English Version
This Site Is Available In English

کنگره تکه‌ای از بهشت است (نمایندگی رز تهران)

کنگره تکه‌ای از بهشت است (نمایندگی رز تهران)

‎چهاردهمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی رز تهران، با استادی راهنما مسافر مونا، نگهبانی همسفر نسرین و دبیری مسافر اکرم، با دستور جلسه «هفته راهنما» روز سه‌شنبه۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر.
این روز و هفته گرامی را خدمت جناب مهندس، تمام راهنمایان کنگره ۶۰ در اقصی نقاط کشور، گروه خانم‌های مسافر، به خصوص راهنمایان حاضر در این جلسه تبریک می‌گویم.
‎درواقع راهنمایان در کنگره راه درست را جهت درمان مناسب به ما نشان می‌دهند و انگشت اشاره هستند، تا من بتوانم درستی را از نادرستی تشخیص داده و در زمان معین به درمان برسم. آقای مهندس یا دیده‌بانان، هر شخصی را به عنوان راهنما نمی‌پذیرند. افرادی که به این درجه می‌رسند، علاوه بر اینکه خود با نهایت دقت و نظم سفر اول را طی کرده و با سلامتی کامل به مقصد رسیده‌اند، بعد از آن کنگره را رها نکرده و هم چنان به کنگره آمده‌اند، در صدها کارگاه آموزشی و لژیون‌های متعدد آموزش دیده‌اند، مشارکت‌های بسیار زیادی انجام داده‌اند، فایل‌های صوتی زیادی را به نگارش درآورده‌اند، خدمات ارزنده را در کنگره گذرانده‌اند و بعد از گذر از این مراحل، خواستار راهنمایی شده‌اند.
راهنمایان باید از دروازه‌ای عبور کنند، و آن دروازه، آزمون‌هایی است که سالانه در کنگره برگزار می‌شود، که شامل کلیه متون کنگره ،اعم از کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، کتاب عشق، کتاب چهارده مقاله، کتاب ادموند و هلیا، جزوات راهنمایی، تازه واردین، جهان‌بینی و بسیاری از جزوات دیگر است که در نشریات موجود می‌باشد، همین‌طور سی‌دی‌هایی که در اپلیکیشن دژاکام وجود دارد، همه این منابع را باید کاملا آموخته و درک کرده باشند تا بتوانند در آزمون، نمره قبولی کسب نمایند. آزمونی که آقای مهندس آن را طراحی می‌کنند و مانند یک کنکور است، حتی سخت‌تر از آن.
کسب نمره قبولی در آزمون، پایان کار نیست. یعنی بعد از آن همه آموزش و آمد و شد که در کنگره وجود دارد و خدمات و تجربیات که شخص به دست آورده، مرحله دیگری آغاز می‌شود. طبق صحبتی که آقای مهندس انجام دادند، در آزمون امسال، بیش از دوازده هزار نفر در کل کشور، شرکت کننده داشتیم. از این دوازده هزار نفر، شاید ۱۰۰۰ یا ۱۵۰۰ نفر نمره قابل قبول را کسب کنند.
باز رسیدن به این مرحله بدان معنا نیست که شخص می‌تواند به یک نفر دیگر کمک کند تا از ظلمات خارج شود و در این راه یاری‌دهنده‌اش باشد، باید حتما یک رشته ورزشی فعال در کنگره داشته باشد، هر هفته در جلسات جهان‌بینی آقای مهندس شرکت کند، و حداقل سه روز در هفته را کامل در اختیار و خدمت کنگره باشد، همچنین نمره انضباطی مطلوب از مرزبانی شعبه خود کسب نماید. یعنی اگر همه این کارها را انجام داده ولی مرزبان یا ایجنت شعبه از وی به هر دلیلی راضی نباشند، شخص نمی‌تواند لژیون خود را تأسیس کرده و به انسان‌های دیگر، جهت درمان کمک کند. پس ببینید چقدر کار، حساس و مهم است و آقای مهندس چه اشخاصی را به خدمت راهنمایی و دیده‌بانی گمارده‌اند.
اینکه هرکسی از در بیایید و بگوید من دیگر درمان شده‌ام و از فردا تریاک نمی‌کشم یا شیره نمی‌خورم، دلیل نمی‌شود که بتواند به دیگری جهت درمان کمک کند. به قولی باید از هفت‌خان رستم عبور کند تا راهنمای من و شما شود. پس ما افرادی بسیار عالی‌رتبه در ارتباط هستیم. آنها پزشک نیستند، اما کارشان فرای پزشکی است. در سیستم پزشکی داروی نگهدارنده به بیماران درگیر اعتیاد داده می شود، ولی در نهایت درمانی وجود ندارد، و افراد سرگردان، با حال بد و ناامید در حال گذران عمر هستند.
ولی ما بهتر از هر کسی می‌دانیم که اعتیاد چگونه بیماری است؛ بیماری که روح، روان و جسم ما و در واقع همه زندگی‌مان را هم در صور آشکار و هم در صور پنهان درگیر کرده است. راهنمایان در کنگره، با کمک داروی اپیوم تینکچر و آموزش‌هایی که هر جلسه در لژیون به ما می‌دهند، پاسخگوی ما هستند، و طی مدت ۱۰ الی ۱۱ ماه به بهترین شکل ممکن، اعتیاد را درمان می‌کنند.
این در حالی است که این امر تنها در کنگره و با متد DST اتفاق می‌افتد. کافیست به مراکز ترک اعتیاد و کمپ‌ها سری بزنیم. شاید خیلی از ما تجربه‌این قضیه را داشته باشیم. من سال گذشته در مورد یکی از عزیزانم تجربه‌ای داشتم، آن مرکز به ظاهر جای مناسبی بود، ولی به قدری برخورد نامناسبی داشتند که حتی نمی‌توانم به زبان بیاورم. در شرایطی بسیار بد و با بدترین الفاظ صحبت می‌کردند و بسیار منزجرکننده بود، نه جای درستی بود و نه غذای مناسبی می‌دادند. حتی اگر به یک مرکز VIP هم مراجعه کنید، درمانی اتفاق نمی‌افتد. فقط نگهدارنده هایی مانند متادون، ترامادول و B2 تجویز می‌کنند. بعد از گذشت ۴-۵ سال، شخص روزی ۴۰-۵۰ سی‌سی متادون می‌خورد.
اما صورت مسئله اعتیاد در کنگره کاملا شناخته و شکافته شده است. در بدو ورود، در لژیون تازه واردین به شما گفته می‌شود طول درمان ۱۰ الی ۱۱ ماه، و داروی درمان شما اپیوم تینکچر است، و هر ۲۱ روز داروی شما تیپر می‌شود تا به صفر می‌رسد، یک پروسه کاملا مشخص است. شما شواهد را می‌بینید، افرادی که در کنگره درمان شده‌اند، و این خود گویای همه مطالب است.
من ۱۵ سال پیش به کنگره آمدم و در حال حاضر ۱۴ سال رهایی دارم. آخرین آنتی ایکس من، شیشه بود و قبل از آن هم تریاک، الکل، قرص اکستازی و مواد دیگر مصرف می‌کردم. شاید برای خیلی‌ها غیرقابل باور باشد، اشخاصی را در کنگره می‌بینند که باید قسم بخورند روزی مصرف کننده شیشه، تریاک، متادون و …بوده‌اند. زیرا ما در کنگره به تعادل واقعی می‌رسیم، و این امر به دست راهنمایان، صورت می‌گیرد. من به راهنمای گرانقدرم خانم راد عزیز که در جلسه حضور دارند، تبریک می‌گویم، از تمام زحمات ایشان بی‌نهایت سپاسگزارم و قدردانشان هستم. امیدوارم شاگرد خوبی برای ایشان باشم و از من راضی باشند.
وظیفه رهجو در مقابل راهنما و تمام خدمات ارزشمندی که کنگره در اختیارش قرار می‌دهد، این است که فقط بگوید چشم! مهم نیست مرتبه شغلی یا میزان تحصیلات من چیست، در کدام شهر یا منطقه زندگی می‌کنم، یا اینکه پدر و جد من به چه نسلی بازمی‌گردد، مهم این است که نتوانستم اعتیاد خود را درمان کنم، حتی پدر و مادر هم نتوانستند به من کمک کنند. پس باید در کنگره چشم بگویم و مطمئن باشم به درمان می‌رسم، به شرط آن که فرمانبردار باشم. اینجا کار زیادی از شما نمی‌خواهند، داروی خود را به موقع بخورید، سی‌دی‌ها را به موقع بنویسید و در کارگاه آموزشی و لژیون به موقع حاضر شوید. کارهای بسیار ساده در مکانی که پر از حس خوب و عشق است، سخن بیهوده‌ای نیست الا سلاما سلاما، و همه با لبخند پذیرای شما هستند.
من احساس می‌کنم کنگره دنیای دیگری است، گاهی کمی عقب‌تر می‌ایستم و به کنگره، پارک، ورزش و موسیقی که در آن جاری است فکر می‌کنم. اکثر انسان‌ها در یک ناآرامی به سر می‌برند، همه ما به نوعی استرس مسائل اقتصادی، عاطفی یا اجتماعی را داریم. اما زمانی که درب کنگره را باز کرده و داخل می‌شویم، از ته دل احساس خوشی و آرامش می‌کنیم. اینجا تکه‌ای از بهشت را برای ما به وجود آورده‌اند. جناب مهندس همیشه می‌گویند: مار، هر کجا کج برود، وقتی می‌خواهد به لانه خودش وارد شود، باید راست برود. کنگره 60 لانه و بیشه ماست، اینجا باید صاف حرکت کنیم، تا مکانی شود جهت رسیدن ما به آرامش.
حتما استاد جلسه روز یکشنبه در مورد قدردانی صحبت کردند، طبق رسم کنگره، بر همه ما در هر مرتبه‌ای که هستیم، سفر اول، سفر دوم یا راهنما، واجب است با یک پاکت و نامه و با توجه به توانایی و درکی که از داشته‌های خود و کنگره داریم، وجه نقد یا طلا داخل پاکت گذاشته و با نهایت احترام تقدیم راهنما کنیم. این وظیفه تک‌تک ما می‌باشد و حداقل کاری است که می‌توانیم برای یک راهنما انجام دهیم. بدان معناست که به راهنمایم می‌گویم من شما را می‌بینم، برای زحمات شما ارزش قائل هستم، دوستتان دارم و متوجه هستم طی یک سال برای من چه کارهایی کرده‌اید. امیدوارم این روز را به بهترین شکل ممکن به مرحله ظهور درآورید.

تایپ: مسافر شهرزاد- لژیون هفتم- نمایندگی رز تهران
ویرایش: راهنما مسافر سمیرا- نمایندگی رز تهران
بازبینی و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .