English Version
This Site Is Available In English

راهنما یعنی راه‌بلد، یعنی کسی که راه و مسیر را می‌داند (نمایندگی یاس اصفهان)

راهنما یعنی راه‌بلد، یعنی کسی که راه و مسیر را می‌داند (نمایندگی یاس اصفهان)

ششمین جلسه از دوره شصت و سوم سری کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان، با استادی راهنما مسافر صدیقه، نگهبانی مسافر تارا و دبیری مسافر سهیلا، با دستور جلسه "هفته راهنما" در روز شنبه ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۳:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان صدیقه هستم یک مسافر
این هفته زیبا و پرانرژی را ابتدا به آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و تمام راهنمایان کنگره ۶۰، به‌خصوص همکاران عزیزم در شعبه یاس، تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم، به خانم مونا عزیز که برای گروه خانم‌های مسافر زحمات بسیاری را متحمل می‌شوند نیز شادباش عرض می‌کنم.
شب گذشته به این فکر می‌کردم که اگر جناب مهندس بعد از درمان خود این راه را ادامه نداده بودند، ما الان کجا بودیم و چه روز و حالی داشتیم؟ صمیمانه از ایشان تشکر و سپاسگزاری می‌نمایم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا این لطف بزرگ شامل حال ما شود که بتوانیم به حال خوب برسیم. بهتر است یک سری از اتفاقات و مسائلی که مربوط به گذشته بوده و در زندگی ما رخ داده را به فراموشی بسپاریم، مثل غم و اندوه، ناراحتی و از دست دادن‌ها، ولی اینکه در گذشته چه حالی داشتیم و در کجا بودیم را نباید فراموش کنیم، که ما با چه حال بدی وارد کنگره شدیم. پیشنهاد می‌کنم سی دی (نیم‌نگاهی به گذشته) را گوش کنید، چون خیلی از مسائل برای ما روشن می‌شود.
دستور جلسه این هفته مربوط به هفته راهنما می‌باشد، راهنما چه کسی است؟ این واژه بسیار مقدس است، راهنما یعنی راه‌بلد، یعنی کسی که راه و مسیر را می‌داند. راهنما کسی است که خود نیز با حال بدی وارد کنگره می‌شود، در ابتدا در لژیون تازه واردین پذیرش می‌شود و بعد از سه جلسه با حس خود راهنما انتخاب می‌کند و سفرش را آغاز می‌نماید. به قول آقای حکیمی، کسی که وارد کنگره می‌شود، از صافی‌های زیادی عبور می‌کند. اوایل صافی‌ها سوراخ‌های درشتی دارند و ناخالصی‌های درشت، گرفته می‌شود، به‌تدریج این صافی‌ها ریزتر می‌شوند.
شخص تازه وارد به مرور حرمت‌ها و قوانین کنگره را یاد می‌گیرد، مواد مصرفی او طی سه جلسه نظم دهی می‌شود، سپس با حس خود راهنما انتخاب می‌کند و وارد لژیون می‌شود، و با کمک راهنما پله‌هایش افزایش و کاهش می‌یابند. این پله‌ها همان صافی‌ها هستند که ناخالصی‌ها از آنها رد می‌شود. به همین علت، پس از مدت کوتاهی چهره شخص تغییر کرده و حال بهتری پیدا می‌کند. هرچه بیشتر می‌ماند، ناخالصی‌های او کم‌تر می‌شود و رو به بهبودی می‌رود، با آموزش‌هایی که می‌گیرد و آگاهی‌هایی که کسب می‌کند، به رهایی می‌رسد و سپس آزمون کمک راهنمایی می‌دهد.
آزمون راهنمایی شبیه به کنکور است، اگر قبول شدند از دستان  پرتوان آقای مهندس شال دریافت می‌کنند، پیمان می‌بندند و سوگند می‌خورند به کسانی که مثل خودشان با حال بد وارد کنگره می‌شوند کمک کنند. راهنمایی در کنگره 60 یعنی عاشق بودن، عاشق خدمت بودن، عاشق کمک به هم نوع، عاشق به بهشت وارد کردن دیگران... همانگونه که دیگران برای خارج شدن او از جهنم اعتیاد و ورودش به بهشت رهایی تلاش کرده‌اند.
راهنما وقتی رهجو می‌گیرد، مثل شمع می‌سوزد، انرژی و پتانسیل درون خود را به رهجو هدیه می‌دهد، دانش و آگاهی خود را به رهجو منتقل می‌کند، از نوری که در وجود خود دارد به رهجو می‌دهد تا کم‌کم منبع نور را پیدا کند و به رهایی برسد. اما به گفته آقای مهندس؛ انسان به رب خود ناسپاس می‌باشد. ما گاهی فراموش می‌کنیم که راهنما چقدر برای ما زحمت کشیده و چه کارهایی برای ما انجام داده است. در طول سال در کنگره چهار جشن مهم برگزار می‌شود؛ جشن راهنما، جشن همسفر، جشن دیده‌بان و جشن ایجنت و مرزبان. از وظایف مهم ما این است که همیشه قدردان زحمات این عزیزان باشیم.
آقای مهندس می‌گویند: من اکتشافات زیادی داشته‌ام ولی پاکت دادن و قدردانی از همه مهم‌تر بوده است. من همیشه در لژیون گفته‌ام که اگر قدردان نعمت‌هایی که به ما داده شده نباشیم، آنها را از دست می‌دهیم و این جزئی از قوانین هستی می‌باشد. فکر نکنید وقتی راهنمایی شال می‌گیرد، همه چیز برای او گل و بلبل است و هیچ مشکلی ندارد، او هم سختی می‌کشد، درد می‌کشد، گاهی با مسائل و مشکلات مختلفی مواجه می‌شود، ولی عشقی که به رهجوهای خود دارد باعث می‌شود مشکلات را پشت در قرار دهد و به کنگره بیاید، و با عشق، دست رهجو یا  تازه وارد را می‌گیرد تا بتواند حال او را خوب کند. به خاطر اینکه روزی پیمان بسته و سوگند خورده است، قطعا خداوند هم در تمام مراحل زندگی به او یاری می‌رساند.
تبریک گفتن تبرک و برکت می‌آورد. وقتی شما به راهنمای خود پاکت می‌دهید و به او تبریک می‌گویید، حتما در زندگی شما برکتی بوجود می‌آید، پس برای خود و راهنمای خود ارزش قائل شوید، پول تمیز تهیه کنید و بر روی یک کاغذ زیبا دلنوشته بنویسید و خلاقیت به کار ببرید. یک راهنما زمانی خوشحال خواهد شد و خستگی از تن او خارج می‌شود که ببیند رهجویش خدمت بگیرد، شال بگیرد و موفقیت کسب کند. یک راهنما قطعا به پول رهجو نیاز ندارد، ولی زمانی که رهجو برای راهنما ارزش قائل شده، وقت گذاشته و یک دلنوشته زیبا با حس خوب برای او تهیه کرده، متوجه می‌شود که آن رهجو قدردان زحمات راهنما بوده و او را دوست دارد، و آموزش‌هایی که به رهجو داده در زندگی اجرا کرده است.
انشاالله بتوانیم هفته قشنگی را رقم بزنیم و از راهنماهای خود که لایق بهترین‌ها می‌باشند قدردانی کنیم.

تایپ: همسفر معصومه لژیون ۱۴- نمایندگی یاس اصفهان
ویرایش: همسفر بدری لژیون ۱۴، مسافر مینا لژیون ۴- نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی و ارسال: مسافر خاطره

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .