ششمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ لژیون کبودرآهنگ با استادی راهنمای محترم مسافر جلال، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر موسی با دستور جلسه « جشن هفته راهنما » پنجشنبه 2 اسفند ۱۴۰۳ ساعت ١٧:٠٠ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد.
سلام دوستان جلال هستم مسافر
خدا را شکر میکنم که یک بار دیگر فرصتی شد که در این جایگاه قرار بگیرم خدمت کنم و آموزش بگیرم. تشکر میکنم از بنیان کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس دژاکام. تشکر میکنم از راهنمای بزرگوارم آقای محمدرضا کرمی و همه خدمتگزاران کنگره ۶۰، این هفته را تبریک عرض میکنم خدمت استاد راهنمای بزرگ اقای مهندس و دیدهبان محترم راهنمایان جناب آقای ترابخانی، تمامی راهنمایان کنگره ۶۰ علی الخصوص راهنمایان محترم لژیون کبودرآهنگ، آقا منصور و آقا هوشنگ عزیز و راهنمای گروه همسفران سرکار خانم طاقتی و سرکار خانم راحله.
من اگر بخواهم وام بگیرم از پیام آقای مهندس، یک پیامی در مورد راهنما فرمودهاند که کلمه به کلمه جای فکر دارد که فرموده همه ما راهنمایان همه با هم کمر خم کردهایم و زانوان خود را بر خاک نهادهایم و سجدهای آغاز نمودهایم، به خاطر انجام این عمل عظیم. که دو تا نکته دارد اینجا، یکی میگوید به من راهنما که خیلی کارت ارزشمند است. و باز به من رهجو میگوید که باید ارزش این کار را بدانی که چه کار میکنی و از چه کسی سپاسگزاری میکنی. و نکته آخر میگوید که ما هنوز سجده را آغاز کردیم، تمام نکردیم، سرمان روی خاک است.
و در ادامه پیام میگوید برای خروج از ظلمت. دوستان یک مصرف کننده در جهان تاریکی و ظلمت داره به سر میبره و همیشه سردرگم است و هیچ هدفی در زندگیش ندارد. ولی وقتی میخواهی از جهان و ظلمت بیرون بیایی باید یک نفری باشد و شما را راهنمایی کند و از این دنیای تاریکی بیرون بیاورد. چون یک راهنما تمام تاریکیها را تجربه کرده و راه کنگره را پیدا کرده و وقتی وارد کنگره میشود تمام خدمات کنگره را انجام میدهد، همه این آموزشها را دیده و از یک امتحان خیلی سخت عبور کرده تا بتواند به دیگر دردمندان که در داستان اعتیاد غرق شدهاند به آنها کمک کند.
پس وظیفه من رهجو در این هفته این است که باید قدردانی بکنم، چون وقتی که ما یک کار ارزشی را انجام میدهیم، بدن ما شروع میکند به ترشح سیستم شبه افیونی که یکی از آنها دوپامین است، که با حضور در کارگاه ،مشارکت کردن، سپاسگزاری کردن، و غیره کمک میکند به راه اندازی و تقویت سیستم ایکس و ترشح مواد شبه افیونی.
پس من یاد میگیرم از کسی که برایم زحمت کشیده تقدیر و تشکر کنم. در طی سال چندین جشن در کنگره برگزار میشود، که من شکرگزاری کنم از افرادی که خداوند سر راه من قرار داده که من را از تاریکی بیرون بیاورند، پس من رهجو وظیفه دارم از راهنمای خودم که ۵ سال از تهران طی مسافت کرده آمده همدان تا من به رهایی برسم تقدیر و تشکر کنم. در کنگره ما به سه روش تقدیر و تشکر میکنیم. 1, با پاکت،2،زبانی ،3،قلبی، پس هدف راهنمایان این است که یک نفر رها شود، در کلام الله هست که میفرماید اگر یک نفسی را نجات دهی انگار همه نفسها را نجات دادی، پس کار راهنما خیلی کار ارزشمندی است انشاالله که قدر راهنمایان خود را بدانیم و واقعاً از آنها تقدیر و تشکر کنیم و با دادن پاکت آن هم با عشق از همه زحمات راهنمایان سپاسگزار باشیم.
.jpg)
.jpg)
تایپ و عکس: مسافر جواد
تنظیم و ارسال: مسافر مهدی مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
119