English Version
This Site Is Available In English

با شکرگزاری ناامیدی از بین می‌رود

با شکرگزاری ناامیدی از بین می‌رود

جلسه اول از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی الوند قزوین با استادی همسفر نیلوفر، نگهبانی همسفر خدیجه و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «در کنگره 60 چگونه قدردانی می‌کنیم؟» روز دوشنبه ۱۵ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ ساعت 15:00 آغاز به‌ کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا شاکر خداوند هستم که دوباره توانستم این جایگاه را تجربه کنم و کنگره در مسیر زندگی‌مان قرار گرفت تا بتوانیم از آموزش‌های آن بهره‌مند شویم. درست است که چند سالی از عمرمان گذشته بود که وارد کنگره شدیم؛ ولی به قولی که می‌گویند: ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است. ما هم اذن ورود به کنگره را در آن روز و در آن لحظه دریافت و شروع به گرفتن آموزش‌ها کردیم. از راهنمایم همسفر مریم بسیار سپاسگزارم که به من اعتماد کردند و اجازه دادند که در این جایگاه خدمت کنم. از راهنمای سفر اولم همسفر محدثه نیز سپاسگزارم. مدیون آموزش‌های این دو بزرگوار هستم. مدیون زحمات تمامی خدمتگزاران هستم که امروز اینجا نشسته‌ام و مشارکتم را باحال خوش با شما در میان می‌گذارم.

قدردانی شامل کلمه قدر که یعنی اندازه یا اندازه یک‌ چیزی و دانی یعنی دانستن است. قدردانی یعنی دانستن اندازه. وقتی به نعمت‌هایی که اطرافمان هست نگاه می‌کنیم، بایستی قدر آن‌ها را بدانیم و شکرگزار آن‌ها باشیم. شکرگزاری یکی از بهترین و زیباترین کارهایی است که انسان در رابطه با نعمت‌های خود می‌تواند انجام دهد. وقتی‌که شکرگزاری می‌آید، ناامیدی کم‌رنگ می‌شود. با کم رنگ شدن آن ترس، منیت و بسیاری از ضد ارزش‌ها نیز از بین می‌روند و صفات ارزش جایگزین آن‌ها می‌شوند؛ پس باید شکرگزار خداوند باشم، به خاطر داشتن نعمت‌هایی که دارم.

انسان یک‌زمانی به یک درجه از فهم و کمال می‌رسد که آن زمان می‌فهمد که چه چیزهایی دارد. داشته‌هایش را می‌شمارد و روی نداشته‌هایش متمرکز نمی‌شود. همسفر مریم در لژیون سردار گفتند: روزانه ۱۰ مورد از داشته‌هایتان را بشمارید. بعد از گذشت مدتی می‌بینید که شما دارای داشته‌های بسیار زیادی هستید و دیگر نداشته‌‌هایتان به نظر نمی‌آید. نداشته‌‌هایمان شامل مسائلی می‌شوند که باید در جهت آن‌ها حرکت کنیم و آن‌ها را حل کنیم. شاید بعضی از آن‌ها را بتوانیم تبدیل به داشته‌هایمان کنیم؛ ولی هر کدام از آن‌ها که محقق نشد، حتماً تقدیر و فرمان الهی در آن نقش داشته است.

وقتی به اطرافم نگاه می‌کنم، ناخودآگاه نعمت‌های زیادی را می‌بینم. نعمت سلامتی، داشتن فرزندان سالم، نعمت داشتن این مکان مقدس، نعمت داشتن مسافری که توسط آن اجازه ورود به کنگره به من داده‌شده است. شاید وقتی اسم مصرف‌کننده می‌آمد، خیلی ناراحت می‌شدم و با خودم می‌گفتم که چرا همسر من مصرف‌کننده شده است؛ اما این بسیار زیباست که حالا من به‌واسطه همان مصرف‌کننده در این مکان حضور دارم. بعد از رهایی مسافرم تازه متوجه شدم که چه بندهای ضد ارزشی در من وجود داشته است. بزرگ‌ترین بند ضد ارزشی در من ناامیدی بود. به‌واسطه آن ترس، منیت، گوشه‌گیری نیز به سراغ من آمده بود. خیلی از این بندهای ضد ارزشی را اینجا شناختم. وقتی اینجا آموزش گرفتیم و به یک فهم و کمالی دست پیدا کردیم، تازه متوجه ضد ارزش‌های درونی خودمان می‌شویم.

من در کنگره متوجه شدم، به‌جای زوم کردن دوربین مسافرم روی خودم زوم کنم. این برای من بسیار باارزش بود. در بیرون از کنگره نیز این مسئله برای من خیلی کمک‌حال شد. یاد گرفتم تا روی حالات اطرافیانم زوم نکنم. اگر وابسته به حال آن‌ها باشم، حال من نیز با خرابی حال آن‌ها بد می‌شود. چرا بایستی حال من به حال آن‌ها وابسته شود؟ این تمرینات و آموزش‌ها را کنگره به من آموخت و من مدیون آموزش‌های کنگره هستم. همچنین مدیون جناب مهندس و تمامی خدمتگزاران کنگره هستم. حالا راجع به قدردانی در کنگره می‌توانم این را بگویم که من در اینجا یاد گرفتم که هر عزیزی به من آموزش می‌دهد و یا به من خدمت می‌کند، بایستی از او تشکر و قدردانی کنم. حتی کسی که یک لیوان آب برای من می‌آورد. ازنظر مالی در حد توان در لژیون سردار شرکت کنم. از سبد قانون یازدهم غافل نشوم.

رجوع کنم و ببینم که بهای حال خوش من چقدر بوده است؟ زمانی نمی‌توانیم روی آن حال خوش قیمت بگذاریم. همین مسئله ناامیدی که در کنگره از من گرفته شد. من هر طور که با خودم حساب می‌کنم، نمی‌توانم بهایی برای این حال خوشم در نظر بگیرم. نمی‌توانم روی آن قیمت بگذارم. نمی‌توانم، تصمیم بگیرم که مبلغ پاکت برای مهندس چقدر باید باشد؛ اما سعی می‌کنم تمام صدم را در این امر بگذارم. نکته بعدی اینکه رهجوی خوبی برای کنگره باشم. همین‌که در حال دریافت آموزش هستم، بتوانم این آموزش‌ها را کاربردی کنم. به عبارتی وقتی به یک دانایی رسیدم، بتوانم آن دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کنم. این را یادمان باشد. وقتی‌که حرف راهنما را گوش می‌دهیم و خدمتگزار می‌شویم، رهجوی خوبی می‌شویم. آموزش می‌گیریم. در امتحانات شرکت می‌کنیم. به هر نحوی که شما خدمت را درک و لمس کردی، آن موقع زمانی است که شما قدردانی را برای راهنمای خود به‌جا آورده‌ای.

به یاد داشته باشیم که اگر من کاری در کنگره انجام می‌دهم، همگی بازپرداخت بدهی من در قبال کنگره می‌باشد. همین‌که کنگره من را به درمان و حال خوش رسانده است و به‌قول‌معروف کنگره‌ آدرس خودم را به خودم برگردانده است. باید قدردان آن باشم. هر جای دنیا هم که می‌رفتم، نمی‌توانستم این داشته‌ها را به دست بیاورم. نکته آخر اینکه مهم‌ترین چیز در بین همه عزیزانی که دورهم جمع شده‌ایم، داشتن خواسته است. خواسته داشتن درمان، خواسته رسیدن به حال خوش را در ذهنتان پرورش دهید. مطمئن باشید وقتی به خودتان انرژی مثبت می‌دهید و آن خواسته را تقویت می‌کنید، صد در صد هم درمان مسافر و هم درمان همسفر اتفاق می‌افتاد.

تبریک و تشکر خدمت نگهبان و دبیر جدید همسفر خدیجه و همسفر مریم:

مرزبانان کشیک: همسفر سمیه و مسافر روح‌الله
تایپ: رابط خبری همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الوند قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .