جلسه چهارم از دوره اول لژیون سردار نمایندگی امیرکبیر به استادی پهلوان محترم مسافر مرتضی، نگهبانی پهلوان صادق، دبیری پهلوان مسافر رامتین و خزانه داری مسافر رضا با دستور «الهام از رمضان» در روز چهارشنبه 6 اسفند ساعت ۱۹:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر. خیلی خوشحال هستم امروز در خدمت عزیزان در نمایندگی امیر کبیر تهران هستم و خداوند را به خاطر این که می توانم خدمت کنم شکر می کنم.
حدود هفت سال پیش مبلغ سی و پنج ملیون تومان به گلریزان کمک کردم و در سفر اول بودم. در ادامه از خودم سوال کردم برای چه می خواهی این کار را انجام بدهی؟ و ژست خاصی هم می گرفتم. اگر صور پنهان یک کار بد باشد آن کار ضد ارزش محسوب می شود اما هیچ اشکالی ندارد، این ژست گرفتن مرحله ای است که باید از آن عبور کنم.
به دلیل این که در سفر اول بودم و دوست داشتم تاییدم کنند، این کار را انجام می دادم. یک روز زمانی که با راهنمایم برای رهایی یکی از هم لژیونی هایم به محضر آقای مهندس رفته بودیم ، نزدیک به هزار کیلومتر از مشهد آمدیم و شب قبل از رهایی و دیدار آقای مهندس خیلی حس و حال خوبی بود.

گاهی اوقات انقدر نعمت ها بزرگ هستند که دیده نمی شوند. هنگامی که راهنمایم به آقای مهندس گفتند رهجویم 35 میلیون تومان پول کمک کرده است، در ادامه مهندس فرمودند: این مبلغ را به خاطر خودش کمک کرده است.
هنگامی که سفر اولم تمام شد و وارد سفر دوم شدم مدام میخاستم بروم و با خودم می گفتم از قافله زندگی عقب افتاده ام و باید بروم و دیگر به زندگی ام برسم. اما در رودربایستی قرار گرفتم و ماندم و در این چرخه گیر کرده بودم.
حتی تصمیم گرفته بودم تمام خدمت هایم را تحویل بدهم ، اما همین بخشش مرا در کنگره نگه داشت. اینقدر بخشش حال خوشی به من داده بود، دوباره منتظر گلریزان بودم تا مجددا این کار را انجام بدهم. در لژیون سردار آقای مهندس عنوان دنور را برای کسانی که مبلغ بیشتر کمک می کردند در نظر گرفته بودند.
ما به خاطر این که جنسمان فرق می کند مصرف کننده شدیم و با همه انسان ها فرق می کنیم. ما انسان های درجه یکی هستیم. ما به این علت که می گفتیم با همه فرق می کنیم معتاد شدیم و در اصل هم همین گونه است و با همه فرق می کنیم. در گذشته چون تعداد دنورها کم بود آقای مهندس از ما برای حضور در هتل استقلال دعوت کردند.
هنگامی که برای اولین بار 6 میلیون میدهی و عضو سردار می شوی اگر سال بعد بخواهی مجددا این مبلغ را بدهی دیگر حسی ایجاد نمی کند و در مورد من این گونه بود و من به دنبال بخشش بیشتر بودم.
در ادامه هم در چند نمایندگی مشهد دوباره دنور شدم و همش میخاستم آن حالت را تجربه کنم. بعد از مدتی آقای مهندس عنوان پهلوان را برای کسانی که بیشتر خدمت مالی انجام میدادند در نظر گرفتند.
(1).jpeg)
هنگامی که میخاستم ماشینم را عوض کنم به علت این که دوست داشتم پهلوان شوم ، از خیر ماشین گذشتم و مبلغ 500 میلیون تومان را دادم. بعد از این که این کار را کردم اصلا نمی توانم توصیف کنم چه حالی در من ایجاد شد؟!
همه افراد در کنگره هم جنس هم هستند فقط درصد خلوص افراد بایکدیگر فرق می کند. هرچه خلوص بیشتر شود عیار شخص بالاتر می رود. و این موضوع بعد از پهلوانی من درآن سال شروع شد. من هر سال جلوی اتاق آقای مهندس می ایستم تا به من اجازه پهلوانی بدهند.
گاهی اوقات مرا یک ساعت پشت در اتاقشان نگه میداشتند ولی من با خودم می گفتم باید صبر کنی تا اجازه داده شود. هر بار که خدمت آقای مهندس می رفتم و ایشان می گفتند برای چی اینقدر میآیی؟ در جواب خدمت ایشان می گفتم واقعا نیاز دارم.
همه افرادی که در لژیون سردار شرکت می کنند پول را می شناسند. افراد در لژیون سردار در چرخه قرار می گیرند و اهداف خاصی را دنبال می کنند.آقای مهندس انسان بسیار بزرگی است و در بیزینس هم بسیار انسان موفقی هستند. افرادی که در کنار آقای مهندس قرار می گیرند ایشان را به خوبی می شناسند وگرنه هیچ وقت در کنار ایشان قرار نمی گرفتند.
هنگامی که آقای مهندس اعلام کردند که برای تحقیقات پول لازم داریم در ابتدا خودشان مبلغ 1 میلیارد کمک کردند. بعد از این که این اتفاق افتاد با آقای زرکش تماس گرفتم و گفتم من هم می خواهم کمک کنم و حرف آقای مهندس نباید زمین بیفتد.
من بر روی کنگره یا شخص آقای مهندس هیچ تعصبی ندارم اما آقای مهندس با این چرخه همسو هستند. اگر حال من خوب باشد متوجه می شوم جایم درست است. چرخه لژیون سردار شخص را بزرگ می کند و ظرفیت او را افزایش می دهد.
برای بار آخر که خدمت آقای مهندس رفتم ایشان جایگاه نشان بی نشانی را اعلام کردند و گفتند دیگر هیچ نشانی از شما در هیچ جاییی وجود نخواهد داشت و من با کمال میل قبول کردم. تایید شدن تا یک زمان به خصوصی جواب می دهد و بعد از ان عادی خواهد شد و بعد از آن اگر من به دنبال تایید باشم دیگر حالم خراب خواهد شد.
هنگامی که آقای مهندس اعلام کردند که هر کسی مبلغ زیادی کمک می کند من در ان دنیا جوابش را می دهم و من مجددا تماس گرفتم و مبلغ 5 میلیارد تومن اعلام کردم. بعد از این که این کارها را انجام می دهم همه مرا تایید می کنند؛ اما نیازی به تایید نیست این یک قانون در هستی است.
اگر نبخشم از من گرفته می شود. قسمتی از پول بقیه انسان ها در پول ماست. زمانی که یک پنجم را می بخشیم به رهایی می رسیم. همه زمانی که در لژیون سردار کمک می کنم فکر می کنند بچه پولداری هستم. در همایش بزرگی که در مورد بیزینس خودم برگزار شد من اولین اسمی که آوردم نام آقای مهندس دژاکام بود و من در آن همایش گفتم از استاد بزرگوارم تشکر می کنم که بنیانگزار کنگره 60 هستند و طرز باور من را در زندگی شکل می دهند.
این مبالغی که کنگره از من قبول می کند لطف حضرت حق است و من سپاسگزار خداوند هستم به خاطر این که این فرصت را به من می دهد. در زندگی ام انسان های حسابی بسیاری را دیده ام ولی آقای مهندس خاص هستند.
حرف آقای مهندس نباید روی زمین بماند. صحبت هایی که آقای مهندس در سی دی ها انجام می دهند برای این است که من ذره ذره این مطالب را متوجه شوم و آرام آرام مرا وارد بازی حال خوب می کند.
تمام شعبه هایی که در سرتاسر ایران اداره می شود به لطف حضرت حق و کمک آقای مهندس است و همیشه اگر آقای مهندس را ببینید مشاهده می کنید که ایشان آرام هستند.
.jpeg)
مهندس هرگز استرس ندارد چون می دانند کنگره متعلق به خداوند است ، راه مستقیم پیشرو ندارد چون پیشرو آن الله است.
امیدوارم هر سال بتوانم در این مسیر قرار بگیرم و بتوانم از برکات آن استفاده کنم.
تایپ و پیاده سازی و انتشار: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
180