جلسه نهم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی بویین زهرا، با استادی مسافرحسن، نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه "چگونه در کنگره قدر دانی کنیم" در روز سهشنبه 17 بهمن 1403 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. از خداوند شاکرم که این جایگاه را نصیب من کرد و از نگهبان و دبیر جلسه ممنونم که اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم تا آموزش بگیرم. جایگاه استادی حس و حال خوبی دارد. امیدوارم که همه دوستان آن را تجربه کنند.
از ایجنت محترم آقا ادیب، راهنمای دوست داشتنیم و راهنمای محترم آقا نوید و راهنمای دوستداشتنی آقا داود تشکر ویژه دارم. اگر این راهنمایان نبودند، معلوم نبود در کجا و در چه حالی بودیم و با زحمتهای آنها به این حال خوب رسیدم و بابت این کار باارزش مدیون آنها باشیم.
آقای ادیب در مورد خدمت کردن به من گفتند که هر جایگاه خدمتی خودش فرد را انتخاب می کند، این حرف ایشان خیلی زیبا بود و حال من رو خوب کرد؛ چون در انتخابات نگهبانی شرکت کرده بودم و رأی نیاورده بودم به همین خاطر از همه دوستانی که به من رأی داده و کسانی که رأی نداده بودند سپاسگزارم. این حال خوبی را ما مدیون کنگره هستیم.
کنگره مطالب بسیاری را به ما یاد داده، دوران مصرف اگر صحبتی هم میکردیم اگر حرف حساب هم بود میگفتند شخص نشئه کرده و...

اما حالا بهواسطه درمان خودم، مدیون کنگره هستم؛ چون در مکانی صحبت میکنم که دوستان با عشق به حرفهایم گوش میکنند و این بزرگترین نعمتی است که خداوند بهواسطه کنگره به من داده و چگونه باید در مقابل این همه خوبیها قدردانی کنم؟
تشکر میکنم از همه خدمتگزاران کنگره و همه خدمتگزاران در قسمتهای مختلف که از کار و زندگی خودشان میبخشند و زودتر از بقیه در شعبه حضور دارند و خدمت میکنند تا مسافران بهراحتی به سفرشان ادامه دهند.
در دوران مصرف غرور و منیت اجازه تشکر و سپاسگزاری را از بزرگترها و دیگران و حتی را خانواده نمیداد. قبل از آمدن به کنگره من ترکهای مختلفی داشتم و هر جا صحبت ترک بود میرفتم. در یکی از NGOها، 3 سال سابقه ترک داشتم؛ ولی جواب نداد. زمانی که وارد کنگره شدم و سفرکردم دوباره متولد شدم و الان یک سال است که معنی زندگی کردن را فهمیدم و دارم زندگی میکنم.
تایپ: مسافر مهدی لژیون یکم
تنظیم : مسافر مهدی مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
403