English Version
This Site Is Available In English

قدردانی کردن در کنگره با اهدای پاکت به همراه یک دلنوشته زیبا انجام می‌گیرد (نمایندگی بنفشه شیروان)

قدردانی کردن در کنگره با اهدای پاکت به همراه یک دلنوشته زیبا انجام می‌گیرد (نمایندگی بنفشه شیروان)

پنجمین جلسه از دوره هشتم سری کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر‌ نمایندگی بنفشه شیروان، با استادی مسافر سمیه، نگهبانی مسافر معصومه و دبیری مسافر مهلا، با دستور جلسه "هفته راهنما" روز شنبه 27 بهمن ماه 1403 راس ساعت 13:30 آغاز به کار نمود .

سخنان استاد :
سلام دوستان سمیه هستم یک مسافر
ابتدا از ایجنت‌ محترم و راهنمای عزیزم خانم مریم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند تشکر می‌کنم. عنوان دستور جلسه امروز "هفته راهنما" است. این دستور جلسه خیلی پراهمیت است. من هرزمان می‌خواهم در مورد راهنمای عزیزم صحبت کنم بغض گلویم را می‌گیرد، به این دلیل که ایشان برای من در این مدت خیلی زحمت کشیدند. خدا حفظشان کند که هم برای من و هم برای کنگره بسیار تلاش کردند و زحمات زیادی کشیدند، قدردان ایشان هستم.
هفته راهنما برای من که با حال خیلی بد و خراب وارد کنگره شدم بسیار ارزشمند است، اصلا فکر نمی‌کردم بتوانم حتی یک روز را بدون مواد زندگی کنم، چه برسد به اینکه اعتیادم را درمان کنم، رها شوم، به حال خوش برسم و در این جایگاه ارزشمند حضور داشته باشم. تمام اینها به خاطر زحمات راهنمایان عزیزم بود که در این مسیر همراه من بودند و مرا همراهی کردند. ممکن بود اگر در این مکان به درمان نمی‌رسیدم، به وضعیت بدتری دچار می‌شدم. با اینکه خانواده دارم، ولی کاملا طبیعی بود که اگر در آن حال می‌ماندم، خانواده‌ام مرا طرد می‌کردند.
قدردانی کردن در کنگره با اهدای پاکت به همراه یک دلنوشته زیبا انجام می‌گیرد. من که یک رهجو هستم باید متوجه باشم که در این مدت به صورت کاملا رایگان در این مکان مقدس آموزش گرفتم و به حال خوش رسیدم، و این واقعا ارزشمند است و باید قدردان باشم.
من در زمان مصرف زندگی خوبی نداشتم و غرق در تاریکی بودم، همه چیز کاملا برایم بی‌ارزش بود، وضعیت خوبی نداشتم و هرکسی را از زاویه دید خودم می‌دیدم، می‌گفتم همه مثل من مشکل اعتیاد دارند و در جهل کامل بودم.
روزی که به کنگره آمدم، با خودم گفتم قطعا راهنمایان‌ کنگره ماهی پنج، شش میلیون حقوق می‌گیرند. حتی همسرم نیز که قبل از من به کنگره آمده بود می‌گفت آنها هیچ پولی درقبال کاری که انجام می‌دهند دریافت نمی‌کنند‌ و تمام خدمت‌ها به خاطر عشقشان‌ به کنگره است. من باز هم باور نکردم، می‌گفتم مگر می‌شود کسی باشد که از زمان و زندگی خود بگذرد و بخواهد به صورت کاملا رایگان خدمت کند و هیچ انتظار و توقعی نداشته باشد! حتی بعد از گذشت یکی، دو ماه، باز این موضوع را درک نمی‌کردم. ولی کم‌کم به این عشق پی بردم، تا جایی که الان یک سال و چند ماه از رهایی‌ام گذشته است، و متوجه شدم که عشق و خدمت در کنگره بالاتر از هر چیزی است.
حتی دارویی که ما می‌گیریم هزینه‌اش نسبت به مواد مصرفی که تهیه می‌کردیم خیلی کمتر است و برای ما تقریبا رایگان محسوب می‌شود. اگر کمی با خودم فکر کنم، می‌بینم که سفر من ۱۰ تا ۱۲ ماه طول می‌کشد، در این مدت هر راهنمایی ۱۰ تا رهجو هم داشته باشد، دیگر زمان اضافه‌ای برای خودش باقی نمی‌ماند و همیشه باید حواسش به رهجوها باشد. پس من رهجو باید این لطف و زحماتی که راهنما برایم می‌کشد را جبران کنم و قدردان زحماتشان باشم. قبل از هفته راهنما باید به فکر تهیه دلنوشته و پاکت باشم و با تمام توانم نشان بدهم که شکرگزاری و قدردانی کردن را در کنگره به درستی یاد گرفتم. اگر راهنما ببیند که من رهجو قدردان زحماتشان هستم، قطعا خوشحال می‌شود و انرژی می‌گیرد.

تایپ: مسافر مهلا- نمایندگی بنفشه شیروان
ویرایش: راهنما مسافر ناهید- نمایندگی بنفشه شیروان
بازبینی و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .