سرشار از ناامیدی و نگرانی وارد کنگره شدم؛ نگرانی از آینده خود، فرزندانم و همسری که مصرفکننده بود؛ اما لحظهای که در لژیون تازهواردین حضور یافتم آرامشی وصفناپذیر را تجربه کردم؛ گویی نوری تازه در دل من تابیده شد. اولین راهنمای من همسفر آرزوی بودند.
حضور ایشان برای من مایه دلگرمی شد و در اوج سختی و ناراحتیها همواره من را به آرامش دعوت میکردند. با وجود تخریبهای بسیار که در وجود من بود، هرگز من را تنها نگذاشتند؛ اما در سفر اول، زمانی رسید که ایشان لژیون خود را تحویل دادند و بایستی راهنمای دیگری انتخاب میکردم، این بار همسفر زهرا را انتخاب کردم و ایشان بهترین راهنما و همراه من شدند. در این مسیر سخت، دست من را گرفتند و با محبت و صبوری، همراهم بودند.
با کمکهای بیدریغ همسفر زهرا توانستیم اولین سالگرد رهایی خود را در کنگره۶۰، شعبه ابنسینا جشن بگیریم. این تولد، زیباترین تجربه و خاطره زندگیام بود؛ اما مدتی بعد، در مسیر زندگی با مشکلاتی روبهرو شدم و از کنگره فاصله گرفتم. این دوری، تأثیرات منفی بسیاری بر روی من و زندگیام گذاشت، چرا که هنوز آگاهی کاملی نداشتم و این ناآگاهی، باعث بروز مشکلاتی شد.
اما لطف خداوند همیشه شامل حال من بود، دخترم که همواره در کنگره حضور داشت، با صحبتها و تشویقهای او، من را دوباره به این مسیر بازگرداند. به لطف او، بار دیگر در لژیون حاضر شدم و این بار همسفر مهناز، راهنما و همراه من شدند. از آموزشها و حمایتهای ایشان بهره میبرم و خدای بزرگ را شکر میکنم که توفیق حضور دوباره در کنگره را نصیبم کرد.
از خداوند متعال برای تمامی سفر اولیها، حضوری مستمر، حالی خوش و رهایی را خواستارم و از صمیم قلب، بهترینها را برای راهنمایان دلسوز کنگره۶۰ خواستارم؛ همان عزیزانی که با عشق و صبوری، باعث دلگرمی میشوند.
نویسنده: همسفر نوشین رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر ملیکا رهجوی راهنما همسفر مهناز (لژیون دوم)
ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف(لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
48