هفتمین جلسه از دوره سی و نهم کارگاههای آموزشی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شهرری به استادی اسیستانت همسفر لیلا، نگهبانی همسفر پروین و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰» روز سهشنبه ۲۱ اسفندماه ساعت ۱۵:۰۰ آغاز بهکار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز به سه بخش تقسیم شده است، نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰. همه ما میدانیم که نظم چیز خوبی است، حال ما را خوب میکند و باعث میشود کارهایمان را درست انجام دهیم و وقتی من روی برنامه کارهایم را انجام دهم، قطعاً حال من هم خوب است و انرژی میگیرم. از طرف دیگر بینظمی هم خوب است و وقتی من در کاری افراط کنم، نمونهای که آقای مهندس همیشه مثال میزنند: خوردن ما است که خیلی لذتبخش است که هر چیزی را هر زمانیکه دلمان میخواهد بخوریم؛ ولی من اگر قبل از اینکه کاری را بخواهم انجام دهم، به تبعات آن فکر کنم و به آخر آن نگاه کنم، بعد میتوانم تصمیم بگیرم که آیا آدم منظمی باشم یا نباشم. ما میدانیم که خوردن شیرینی ابتدا به چاقی منجر میشود و دوم به انواع سرطان در وجود انسان که یک نوع بینظمی است؛ یعنی ساختار درون انسان کار خود را درست انجام نمیدهد. وقتی سلولها از آن حالت طبیعی و تعادل خارج میشوند، آن بینظمی که بهوجود میآید و باعث بیماری میشود. الگوی ما طبیعت است و همهچیز را از طبیعت الگوبرداری میکنیم و طبیعت یک ساختار بسیار منظم، مرتب و دقیق است که کارش را انجام میدهد؛ یعنی ما نمیتوانیم بعد از فصل زمستان، بهار را نداشته باشیم، شاید زود هنگام یا دیر هنگام باشد؛ ولی اینگونه نیست که از قلم بیفتد و بعد از زمستان وارد تابستان شویم یا اصلاً امکان ندارد که کره زمین بهطور کامل دور مدار خود نچرخد یا خورشید فاصلهاش با زمین ثابت است و اگر ذرهای کم و زیاد شود، منجر به سوختن زمین میشود.
در کنگره۶۰ اولین چیزیکه یاد گرفتیم نظم است؛ یعنی وقتی یک مصرفکننده وارد کنگره۶۰ میشود، اولین چیزیکه به او آموزش داده میشود نظم و ادب است. اگر مصرفکننده زمانیکه برای مشاوره تازهواردین میرود که چه میزان مصرف OT داشته باشد، اگر بهموقع نیاید OT به او داده نمیشود. در مورد ما همسفران هم همینطور است، اولین چیزیکه به ما یاد میدهند نظم است. منِ همسفر باید یاد بگیرم که سر ساعت در جلسه حضور پیدا کنم؛ باید یاد بگیرم شال یا روسری سفید بر سر داشته باشم. قسمت دوم دستور جلسه انضباط است که از ضابطه میآید یا از قوانین میآید و قوانین معمولاً زمانی شکل میگیرند که مشکلی پیش میآید. گاهیاوقات در شعبه موردی پیش میآید که دوست ندارید قوانین را اجرایی کنید، مثلاً منِ لیلا دوست ندارم مقنعه سر کنم؛ ولی وقتی به این فکر میکنم که من روی صندلی به اجبار ننشستهام؛ یعنی روز اولی که به اینجا آمدم، کسی من را اجبار نکرد. من با میل خود آمدم، مشاوره شدم و تصمیم گرفتم یکی از همسفران کنگره۶۰ باشم، یک رهجو باشم، سر لژیون بنشینم و آموزش بگیرم، اول برای درمان مسافرم و بعد متوجه شدم خودم بیشتر نیاز به این آموزش دارم؛ ولی وظیفه من است که هرچه را که در کنگره۶۰ برای حفظ خودم و کنگره۶۰ از من میخواهند، قبول کنم و ممکن است یک چیزهایی برای من ناخوشایند باشند. قسمت سوم احترام است و همه انسانها محترم شمرده شدن را دوست دارند، هیچکس نمیخواهد به او بیاحترامی شود و از این احترام گذاشتن لذت میبرند؛ ولی چیزیکه باعث میشود به من احترام گذاشته شود حرکت، رفتار و کلام خودم است، اگر من درست رفتار کنم، درست حرکت کنم و آن چیزیکه در درون من است با آن چیزیکه بیرون من است یکی باشد، قطعاً احترام دیگران هم بهدنبال خواهد داشت؛ بنابراین باید دوربین را بهسمت خودم برگردانم و روی خودم کار کنم؛ ولی بعضی اوقات یک بیاحترامیهایی میبینم که اگر باز هم درست آموزش گرفته باشم و بدانم در این سیستم برای چه دارم کار میکنم و در چه جایگاهی دارم خدمت میکنم و حسابم با چه کسی است، اگر بدانم طرف مقابلم چهکسی است، مطمئناً این بیاحترامی من را ناراحت نمیکند، حسم را خراب نمیکند و در تصمیمگیریهای من تأثیرگزار نیست و همچنان سعی میکنم با عشق و محبت و عمل سالم فکری را که میدانم درست است را انجام میدهم.
در سیدی تاجر آقای مهندس در مورد ارزشها و باورها صحبت میکنند که ما برای باورهایمان ارزشی قائل نیستیم. منِ لیلا میدانم دروغ گفتن بد است، اگر سر ساعت به جلسه نرسم، خوب نیست، اگر سیدی ننویسم، خوب نیست، من میدانم اگر بیاحترامی کنم، خوب نیست؛ ولی آن را انجام میدهم، این یعنی باوری که دارم برای آن ارزش قائل نیستم و خیلی سخت است که من خود را به نقطهای برسانم که آن باور برای من در صور آشکار و پنهان یکی شود و آن را انجام ندهم و این ذرهذره با آموزش و یادگیری اتفاق میافتد. ما انقلابی و یکمرتبه نمیتوانیم از یک سمت به یک سمت دیگر برویم. من اگر میخواهم یک رهجوی منضبطی باشم؛ باید شروع کنم اول با شال سفید، حضور مرتب، سیدی نوشتن، با احترام گذاشتن و در ادامه با خدمت کردن به آن درجه برسم. مخاطب این دستور جلسه تکتک اعضاء کنگره۶۰ است؛ یعنی مخاطب آن رهجوی سفر اولی صفر نیست، راهنمای صفر نیست، مرزبان صفر نیست و سفر دومی نیست. تکتک ما در هر جایگاهی که هستیم یادمان باشد که نظم و انضباط را باید انجام دهیم تا بتوانیم بهعنوان یک ذره کوچک در ساختار عظیم کنگره۶۰ کار خود را درست انجام دهیم و ساختار کنگره۶۰ را درست پیش ببریم. هر کدام از ما در جایگاهی که هستیم، اگر کارمان را درست انجام دهیم، باعث میشویم نظم و انضباط در کنگره۶۰ و در خانواده خود برقرار شود. نیاز نیست که به خودمان فشار وارد کنیم، فقط کافی است در جایگاههای کوچک، کارهای کوچک را شروع کنیم و در ادامه میبینیم که به یک صلح درونی رسیدهایم. اگر من بههم ریختگی درونی و فکری را از بین ببرم، قطعاً میتوانم به اطرافیانم هم منتقل کنم و بهنظر من ما مسئول آیندگانی هستیم که قرار است بیایند و روی این صندلیها بنشینند، اگر من درست عمل کنم، عفت کلام و رفتار داشته باشم، میتوانم آن عزیز را پایبند کنم، اگر نه ناخواسته بدون اینکه بدانم با یک حرکت نادرست خود باعث شوم یک انسان از آموزشها محروم بماند، قطعاً در آیندهای که برای آن رقم میخورد من هم سهیم هستم.
مرحله ۳۰ سیدی همسفر ریحانه، رهایی ۴۰ سیدی و مرحله ۳۰ سیدی همسفر وجیهه و رهایی ۴۰ سیدی همسفر فریده رهجویان راهنما همسفر زهره

رهایی ۴۰ سیدی همسفر سوری رهجوی راهنما همسفر فاطیما

گزارش تصویری تجلیل از مرزبانان قدیم و پیمان مرزبانان جدید




.jpg)
.jpg)




در ادامه برگزاری مراسم افطاری




.jpg)







مرزبانان کشیک: همسفر الهه و مسافر غلامرضا
تایپ و ویرایش: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
۵۸۰