هیچ تلاشی بی نتیجه نیست

جلسه یازدهم از دوره نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ 60؛ نمایندگی زال‌پارس؛ با استادی راهنما مسافر رضا، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من" پنج‌شنبه 25 بهمن 1403 راس ساعت 16 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
خداوند بزرگ را شاکرم که بار دیگر توفیق حضور در این جایگاه را دارم و می‌توانم از شما دوستان آموزش بگیرم و خدمت کنم و در ادامه از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان جلسه تشکر و قدردانی می‌کنم.
امروز در دو بخش ابتدا دستور جلسه و در ادامه جشن تولد آقا سعید در خدمتتان خواهم بود.
وادی سیزدهم بسیار پر مطلب و البته سرشار از آموزش و انگیزه است. درک این وادی کمک می‌کند که ما از افکار متنوع و مختلف رهایی پیدا کنیم و شیرینی و لذت  وافری را نصیب انسان می‌کند. به اعتقاد من اساساً انسان‌ها خواب نیستند و فقط خود را ظاهراً به خواب زده‌اند. در واقع به انرژی گرفتن از منبع هستی مشغولند. مثلاً خیلی‌ها توان و نیروی کافی برای سفر اوّل خود در کنگره ندارند و طبعاً زمان بیشتری درگیر آن هستند. به زبانی دیگر آن‌چه در گذشته اتفاق افتاده است، بیهوده نبوده، بلکه لازمه سفر مسافر بوده است.

موضوع مهم درک شرایط و موقعیت برای تصمیم‌گیری درست است. چرا که کمک می‌کند تا علیرغم شکست یا به نتیجه نرسیدن در پاره‌ای از موارد، دوباره از نو شروع کنیم. در این وادی جناب مهندس، از سه دسته انسان‌های تک‌بعدی، دو بعدی و سه بعدی صحبت می‌کنند. بر این اساس انسان تک‌بعدی از حل مسائل و مشکلات خود عاجز است. و انسان دو بعدی نیز با وجود مثلث (عشق، عقل و ایمان) می‌تواند بر بسیاری از معضلات  و مشکلات فائق آید. نکتۀ ظریفی که جناب مهندس اشاره می‌کنند، خط چهارم یا خط خمر است که، تمامی مسائل ما نیز به همین خط خمر متصل است و اگر این خط خمر درست نباشد، عشق ، عقل و ایمان معنایی ندارد.

مصرف کننده‌ای که با مواد و یا سایر مخدرها سیستم شبه افیونی خود را تخریب و وابسته به آن نموده است، برای به تعادل رساندن، باید زحمت ده تا دوازده ماه تلاش را به جان بخرد و آن‌هم بستگی به شرایطی دارد که خطایی مرتکب نشود و بتواند رهایی و درمان را به  دست آورد. اگر ارتقاء نقطۀ تحمل و کسب آموزش‌ها نباشد، چگونه می‌توان انتظار داشته باشیم سیستم ایکس به تعادل و شکوفایی برسد؟؟؟

در انتهای سخنانم مایلم به جمله‌ای از استاد سیلور اشاره کنم که می‌گویند: هیچ تلاشی بی‌نتیجه نیست، مشروط بر این که مبدآ ، مقصد و هدف معینی را دنبال نماییم و طبیعی است، رسیدن به هدف هزینه دارد و باید صبر و تحمل داشت تا از گذرگاه‌های سخت بتوانیم عبور کنیم.
متشکرم که با سکوت‌تان به صحبت‌های من گوش فرا دادید.

اعلام سفرمسافر سعید:
سلام دوستان سعید هستم یک مسافر، آنتی ایکس مصرفی تریاک شیشه، مدت سفر اول 10 ماه، روش درمان DST، ورزش در کنگره فوتبال، رهایی 1 سال 23 روز.

آرزوی مسافر سعید:
خدایا توان حرکت در مسیر سبز کنگره را به ما عطا کن.

سخنان راهنما مسافر رضا:
تبریک عرض می‌کنم یک سال رهایی مسافر سعید را خدمت ایشان و خانواده محترم‌شان و راهنمای همسفر ایشان خانم زهره. حقیقتا امروز حسی را شبیه به حسی که در پنج سال رهایی همسفرم داشتم تجربه می‌کنم خوشحالی وافری را از این تولد دارم و امیدوارم این حال خوب برای مسافر سعید و خانواده‌ی محترمش تداوم داشته باشد.

سخنان مسافر سعید:
به نام نامی انسان که قطره‌ای از اقیانوس قدرت مطلق است. گذشته برای من فقط تاریکی محض بود و هیچ‌کس و هیچ‌چیزی را نمی‌دیدم گذشته را پشت سر گذاشته‌ام که انشالله حال و آینده را در زندگی‌ام بسازم امروز صلح و صفا و آرامش را مدیون کنگره هستم و واقعا کلمه یا جمله‌ایی برای قدردانی از کنگره 60 که پسرم را به من برگرداند ندارم اما به رسم ادب و بر حسب وظیفه لازم می‌دانم از جناب مهندس، خانواده محترم‌شان، تمامی خدمت‌گزاران کنگره 60 راهنمای هسمفر عزیزم خانم زهره و به ویژه راهنما و استاد عزیزم آقا رضا متقی صمیمانه قدردانی و تشکر کنم.

سخنان راهنمای همسفر:
ابتدا به مسافر سعید راهنمای محترم آقا رضا و همسفر عزیزشان تبریک عرض می‌کنم. این آمدن و رفتن‌ها بخاطر تاثیری که دارند حس خوبی را ایجاد می‌کنند و از این بابت خدارا شاکرم. تولدها پیام دارند ما سخت‌تر از درمان شیشه نداریم اما امروز مسافر سعید خدمت‌گزار کنگره 60 هستند، ایشان خواسته‌ی قوی خود را به عمل تبدیل و وادی تغییر، تبدیل و ترخیص را با موفقیت به سرانجام رساندند.

سخنان همسفر اکرم:
به نظرم می‌رسد در این جایگاه غیر از شکر و سپاس‌گزاری کاری نمی‌شود انجام داد از این‌که مسافرم در این جایگاه حضور دارد خدا را شاکرم و باید اعتراف کنم که آروزی همیشگی من بود از این بابت تا ابد مدیون بنیان کنگره 60 و راهنمای محترم مسافرم و راهنمای خودم هستم.

سخنان همسفر زهرا:
وقتی به این روزهای پدرم فکر می‌کنم احساسات اجازه سخن گفتن نمی‌دهد. ابتدا از خداوند سپاس‌گزاری می‌کنم که مسیر کنگره را برای ما نمایان کرد. از مهندس دژاکام و راهنماهای پدر و مادرم و راهنمای برادرم صمیمانه سپاس‌گزارم که در این مسیر سبز کنار ما بودند. مهم‌ترین ثمره‌ی حضور ما در کنگره به نظر من رهایی برادرم بود چون تا قبل از آشنایی ما با این مسیر روابط خانوادگی مناسبی نداشتیم اما امروز به برکت کنگره برادرم بزرگترین پشتیبان من است و از حمایت‌های او سپاس گزاری می‌کنم.

گروه سایت نمایندگی زالپارس
مرزبان خبری: مسافر حامد
تایپ و ویراستار: مسافر محسن لژیون سوم
تنظیم برای وبلاگ: مسافر جواد لژیون ششم