English Version
This Site Is Available In English

عشق واقعی همیشه ماندگار است

عشق واقعی همیشه ماندگار است

جلسه هشتم از دور پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی معدن فیروزه با استادی راهنمای محترم مسافر حسین و نگهبانی مسافر موسی و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من یکشنبه تاریخ 1403/12/26 ساعت ۱۵:۴۵ دقیقه آغاز به کار نمود.

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
از نگهبان محترم تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم
هفته پایانی سال ۱۴۰۳ و آخرین جلسه در این سال است و پیشاپیش سال نورا تبریک عرض می‌کنم.
سال پیش رو بهترین سال برای همه مسافران سفر اول خواهد بود چون در این سال به رهایی خواهید رسید و باوری در ناباوری برایتان اتفاق خواهد افتاد؛ دستور جلسه این هفته دستور جلسه‌ای هست که درباره‌اش زیاد صحبت شده اما ممکن است کج‌فهمی در آن صورت گرفته باشد و مفهوم آن به‌خوبی به ما منتقل نشده باشد با سپری کردن وادی‌های پیش بایستی به وادی محبت رسیده باشیم وادی چهاردهم بایستی لمس شود و محبت قراردادی نیست که با قراردادی فی ما بین افراد بینشان محبت به وجود بیاید که اگر اینطور بود بین تمام اقوام و خویشان تنفری وجود نداشت وعشق بین تمام انسان‌ها حکم‌فرما بود خداوند جهان هستی را بر اساس عشق و محبت خلق نمود و در تمامی ذرات آن محبت را پخش کرد اما در کنار آن اضداد را نیز آفرید در همه موجودات ضدی وجود دارد و اگر ما می‌خواهیم خدا را پیداکنیم باید در عشق به دنبال خدا بگردیم اگر می‌خواهیم بدانیم انسان‌ها تا چه اندازه تمدن و انسانیت دارند باید به رفتار آن‌هابا حیوانات نگاه کنیم که شاخه‌ای از عشق به مخلوقات است زمانی برایمان عشق معنا می‌شود که بدی دیگران را نبینیم و به دنبال خوبی‌های آن‌هاباشیم حتی انسان‌هایی که در ظاهر ممکن است بد به نظر بیایند شاید رسالتی دارند که به من نقطه‌ای را بیاموزند پس این مسأله هم عین خوبی است.


عشق یعنی درد انسان را فهمیدن،درد دیگران دانستن، اگر جهان را بدن انسان در نظر بگیریم انسان‌ها در جهان به مشابه آن تک‌تک سلول‌های بدن می‌باشد که به تنهایی تفاوتی با همدیگر ندارند و با همدیگر هستند که رسالتی را کامل می‌نمایند به نظر بنده مفهوم عشق را در وجود راهنمایان و خدمت‌گزارانی می‌توان دید که علیرغم مسافت دور و مشکلات زندگی و شنیدن خیلی حرف‌های نسنجیده و بی‌مهری‌های فراوان از هم به کنگره می‌آیند تا حال یک نفر را خوب کنند و حال خوب خودشان را در بین انسان‌های دردمند تقسیم کنند کسی که به خودش عشق نورزد قادر نخواهد بود به دیگران هم عشقی بدهد و عشق تنها چیزی است که هرچه از آن خرج کنی بازهم به آن اضافه می‌شود در انتها به شعری اشاره می‌کنم که مفهوم عشق در آن به‌خوبی برای همه ما مسافران نمایان است بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی‌غمی نشاید که نامت نهند آدمی.
ممنون از این که سکوت کردید و به حرف‌های من گوش دادید


برگزاری آزمون در نمایندگی معدن فیروزه
عکاس و تایپ: مسافر ابوالفضل لژیون یکم
ویراستاری، نگارش متن و ارسال خبر: مسافر حسین لژیون دوم به راهنمایی راهنمای محترم مسافر ابوالفضل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .