سیزدهمين جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی ملایر با استادی همسفر نرگس، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر فیروزه با دستور جلسه «وادی اول (با تفکر ساختارها آغاز میگردد؛ بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۱۷ فروردینماه۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
اول از هر چیزی خدا را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم و سال جدید را با خدمت کردن شروع کنم تا برای من که این مدت کمکاری کردم تلنگری باشد. از آقای مهندس دژاکام که این بستر را برای ما فراهم کردند تشکر میکنم. سال نو را تبریک میگویم و امیدوارم سال خوب به همراه کسب آگاهی و دانایی در کنگره سپری کنیم و رهایی سفر اولیها را جشن بگیریم.
در مورد دستورجلسه وادی اول که میگوید: «با تفکر ساختارها آغاز میگردد و بدون تفکر آنچه که هست رو به زوال میرود.» تفکر یک حرکت ذهنی و درونی است در درون ما چند نیرو وجود دارد القا، احیا و تحرک؛ یعنی وقتی ما میخواهیم تصمیمی بگیریم یا کاری را انجام بدهیم یک کمکهایی به ما میشود که اگر تفکر ما تفکر مثبت باشد القا مثبت و اگر منفی باشد القا منفی میشود من خودم قبل از کنگره به خاطر شرایط زندگی که تجربه کرده بودم خیلی ناامید بودم از هیچچیزی لذت نمیبردم حتی از اتفاقات خوب زندگیام هم لذت نمیبردم چون همش فکر میکردم و میگفتم چرا من؟ چرا این اتفاق برای من اتفاق افتاده است؟
وقتی به کنگره آمدم و سیدیهای آقای مهندس دژاکام را گوش کردم متوجه شدم که اصلاً آدم با رنج بهدنیا میآید اصلاً هیچچیزی بدون درد و رنج نیست وادی اول به ما میگوید برای انجام هرکاری اول باید فکر کنیم ببینیم آیا واقعاً میخواهیم در زندگیمان تغییر ایجاد کنیم یا نه؟ برای درست فکر کردن اول از هرچیزی باید آموزش بگیریم و از نیروی القا کمک بگیریم و صبور باشیم و اگر به مشکل خوردیم میتوانیم از افراد آگاه مثل راهنماها در کنگره کمک بگیریم.
چیزیکه من از این وادی یاد گرفتم این بود که هیچکس را مقصر اتفاقات زندگیام ندانم و اگر الان مشکلی در زندگی من هست نتیجه درست فکر نکردن و درست عمل نکردن خود من است نه هیچکس دیگری و برای حل این مشکلات زمان نیاز است؛ مثل روش DST که آقای مهندس دژاکام برای درمان مسافران در نظر گرفت یاد گرفتم که ناامید نباشم از شکست نترسم و ادامه بدهم، خودم برای زندگی خودم تصمیم بگیرم.
من دقیقاً وقتی که تصمیم میگیرم در مسیر درست حرکت کنم نیروهای منفی به سمتم حمله میکنند و متأسفانه خیلی زورشان زیاد است؛ چون میدانند از کجا وارد بشوند میآیند یک آدمی را سد راه من قرار میدهند که من وقتی این آدم را میبینم آنقدر خشمگین میشوم که نمیتوانم خودم را کنترل کنم و وقتی یادم میآید که باید درست عمل کنم به خودم میگویم نه این آدم تو را خیلی اذیت کرده است نمیتوانم خودم را کنترل کنم و از مسیر خارج میشوم میخواهم بگویم که خیلی باید آن لحظه مقاومت کنیم خیلی سخت است ولی با آموزشهایی که از کنگره گرفتیم میشود؛ چون هربار که شکست میخوریم نفس ما ضعیفتر میشود و در اصل زور نیروهای منفی به ما میرسد با تمام اتفاقهایی که در زندگیمان میافتد افکار مثبت داشته باشیم زندگی خیلی آرامتری داریم.

مرزبانان کشیک: همسفر منظر و مسافر علی
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فائزه (لژیون اول)
تایپ: همسفر سحر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
145