پنجمین جلسه از دوره نهم لژیونهای سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی ارغوان، با استادی اسیستانت سردار مسافر پریسا، نگهبانی راهنما مسافر بنفشه و دبیری مسافر هانا، روز یکشنبه ۲۱ بهمن ماه ۱۴۰۳، با دستور جلسه “وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من” رأس ساعت ۱۲ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پریسا هستم یک مسافر.
خیلی خوشحالم که باری دیگر در کنار شما هستم. خداوند را شکر میکنم و از جناب مهندس، خانم مونا، ایجنت محترم شعبه و نگهبان لژیون سردار خانم بنفشه سپاسگزارم که استادی جلسه را به من واگذار نمودند.
دستور جلسه امروز "وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من" است، وادیها در به تعادل رسیدن من نقش مهمی ایفا کردند. من در وادی اول تفکر کردن را یاد گرفتم، آموختم که اگر زندگی من واژگون است، به علت تفکر اشتباه در زندگیام بود. در وادی دوم به پوچی و ناامیدیای که در زندگی داشتم رسیدم و یاد گرفتم که من یک رسالتی در زندگی دارم. در وادی سوم آموختم که هیچ انسانی به میزان خودم نمیتواند به خودم کمک نماید. زندگی من روی وادی سوم و چهارم فرود آمده بود و همیشه میخواستم دیگران مرا را نجات دهند و مشکلات مرا حل کنند، اما آقای مهندس با آموزشهای کاملشان به من یاد دادند که باید روی پای خود بایستم. پیام اولین تولد من وادی سوم بود و دریافتم که هیچ فردی به اندازه خودم نمیتواند به من کمک نماید.
وادی چهارم گریزگاه را از من میگیرد و میگوید که خودت باید عهدهدار زندگی خودت باشی. ما مسئولیت زندگیمان را بر دوش خداوند میگذاریم و حق به جانب هستیم. تمام وادیها مانند علائم راهنمایی و رانندگی میباشند و چراغی هستند که ما را راهنمایی میکنند.
پیام مهمی که وادی سیزدهم برای سفر اولیها دارد این است که هشدار میدهد پایان سفر، پایان کار نیست. من مشکلات زیادی در کنار اعتیاد دارم و باید بمانم و به واسطه آموزش و خدمت، تزکیه و پالایش لازم را انجام دهم. من در شهر کرمان رهجویانی دارم و الان که راهنما هستند، بیشتر متوجه میشوند یک سفر اولی بیشتر درگیر دارویش است و اینکه به کلینیک برود و در کارگاه باشد، شاید نتواند روی خود کار نماید. پس سفر دوم نیز اول راه است، تا من بمانم و خود را از نیروهای اهریمنی پس بگیرم. من در وادیها یاد گرفتم که خداوند به من اختیار و قدرت تفکر و تعقل داده است.
وادی سیزدهم انسانها را بر اساس دانش و تفکری که دارند به سه دسته تقسیم نموده است؛ انسانهای تک بعدی، دو بعدی و سه بعدی. انسان تک بعدی انسانی است که فقط به فکر خودش میباشد و میخواهد همه چیز متعلق به خود و خانوادهاش باشد و به فکر جامعه نیست. او مانند یک انباردار است و فقط میخواهد ثروت جمعآوری نماید. ما در آموزشها فراگرفتیم که اگر مالی برای من است، باید از آن ببخشم.
از بزرگی نقل است که؛ «اگر مالی بر دوش شما سنگینی میکند، آن را به دیگران ببخشید و دیگران در جای مناسب، مال شما را به شکلی دیگر به شما تحویل میدهند.» اگر من نمیتوانم ببخشم، یعنی در مرحله نفس اماره هستم و نتوانستهام نفس خود را ارتقا دهم.
کاربردی کردن آموزشهای جناب مهندس ایمان میخواهد. من قبل از آمدن به کنگره فکر میکردم کسی ایمان واقعی دارد که نماز اول وقت میخواند. اما در کنگره یاد گرفتم ایمان یعنی اینکه همدرد خودت را ببینی و یادت نرود که چه کسانی به تو کمک کردند. ایمان یعنی به آن تعهدی که در گلریزان دادهام، وفا نمایم. شکرگزاری فقط به زبان نیست. من باید از کسانی که به من کمک کردهاند، هم با زبان خود و هم با قلب و عمل تشکر نمایم.
همانطور که جناب مهندس میگویند؛ اگر کنگره پولی بود و اول سفر میگفتیم باید مبلغی بپردازید، شاید قدر کنگره را بیشتر میدانستند. کنگره رایگان است، اما من نباید فراموش نمایم که دیگران کاشتند و من خوردم، من هم باید بکارم تا دیگران بخورند.
من نمیدانم مالی که در کنگره سرمایهگذاری میکنم، شاید با آن سرامیک بخرند یا سقفی بسازند. شاید روزی عروس و داماد یا فرزند من به این مکان نیاز داشته باشند. پس باید زکات مال خود را بدهم.
شیطان همیشه در کمین است و از نزدیکان ما استفاده میکند و به ما میگوید که تو خود بیشتر به پول نیاز داری. ما در کنگره هر روز در حال آموزش گرفتن هستیم و نمیتوانیم فراموش کنیم. کنگره فیزیک مرا و چهره زیبایی که در اثر مواد از دست داده بودم، به من بازگرداند. مصرفکنندگان در کنگره ده پانزده سال جوانتر میشوند و کسی باورش نمیشود که روزی مصرف کننده بودهاند. کنگره روح مرا به من بازگرداند و نفس مرا که در مرحله اماره بود ارتقا بخشید، مادر و همسر بودن را به من بازگرداند. نعمتهایی که کنگره به من داده است قابل شمارش نیستند، کنگره یک پکیج کامل است.
از نظر من اعتیاد بهانهای بود برای تکامل انسان، تا خود را پیدا نماید. انسانی که رنج اعتیاد را کشیده باشد، به آن فهم و دانایی میرسد و میتواند به فکر دیگران باشد. پایان تمام سختیها و دردهایی که آقای مهندس سالیان سال کشیدهاند، آغاز پروتکل DST، درمان بشریت و انواع بیماریها، معجون D.SAP که در درمان کرونا خیلی توانست کمک کند و ... است. "شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند."
ما در بخش تازه واردین میگوییم خداوند اذن ورود شما را صادر کرده است، حتما در زندگیتان کاری کردهاید که الان در کنگره حضور دارید. مطمئنا بین من و خداوند عهد و پیمانی بسته شده که خداوند اجازه ورود مرا به کنگره صادر کرده است. یادم نرود که روزگاری حاضر بودم تمام زندگیام را بفروشم تا یک شب راحت سرم را روی پشتی بگذارم. من باورم نمیشد که کنگره آن همه نعمت به من بدهد.
امیدوارم تعهدی که در گلریزان دادهایم، فقط از شور و شوق نبوده باشد و به آن پایبند باشیم. همانطور که در زندگی خود به همسرانمان تعهد میدهیم که در مشکلات کنارشان بمانیم، الان نیز در کنگره تعهدی بستهایم. امیدوارم همگی رسالت خود را اجرا نماییم.
تایپ: مسافر هانا- نمایندگی ارغوان تهران
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
112