن، در جا زدن، آرامش نداشتن و در کل یعنی از خود رضایت نداشتن است.
اما ارتباط این دستور جلسه با لژیون سردار در این است که همانگونه که ما در همه مسائل و مشکلات زندگی خود فکر میکنیم بایستی در امور مالی خود نیز تفکر داشته باشیم چرا که یکی از مشکلات ما به خصوص در این زمانه، مشکلات مالی است. پس تنها راهی که برای ما میماند این است که این مشکلات را حل کنیم یعنی مجهول ما مشکلات مالی ما میباشد و معلوم ما این است که با تفکر از این بحران مالی عبور کنیم. آقای مهندس در وادی پنجم به ما دو راهکار میدهد که البته به نظر من سه راهکار است که راهحل سوم برای من بسیار جواب میدهد. اول اینکه پسانداز کنیم، دوم قناعت داشته باشیم و مورد سوم خودداری کردن است.
همچنین جناب مهندس در سیدی تاجر میفرمایند: اگر دستی مو نداشته باشد شما چگونه میخواهید آن مو را بکنید، پس زمانی من میتوانم بخشش کنم که پایههای مالی خودم را قوی کنم و در آن صورت است که میتوانم با تفکر و اندیشه و همچنین با راحتی این کار را انجام دهم.
ما یک سری خواسته داریم که بعضی از این خواستهها مدتدار هستند و یک سری دیگر از خواستههای ما در کوتاهمدت امکانپذیر هستند، خواستههایی که مدتدار هستند نیاز به زمان دارند و باید زمان آن طی شود. سعی کنید تمام چیزهایی که میخواهید را بنویسید و برای آن برنامهریزی انجام دهید. اگر میخواهید که در جشن گلریزان آینده در جایگاه سرداری، دنوری و پهلوانی شرکت کنید از همین الان آن را بنویسید و برای رسیدن به آن نیز سعی و تلاش خود را انجام دهید. صحبتهای خود را با این آیه تمام میکنم که خداوند میفرماید: «پلیدی را برای کسانی قرار میدهند که تعقل نمیکنند.»
.jpg)
.jpg)
تایپیست: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر محبوبه (عضو لژیون سردار)
عکاس: همسفر مریم مرزبان خبری (لژیون سردار)
ویراستار و ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا، نگهبان سایت (عضو لژیون سردار)
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
209