کنگره برای ما یک هدف نیست؛ بلکه ابزاری است که باید در زندگی برای رسیدن به صلح و آرامش از آن استفاده کنیم تا از ضدارزشها فاصله بگیریم و به ارزشها بپردازیم، باید یاد بگیریم با صداقت عمل کنیم و پایههای مالی و علمی خود را مستحکم نمائیم.
یکی از مسائل مهم در جهانبینی، نیاز انسانها است که میتوانیم آن را در دل دیگران بیابیم؛ اما باید خودمان را آزمایش کنیم تا بدانیم که آیا موفقیت دیگران، ما را خوشحال میکند یا خیر؟ مسلماً کسیکه در تاریکی است، در چرخه فرار از رنج قرار دارد و همیشه بهدنبال این است که رنج خود را کم کند؛ پس راهی جز سوختن دل برای پاکشدن آن وجود ندارد و این سوختنها تغییر را بهوجود میآورند. زمانی راه درمان پیدا میشود که صورتمسئله بیماری شناخته شود. انسان هم زمانی پالایش میشود که ناخالصی خودش را ببیند و با آن روبهرو شود و این یک نوع بازی آگاهانه است.
براى اینکه مرحله پالایش صورت بگیرد، باید بفهمیم که کجای کار ما اشکال دارد تا بتوانیم حساب خود را بازنگری کنیم؛ مثلاً میگویند: به حساب خود برسید قبل از اینکه به حسابتان رسیدگی شود؛ پس برای پالایش باید پذیرش اتفاق بیفتد.
وقتیکه ناخالصیها از بین رفت، آن زمان ظرفیت پیدا میشود. اگر تجربهای داشته باشیم و آن را در اختیار دیگری قرار دهیم؛ حس درونی رضایتبخشی بهوجود میآید که آن را انتقال میدهیم و این باعث خوشحالی ما میشود.
کائنات قابل بررسی نیست و انتها ندارد؛ اگر به من ثروتی داده شود از هستی کم نمیشود؛ بلکه تکثیر هم میشود.
هر انسانی که ظرفیت پیدا میکند و به قدرتی میرسد، مثل آیینه عمل میکند و بازتابها را نمایان میکند؛ ولی وقتیکه ظرفیت نداشته باشد، مانند یک جسم سیاه عمل میکند؛ نور را جذب مینماید و به حرارت تبدیل میشود.
در مقابل علم و دانش، انسانی که ظرفیت نداشته باشد، مثل جسم سیاه عمل میکند. ذرات ناخالصی مانند مقاومت و ذرات خالص مانند ترانزیستور عمل میکنند؛ پس اگر میخواهیم به قدرت برسیم باید به خوبیها توجه کنیم حتی با ناخالصی هم میتوان به قدرت رسید؛ اما باید به خوبیها توجه کنیم و در زمان خودش ناخالصیها را جدا نماییم و دست از انتقامگرفتن برداریم.
نکته مهم اینجا است که اگر هر انسانی به جریان زندگی خودش خوب نگاه کند و ذهنش متمرکز خودش باشد، حکیم بزرگی میشود و میفهمد که در کجای کار قرار دارد و چه کاری را میخواهد انجام دهد؛ آنوقت متوجه میشود که کجای کارش اشکال دارد و میتواند تغییراتی را بهوجود آورد.
زمان برای انسان محدود است و اگر بخواهد تمام وقتش را صرف دیگران کند، زمانی برای خودش باقی نمیماند و هرگز نخواهد فهمید که از زندگی چه میخواهد.
دورشدن انسان از خواستهاش او را آزار میدهد و باعث رنجش او میشود؛ درنتیجه فکر میکند که دیگران مانع رشد و پیشرفت او شدهاند.
اگر از کار نادرست پرهیز کنیم، نهتنها از انرژی ما کاسته نمیشود؛ بلکه ناراحت نمیشویم و زمان از دست نمیرود.
برداشت همسفر فروزان
اگر نسبت به دیگران بدخواه باشیم، آوار آن بر سر خودمان خراب میشود، درنتیجه حس ما منفی شده و هیچ حرکتی را نمیتوانیم انجام دهیم ولی اگر خیرخواه دیگران باشیم، نتیجهاش به خود ما برمیگردد؛ پس تا زمانیکه از موفقیت دیگران ناراحت شویم، موفق نخواهیم بود.
وقتیکه چهره انتقام عوض شد و در صراط مستقیم قرار گرفتیم، اطلاعات و حس خوب دادیم و خوشحالی دیگران برای ما خوشحالی شد، خداوند به ما کمک میکند، اما اگر در صراط مستقیم نباشیم، همه با ما لجاجت خواهند کرد؛ زمین، آسمان، آسفالت خیابان، در، دیوار و همهچیز حتی اگر سنگی در آسمان باشد، بر سر ما فرود میآید، درنتیجه باید در مسیر صراط مستقیم قدم برداریم و عمل صالح انجام دهیم تا موفق شویم.
تایپ: همسفر فروزان رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
66