خدا را شکر، شکر، شکر برای این عمل عظیم.
چه سفری داشتم! سفری پر از روشنایی، راهنمای من همراهم بود، هرسخنی که میگفت به جانودلم مینشست و چهقدر بیریا و باآرامش سخن میگفت. از سهل و سختی سفر و از تجربیات نابی برایم گفت که گویی، از همان اول انتخاب شده است برای اینکه در کنار من باشد و این؛ یعنی «۱۴ وادی برای رسیدن به عشق». این راه با تفکر شروع میشود و با حرکت مسیر مشخص میشود؛ بسیار آرام، تدریجی، پستی و بلندیهای زیادی دارد؛ هیچکس نمیداند بعد از پیچهای پیشرو چه در انتظارش است؛ اما باید حرکت کند تا راه برایش پیدا شود. در اینجا نوشتارهای کنگره هم یاری رساننده است «ای همسفر در جای خود بنشین و تا رسیدن به مقصد از هدف خود دست نکش و بدان که در آن مکان لامکان همسفرانی هستند که تو را یاری میرسانند».
وقتیکه چشمم به آقای حسین دژاکام افتاد؛ ناگهان یک حس آرامش عجیبی، سرتاپای مرا در برگرفت، مردی را دیدم که چشمان پر از نفوذش، گویی تا عمقجان انسانها را میخواند و یک دل سیر نگاهش کردم. مهربانی و دلسوزی آقای مهندس و بینش نابی که در کنگره۶۰ و احیاء جمعیت انسانی دارد؛ فقط یک انسان میتواند داشته باشد که خداوند او را انتخاب کرده باشد. آقای مهندس یک معجزه قرن است، یک راهنما و هادی برای تکتک انسانهایی که تاریکی را تجربه کردهاند و میتوانند با خواسته درونشان به سمت روشنایی حرکت کنند. از راهنما همسفر مرضیه از عمق وجودم تشکر میکنم که من را تنها نگذاشت و سختی راه را با جانودل پذیرفتند، همراهم شدند و من را یاری رساندند. از راهنمای مسافرم، مسافر سعید که دلسوزانه و بزرگوارانه همراه ما بودند تشکر میکنم.
نویسنده و تایپ: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
124