جلسه اول از دوره بیستونهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شمس با استادی راهنما همسفر زهرا، نگهبانی همسفر صنم و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «درختکاری» روز سهشنبه ۱۴ اسفندماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
عشق با محبت آغاز میشود. محبت صورت مسئله است و حل آن میشود عشق. خدا را شکر میکنم که امروز در ماه مبارک رمضان این جایگاه را تجربه میکنم. از ایجنت همسفر مینا و مرزبانها بسیار سپاسگزارم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم. در ضمن ماه مبارک رمضان را هم به تکتک شما تبریک میگویم؛ همچنین از عزیزانی که برای ما افطاری تهیه میکنند قدردانی میکنم. امیدوارم که تنشان سلامت باشد، بهترین دریافتها را خداوند برایشان رقم بزند و گرههای تکتک عزیزانی که در این ماه حضور دارند باز شود انشاءالله.
دستور جلسه امروز درختکاری است. برایم جالب بود که همیشه کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را تصور میکردم و دو درختی که آقای مهندس در این کتاب برای ما به تصویر کشیدند که چهقدر ساده و قابل فهم است؛ یکی درختی که پوسیده و پر از موریانه و حشرات است و اصلاً شکل خوبی ندارد و وقتی که به آن نگاه میکنیم پر از حس بد است و دیگری درختی بسیار تنومند، پربار، سرسبز و پر محصول است. هفته درختکاری در واقع میخواهد این را بگوید که من باید جبران خسارت کنم.
این مسئله به طبیعت باز میگردد. چیزی که وقتی من وارد کنگره شدم و دریافت کردم این است که اینجا جمعیت احیاء انسانی است؛ یعنی من وقتی که وارد کنگره شدم واقعا نیاز به احیاء شدن داشتم. حال جدا از اینکه مسافرم با تخریب انواع و اقسام مواد باعث شده بود که مواد مخدر خارجی وارد بدنش شود و تمام شبه افیونیها، سیستم ایکس و چیزهایی که باعث میشد ما سلامتی و احساس خوب داشته باشیم و به کارهایمان به خوبی برسیم تخریب شده بود و واقعاً درخت پوسیده آن کاملاً برایمان محرز بود و ما آن را از روبهرو میدیدیم و احساس بدی را دریافت میکردیم، بخشی هم مربوط به خودم بود که بر اثر عدم شناخت و آگاهی از خودم، جسمم، رفتار، اندیشه و کردارم باعث تخریب خودم شده بودم و وقتی که به عنوان تازه وارد در کنگره حاضر شدم، همان درخت پوسیده بودم.
خدا را شکر آموزشهایی که از وجود آقای مهندس به من میرسد به من این آرامش را میدهد که درست است که تو درخت پوسیده بودی، افکار و اندیشه منفی داشتی، آسیبهای زیادی به جسم خود زدی و بیماری جذب کردی هم خودت و هم خانوادهات. وقتی هم انسانی افکار منفی داشته باشد قطعاً به طبیعت هم آسیب میرساند؛ چون شناخت کافی از این قضیه نداشتم؛ پس باید وقتی که وارد کنگره میشوم به فکر احیاء کردن خود باشم، بعد خانواده و بعد طبیعت.
در جمعیت احیاء انسانی مثلثی وجود دارد که معرفت و عمل صالح از ضلعهای آن است. معرفت یعنی شناخت و آگاهی که از طریق سیدیها، کتابها و ... میگیریم. وقتی که من شناخت و علم درست پیدا میکنم قطعاً وقتی شروع میکنم به اینکه عملی را انجام دهم، عمل سالم را انجام میدهم؛ چون میخواهم به آرامش برسم و درونم از کینه، نفرت و خشم جدا شود و افکار و اندیشه سالمی داشته باشم. سلامتی ذرهذره و DST است و روزی میرسد که به آن آرامش درون خودم میرسم و احساسهای خوب را در درون خودم دریافت میکنم.
مهندس دژاکام میفرمایند: کسی که آرامش درون دارد در واقع در بهشت زندگی میکند. بهشت یعنی اینکه من آرامش درون داشته باشم و حسهای خوب را دریافت کنم. من سلامتی خودم را از آن درخت پوسیده در این دیدم که به مرور به روش DST به آن درخت سالم تبدیل شدند و حالا این جبران خسارت در مورد خودم بود. من اینجا محبت واقعی را احساس کردم و وقتی عاشق خودم شدم که دیدم این توانایی و پتانسیل در من وجود دارد و من میتوانم هم خودم را تبدیل به یک درخت پوسیده و پر از احساسهای بد کنم و هم میتوانم خودم را تبدیل به درخت سالم و تنومند کنم و سایهای باشم برای خانوادهام تا در کنارم احساس آرامش کنند.
در گذشته ما اصلاً جمع خوبی نداشتیم و همیشه فرزندانم دلشان میخواست که از من فرار کنند، بعد از اینکه ذرهذره عمل سالم را انجام دادم به جایی رسید که خدا را شکر تخریبی را که به خانوادهام زده بودم جبران خسارت شد و آنها برگشتند و محبت بین ما بیشتر شد و عشق سالم را من از آنجا دریافت کردم. قبلا اگر کسی را دوست داشتم پشتش هزار تا توقع بود و وقتی احساس آدم خوب میشود چیزی بود که از درون خودم احساس میکردم. وقتی وارد طبیعت میشویم وقتی که حس آدم بد میشود اصلاً از طبیعت لذت نمیبرد یا اگر وارد بزرگترین جشن یا بهترین اتفاق زندگیمان باشیم؛ ولی حس خوبی نداشته باشیم.
یک تجربهای از روز درختکاری دارم، چون اولین سالی بود که من در بوستان ولایت در روز درختکاری بودم واقعاً زیباترین جشنی بود که من در طول عمرم بعد از رهایی عزیزانم تجربه کردم. وقتی که نهالها آمد و ما با ذوق این نهالها را کاشتیم همیشه احساس میکردم که تمام ذرات عالم از خورشید، هوا، آسمان و همه اینها و خندههایی که در جمع دوستان بود، عشق واقعی را در آنجا احساس کردم. احساس کردم تمام ذرات آنجا محبتشان را نشان میدهند و میگویند خدایا ما هستیم و ما دوست داریم طبیعت دوباره زنده شود و این جبران خسارت را در آنجا من با تمام وجودم احساس کردم.
ما در کنگره این را میدانیم که درمان خیلی خوب است؛ ولی تعادل فوق درمان است. من با مثلث کنگره۶۰ یعنی جمعیت احیاء انسانی واقعاً با تمام وجودم احساس کردم که ما به سمت تعادل حرکت میکنیم و ما هر عملی را که انجام میدهیم باید به تعادل برسیم و حال خوش و عشق واقعی را در وجودمان احساس کنیم تا بتوانیم به دیگران هم از این عشق بدهیم.
در ادامه از راهنما همسفر سمیه مسئول برگزاری امتحانات دوره قبل تشکر و قدردانی شد و راهنما همسفر بهناز به عنوان مسئول امتحانات دوره جدید در این جایگاه قرار گرفت.
.jpg)
.jpg)

.jpg)

.jpg)
.jpg)
.jpg)
تایپیست: همسفر عسل رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون اول)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
333