نهمین جلسه از دور چهاردهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی علیرضا (مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافر حسین، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه « هفته راهنما» روز یکشنبه 28 بهمن ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، از آقای مهندس، ایجنت محترم شعبه و گروه مرزبانی تشکر میکنم که اجازه دادند من در این جایگاه خدمت کنم تا آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز هفته راهنما است. اگر بخواهم زندگی الان خودم را با قبل از کنگره مقایسه کنم ما قبل از ورود به کنگره چه شرایطی داشتیم در ته تاریکیها، نادانی، ظلمت و در هزاران مشکل در خانواده و....... بودیم، حالا بعضیها بیشتر تجربه کردند و بعضیها کمتر: ولی این مشکلات وجود داشت. وقتی وارد کنگره شدیم و به رهایی رسیدیم الان که نگاه میکنم خیلی از تاریکیها، مشکلات رفت و آن ناامنیها به امنیت تبدیل شد ترس به شجاعت رسید و میشود گفت به نور نزدیکتر شدیم و اگر در همین مسیر ادامه بدهیم روزهای بهتری را تجربه خواهیم کرد. چه اتفاقی افتاد که این تبدیلات در کنگره انجام شد؟ پیامبر فرمودند: هر قومی مرشد و راهنما نداشته باشد قطعاً به هلاکت میرسد.
.jpg)
خود من و مصرف کنندگان چون کسی را نداشتیم که از آن منبع و آگاهی بگیریم و نتوانستیم آن موضوعهای اصلی را فرا بگیریم و کاربردی بکنیم پا به ظلمت گذاشتیم و آن سقوطی که اتفاق افتاد به خاطر نقض فرامین بود و ما فرامین را نمیدانستیم. در کنگره این اتفاقها دارد رخ میدهد و اولین کس آقای مهندس است، خدا را شکر با آن درایتی که داشتند و توانستند یک برنامهای بریزند و راهنمایانی تربیت کنند تا بتوانند به داد مصرف کنندگانی برسند که در ظلمت ماندهاند و هیچ راه چارهای ندارند. راهنما کیست؟ راهنما هم یک مصرف کننده بوده و به رهایی رسیده است، آزمون داده و از فیلترهای مخصوص و متعدد کنگره عبور کرده است.
.jpg)
راهنما هم سیدی مینویسد سر وقت در کنگره حاضر میشود فرمانبردار فرامین و شخص آقای مهندس است و بدون هیچ چشمداشتی ار عصاره جانش میبخشد و تمام تلاش خود را میکند تا یک نفر را از ظلمت و تاریکی در بیاورد و به رهایی برساند. اکنون این هفته فرصتی است تا بتوانیم جشن بگیریم و از راهنمایان گرامی به صورت زبانی، کلامی و با دادن پاکت از آنها تشکر کنیم و ما میخواهیم بگوییم که وادی چهاردهم را درک کردهایم. تا قدردان نباشیم نمیتوانیم قدمهای بعدی را برداریم و وظیفه همه ما است که در این جشن شرکت کنیم.
هیچ کس در نزد خود چیزی نشد هیچ آهنی خنجر تیزی نشد
هیچ قنادی نشد استاد کار تا که شاگرد شکرریزی نشد
تایپ: مسافر محمد و مسافر سعادت
عکس: مسافر حمید
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد
- تعداد بازدید از این مطلب :
244