هشتمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافرحامد، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر سعادت با دستور جلسه « هفته راهنما » روز پنجشنبه 2 اسفند۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
این هفته بزرگ را به همسفران و مسافران و استاد راهنمای همه عزیزان آقای مهندس و استاد امین و کلیه راهنمایان کنگره و راهنمایان تازه وارد که اکنون در کنگره نیستند تبریک میگویم. ماه مبارک رمضان نزدیک است و برنامه ریزی کنیم که به نحو احسنت و شایسته این ماه مبارک را سپری کنیم. دستور جلسه هفته راهنما است. همیشه وقتی استاد جلسه میباشم خدا را شکر میکنم که بار دیگر توانستم در کنگره حاضر باشم و بتوانم خدمت کنم.
در کلام الله آمده: یک جایی خداوند متعال به رسول خدا میگوید: از تو در مورد روح سوال میشود و تو بگو روح به امر مربی و رب است و خداوند عالم در راس سیستم قرار دارد. در مراتب پایینتر هم ما یک سری رب و مربی داریم که این مربیها راهنما و نشان دهنده راه و مسیر به ما میباشند. روح انسان را مربی پرورش میدهد. روح است که به ما فرمان میدهد و آموزش به ما میدهد که ما در جهت درست حرکت کنیم و انسانی که در مسیر درست حرکت کند میتواند در مسیر تکامل حرکت کند. فلسفه راهنما در کنگره با همه جا متفاوت است.

روزی که وارد کنگره شدم شاید سالها بود که مرا به حساب نمیآوردند و خانواده به من هیچ اعتمادی نداشتند و اگر هم جواب سلام من را میدادند این بود که میگفتند غرورش را نشکنیم. کسی که وارد تاریکیها میشود به مرور زمان همه چیزهای خوب را از دست خواهد داد. وارد کنگره که شدم به من گفتند که راهنما انتخاب کنید و با حس خودتان انجام دهید و من با حس خودم و اینکه از راهنمای خودم خوشم آمد و راهنما را دیدم که لبخندی بر لب داشت و به دلم نشست، گفتم من حس خوبی نسبت به شما دارم و این پیوند محبت بود که مرا به راهنما متصل نمود، تکتک شما که اینجا هستید و وارد سفر دوم شدید راهنمای شما منتطر است که شما هم این شال راهنمایی را دریافت کنید.
این یک رسالت است و باید انجام دهید. مدتی گذشت و کمکم که بیدار شدم، دیدم که صحبتهای راهنما، حرفهای یک آدم معمولی نیست و جنسی دیگر است. خیلی اوقات وقتی استاد صحبتهای خود را مرور میکند تعجب میکند که آیا صحبتهای خودش است این ویژگیهای متفاوتی است که راهنمایان کنگره انسانهای متفاوتی هستند؟ خیر. شخصی که شال نارنجی را بر روی دوش میاندازد از جایی دیگر به او الهام میشود و پیام به راهنما میرسد. من حال خوب راهنما را که دیدم مشتاق شدم که راهنما شوم.

تصمیم هم داشتم که وقتی رهایی گرفتم و مشکلاتم حل شد بروم و دوباره در سن پنجاه سالگی مصرف کنم که خوشبختانه در کنگره ماندگار شدم و خدمتگزار شدم. من هفته سه تا چهار بار از شهر خودم میآیم و سر وقت دارو میخورم و سیدی مینویسم و هر آنچه شما میگویید من انجام میدهم. به راهنمایم گفتم که من فرمانبردار میشوم سر وقت میآیم و دارو سر وقت میخورم شما چه تضمینی میدهید که حال من خوب شود؟ گفت طی ۱۰ ماه آن چیزی که من میگویم گوش کن اگر حالت بهتر از زمان لوکس دوران مصرف نشد با هم میرویم مصرف میکنیم و از آن موقع من فرمانبردار شدم. راهنما تاکید کرد که حتما همسفرت را به کنگره بیاور که او بال پرواز تو است. انسان به رب و مربی خودش ناسپاس است و خودم دچار یک سری ناسپاسیها شدم و وارد تاریکی شدم و فراموش کردم که کنگره و راهنما برای من چه کاری انجام داده است و در سی دی عبور استاد امین یاد گرفتم که این قسمتی از راه است. نسبت به راهنما هیچ وقت ناسپاس نباشید راهنما روی چشم ما جا دارد و مقام آن کمتر از پدر و مادر برای ما نیست.
پدر و مادر ما را در ناآگاهی به دنیا آوردند ولی راهنما ما را در آگاهی متولد میکند و خیلی تفاوت هست بین اینها. این اتفاقی نیست که شما سر کدام لژیون بنشینی این القاء میشود این از قبل برنامهریزی شده است که باید سر این لژیون باشی. خداوند میگوید کمکی که ما میتوانیم بکنیم القاء افکار است. یک پیوندی بین راهنما و رهجو است که آن محبت و آن حس کمک میکند که ما اینجا به درمان برسیم. راهنما تنها کسی است که با عشق ومحبت تو را میپذیرد نه از روی ترحم، چون خودش درد کشیده و این مراحل را گذرانده است. استاد امین میفرماید: وقتی پیوند محبت بر قرار میشود و آموزش به اشخاص انتقال داده میشود همه طور است هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی و رهجو آیینه راهنما است. وقتی پیمان میبندیم میگوییم، ما آقا و سرور هیچ کس نیستم ما خدمتگزار هستیم.
تایپ :مسافر حسین و مسافر محمد
عکس:مسافر حمید
تنظیم و ارسال:مسافرمهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
231