کنگره ۶۰ برای من فقط یک مکان نیست، بلکه مدرسهای است که درس زندگی میدهد. اینجا آموختم که نظم، انضباط و احترام نه تنها برای رهایی از بند اعتیاد، بلکه برای ساختن فردایی روشنتر، ضروری هستند.
نظم، اولین چیزی است که در کنگره حس میشود. از ساعت دقیق جلسات گرفته تا رعایت حرمتها، همه چیز بر پایهی نظم است. اینجا یاد گرفتم که وقتشناسی یعنی احترام به خود و دیگران، یعنی درک ارزش لحظهها. کسی که نظم را در کنگره رعایت میکند، کمکم در تمام ابعاد زندگیاش هم آن را جاری میسازد.

انضباط، چیزی فراتر از یک قانون خشک و بیروح است. اینجا به ما میآموزند که انضباط یعنی تعهد به حرکت، یعنی تسلیم نشدن در برابر وسوسهها، یعنی پایبندی به اصولی که ما را به سمت آرامش و تعادل هدایت میکند. در کنگره، انضباط یعنی منظم بودن در سفر، در خدمت، در رفتار و حتی در افکار. یاد گرفتم که بدون انضباط، رسیدن به هدف ممکن نیست.
و اما احترام؛ شاید این مهمترین درسی باشد که از کنگره گرفتهام. اینجا هر فردی، فارغ از جایگاه و گذشتهاش، محترم شمرده میشود. اینجا قضاوتی در کار نیست، بلکه حمایت و همدلی است که جریان دارد. احترام به راهنما، به مسافر، به تازهوارد، به کسی که هنوز قدم در مسیر نگذاشته است، همه و همه بخشی از فرهنگی است که کنگره به ما هدیه داده است.
کنگره ۶۰ جایی است که این سه اصل، نه فقط در حرف، بلکه در عمل زندهاند. اینجا یاد میگیریم که اگر نظمی در کار نباشد، اگر انضباطی نباشد، اگر احترامی در میان نباشد، هیچ سفری به مقصد نخواهد رسید. پس ما، رهجویان این راه، با چنگ زدن به این اصول، نهتنها خود را از تاریکی نجات میدهیم، بلکه نور امید را برای دیگران نیز روشن نگاه میداریم.
- تعداد بازدید از این مطلب :
79