عشق ما را پی کاری به جهان آورده است

عشق مفهومی عمیق دارد که هر فردی از آن تعبیری دارد. بسیارند انسان‌هایی که لاف عشق و شیدایی می‌زنند، ولی با خم ابرو پا پس می‌کشند و جا می‌زنند. عشق با تکانه‌های اضداد شروع می‌شود و با امواج همچون انوار الهی از آسمان به زمین می‌رسد و چون زنجیره‌ها موجودات را به هم متصل نگاه می‌دارد. معنای عشق بسیار عظیم است و نمی‌شود گفت یک مفهوم واحد و مشخص دارد هر شخصی با درک خود و احساسش و دانایی خود برداشتی از آن دارد، ولی عشق هرچه هست نفسی تازه و جانی دوباره است در وجود آدمی.
به بهانه هفته راهنما گروه سایت شعبه دکتر علیرضا بر آن شد تا با راهنمای محترم مسافر محسن به گفتگو بنشیند و از بیانات ایشان آموزش‌ بگیریم لذا نگاه گرمتان را به این گفت‌و‌گوی زیبا دعوت می‌کنیم.
سلام با تبریک هفته راهنما،
1-لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی معرفی کنید؟
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر . آخرین آنتی ایکس تریاک و الکل ، مدت سفر 10 ماه و 12 روز نام راهنما آقای مهدی صدیقی ، روش درمان DST داروی درمان OT رهایی از اهریمن اعتیاد 7 سال و 10 ماه ، ورزش در کنگره تنیس.
2- لطفا از تاثیر آموزش‌های کمک راهنمایی در زندگی شخصی‌تان برای ما بگویید؟
در ابتدا من هم هفته راهنما را خدمت اولین راهنمای کنگره 60 جناب آقای مهندس دژاکام ، خانواده محترمشان و همه راهنمایان و رهجویان در کنگره 60 تبریک و شادباش عرض می کنم . جایگاه راهنمایی سراسر آموزش است . از لحظه ای که یک راهنما پیمان می بندد، وارد سطح دیگری از آموزش های کنگره می شود و  یکی از مهمترین آموزش های این جایگاه این است که باعث می شود انسان با حضور قلب بشتر در اتفاقات و کش مکش های زندگی وارد شود و در لابلای روزمرگی و فعالیت های روزمره گم نشود و هدف اصلی زندگی را گم نکند. خیلی وقت ها در زندگی، مسائلی پیش می آید که اگر انسان در لحظه حضور نداشته باشد و حواسش نباشد و دچار فراموشی شده باشد ضربه سنگینی می خورد و جایگاه راهنمایی و آموزش های این جایگاه باعث می شود انسان کمتر دچار فراموشی شود و مسیر را گم نکند. از طرف دیگر یک راهنما خود را در یک حریم امنی می بیند که خود را ملزم و موظف به رعایت این حریم و حرمت ها می داند و همین نکته باعث می شود در روایط با اعضای خانواده ، اطرافیان ، افراد جامعه و ... در پندار و گفتار و رفتار خود وسواس بیشتری به خرج دهد و توجه بیشتری داشته باشد و به همین دلیل مشکلات کمتر و زندگی راحت تر و شیرین تر می شود .
3- رسیدن به جایگاه کمک راهنمائی زیر بنای فکری خاصی می‌خواهد؟ اگر چنین است باید از کجا شروع کنیم؟
سئوال بسیار خوبی مطرح کردید. انسان در هر کاری باید ابتدا هدف و مقصود از انجام اون کار رو برای خودش مشخص کنه و اگر هدف به درستی انتخاب نشه قطعا به نتیجه خوبی هم ختم نخواهد شد. جناب مهندس بارها اعلام کردند که کنگره هدف نیست. کنگره یک وسیله و مسیر است برای رسیدن به هدف. همه جایگاه های خدمتی که در کنگره تعریف شده از نگهبان نظم گرفته تا دیده بانی ، یک مسیر و وسیله ای است برای رسیدن به یک هدف مهم و اون هدف تغییر ، تبدیل و ترخیص است و  نزدیک شدن به فرمان عقل و نزدیک شدن به مرکز دایره است .جایگاه راهنمایی نیز همین است . اگر هدف من رسیدن به جایگاه راهنمایی و دیده شدن و مورد تعریف و تمجدید و ستایش قرار گرفتن باشد قطعا در ادامه مسیر برای من تخریب زیادی به همراه خواهد داشت و نه تنها آموزش و صعودی اتفاق نمی افتد بلکه شرایط سقوط را نیز فراهم می کند اما اگر هدف به درستی انتخاب شود این جایگاه می تواند به اندازه یک یا چندین دوره حیات برای فرد آموزش به همراه داشته باشد و جایگاه انسان را در سیستم هستی بسیار ارتقاء بدهد. برای حرکت به سمت این جایگاه هم کافی است که از همان سفر اول در کنگره تماشاچی نباشیم. باید بازیگر باشیم و در هر  جایگاهی که هستیم با آموزش های کنگره همراه باشیم و در چهارچوب حرمت و قوانین کنگره وظایف خود را انجام و حرکت خود را ادامه دهیم . باید شروع به تغییر کنیم  و این تغییر در همه ابعاد زندگی شخصی ، خانوادگی و اجتماعی ما شروع شود و فقط منحصر به کنگره نباشد. در ادامه انجام ها انجام می گیرد . نوبت باران محفوظ است . فقط تمنای دل می خواهد.

4-مختصری از تجربیات خودتان در راستای حضور در کنگره ۶۰ برایمان بگویید؟
زندگی من به دو مرحله بسیار متفاوت تقسیم می شود . قبل از ورود به کنگره و بعد از ورود به کنگره . از لحظه ورود به کنگره تا کنون به واسطه آموزش های جناب آقای مهندس و بستری که ایشون با از خودگذشتگی و با خدمت عاشقانه به دردمندان فراهم کردند و همچنین راهنمایی اساتید و راهنمایانی که این آموزش ها را به ما منتقل کردند همه چیز برای من متفاوت بوده است . با تغییر زاویه و نوع نگاه به زندگی حتی خوردن یک استکان چایی ساده در کنار اعضای خانواده و دوستان می تواند برای انسان بسیار لذت بخش باشد. با شستن چشم ها در کنگره ،زیبایی های جهان هستی برای ما آشکار شد. نعمت ها و موهبت های بیشماری که داشتیم و از کنارش بی تفاوت عبور می کردیم نمایان شد. کنگره جایگاه ارزشمند انسان بودن و شعف درونی که به سرقت رفته بود را مجدداً به من برگرداند . کنگره غیر از سلامت جسم ، علم درست زندگی کردن و هدفمند زندگی کردن را به من هدیه داد. من در کنار همسفرم در جایگاههای خدمتی زیادی توفیق حضور داشته ام . خدمت نشریات ، مرزبانی و در حال حاضر راهنمایی و تمامی این جایگاهها لطف و فرصتی بود که به من و همسفرم داده شده تا از آموزش های این جایگاهها بهره مند شویم . خداوند را از این بابت بسیار سپاسگذارم .
5- به‌ عنوان یک راهنما از حس و تجربه خود در این جایگاه سخنی داشته باشید؟
خیلی خوشحالم که به من توفبق و اجازه داده شد که بتوانم در حد توانم خدمتگذار دردمندانی باشم که از جنس خود من هستند. وقتی یک تازه وارد به لژیون وارد می‌شود با خود کلی انرژی ، آموزش و تجربیات جدید وارد لژیون می کند و این برای راهنما و سایر اعضای لژیون یک فرصت تازه است برای آموزشی دیگر. وقتی یک سفر اولی از بند اعتیاد آزاد می شود شعف و لذتی در وجود راهنما ایجاد می شود که با هیچ چیز قابل مقایسه و قابل بیان نیست . هر جلسه لژیون یک فرصت استثنائی است که اگر آگانه وارد شویم و تماشاچی نباشیم برداشت خوابی خواهیم داشت. راهنمایی یک فرصت بی نظیر برای تجربه حس های متفاوت است . راهنمایی یک فرصت بی نظیر است برای پیدا کردن گره های وجود خود راهنما . ظاهراً آموزش می دهد اما در حقیقت آموزش می گیرد. یک راهنما علاوه بر آموزش ، از لذت هایی برخوردار می شد که با هیچ کلام و واژه ای قابل بیان نیست . فقط باید تجربه شود تا مفهوم آن درک شود .
6-به اعتقاد شما آیا راهنما نیز نسبت به رهجو وظایفی دارد؟
در سیستم هستی هیچ رابطه ای یک طرفه شکل نمی گیرد . و در هر رابطه هر دو طرف نسبت به هم وظایفی دارند . در بالاترین مراتب حتی خداوند نیز نسبت به مخلوقینی که خلق کرده خود را موظف به انجام وظایفی دانسته است و از آنها وظایفی را خواسته است. حکومت و مردم ، انسان و طبیعت ، والدین و فرزندان ، معلم و شاگرد ، کنگره و اعضا ؛ مسافر و همسفر و راهنما و رهجو در همه این روابطی که شکل می گیرد هر دو طرف موظف به انجام وظایفی هستند . یک راهنما طبق پیمانی که در حضور خداوند ، نگهبان کنگره ؛ دیده بانان و مسافران و همسفران بسته است خود را موظف می داند که خدمتگذار دردمندان و اعضا باشد نه سرور و آقای آنها . در کنگره وظایف راهنما کاملا تعریف شده و مشخص است .
7-در کنگره چگونه می‌توان قدردان راهنما بود؟
واژه قدردانی و شکرگذاری هم جزء واژه هایی هستند که در کنگره به درستی معنا و مفهوم آنها برای من مشخص شد. من به عنوان یک رهجو باید قدر و اندازه و وزن کاری که کنگره به واسطه راهنما برای من انجام می دهد را بدانم . فراموش نکنم که با چه شرایطی وارد کنگره شدم و اکنون در چه شرایطی هستم . یک عضو کنگره در هر جایگاهی که باشد یک رهجو است و اگر وظایفی که کنگره برای آن جایگاه مشخص کرده را به درستی انجام دهد و درک درستی از جایگاه خود داشته باشد اولین مراحل قدردانی را به جا آورده است . البته در روز جشن راهنما که در کنگره برگزار می شود همه اعضا موظفند از راهنمایان خود با اهداء پاکت تشکر می کنند که حرکت زیبایی است که به فرموده جناب مهندس انجام می شود و تاثیرات خود را دارد اما در ادامه بهترین قدردانی و هدیه ای که یک رهجو در سفر اول می تواند به راهنمای خود بدهد ؛ انجام وظایفی است که در سی دی وظایف راهنما و رهجو عنوان شده است تا به درمان و رهایی برسد و این بهترین هدیه برای یک راهنماست . در ادامه و در سفر دوم چیزی که حقیقتا قلب یک راهنما را شاد و وجودش را لبریز از شادی و شعف می کند این است که رهجو را در جایگاههای مختلف خدمت ببیند و در انتها بالاترین مراتب عشق و سپاسگذاری یک رهجو از راهنما و کنگره و کل هستی ، تلاش برای رسیدن به جایگاه راهنمایی و قرار گرفتن در این جایگاه است .

"عشق ما را پی کاری به جهان آورده است "

8-لطفا سخن آخر؟
ارزشمند ترین نعمت و موهبتی که یک شخص در طول حیات زمینی خود می تواند از آن برخوردار باشد ، نعمت آگاهی و بیداری است و امروز بستری فراهم شده که به واسطه آموزش های کنگره و جناب آقای مهندی و اساتید و راهنمایان محترم بتوانیم از این نعمت بهره مند شویم . و در ادامه توفیق خدمت به بندگان خداوند بالاترین هدیه خداوند به یک انسان است. به اعتقاد من جایگاه راهنمایی مانند عطری است که وقتی استفاده شود هم خود شخص از رایحه دلپذیر آن لذت می برد و هم دیگرانی که در کنارش قرار دارند . البته به شرطی که درست استفاده شود. تشکر می کنم از خدمتگذاران سایت و لژیون مرزبانی که این فرصت را در اختیار من قرار دادند .
مصاحبه کننده: مسافر سعادت
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد