سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، با گوش دادن سیدی عبور از استاد امین، تصمیم گرفتم برداشت خود را پیرامون این سیدی به اشتراک بگذارم. دیدگاه من قبل از کنگره به مسائل و اتفاقات خوب زندگی اینگونه بود که وقتی اتفاق خوبی برای من رخ می داد، خوشحالی می کردم و با حس خوب آن روز را به پایان میرساندم.
همچنین دیدگاهم قبل از کنگره درمورد اتفاقات بد به این شکل بود، وقتی یک اتفاق بد برای من رخ میداد، فقط با حالی افسرده، مضطرب و چهرهای درهم، بصورت مداوم میگفتم، چرا من، چرا برای من، مگر من چکار کردهام که سزاوار این اتفاق هستم و حتی حال نزدیکان خود را خراب می کردم و یا می گفتم خدا با من نیست، خدا من را دوست ندارد و ...، یا میگفتم حال که این اتفاق بد برای من افتاده من هم با دیگران رفتار بدی انجام میدهم. اما از زمانی که وارد کنگره شدم، به دلیل آموزشهایی که اینجا دریافت کردهام، مسئله شکرگذاری برای من مطرح شده است.
در قرآن آیهای داریم که میگوید: " انسان نسبت به رب خود ناسپاس است "، در کل انسان نسبت به نعمتهای خدا ناسپاس است، اتفاقات و مسائل ناگوار را من میشماردم، اما اتفاقات خوب را خیر. به نظر من شکرگذاری بسیار مهم است، شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند.فهمیدم خداوند فقط برای زمانی نیست که مصیبتی به من وارد شده است.
قلباً به این موضوع معتقد هستم که هیچ مصیبتی وجود ندارد، این تفسیر غلط من است که باعث می شود آن مسئله را مصیبت بشمارم. اگر قبل از انجام کارها تفکر کنیم، یا در رابطهای که شروع میکنیم و به مسیری پا میگذاریم، درست فکر کنیم و سعی در فریب خود با ظواهر نکنیم، مطمئنا می توانیم راه درست و غلط را انتخاب کنیم. دومین مورد برای من این است که وقتی مشکلی برای شخصی به وجود میآید، به دلیل تفکر غلط است، دیگران را مقصر دانستن، باعث زود غرق شدن فرد می شود.
مثلا فردی که در باتلاق فرو رفته اگر به دنبال مقصر بگردد بیشتر غرق می شود اما میتواند با تفکر راه برای بیرون آمدن از آن باتلاق پیدا کند. من در دورههایی از زندگی به دلیل عدم تفکر درست، مسیری اشتباه رفتم، مجدد برای بیرون آمدن از همان مشکل، یک تفکر غلط دیگر کردهام و در مشکلی بزرگ افتادهام، در صورتی که الان به آن روزها نگاه می کنم، اگر بجای زانوی غم بغل کردن، به زمین و زمان بد گفتن و خدا را مقصر دانستن، تفکر می کردم، راه حل را پیدا می کردم.
من در هنگام بروز مشکلات با توجیه آنها باعث سنگینتر شدن بار مشکل میشدم و از پیدا کردن راه حل برای آن باز میماندم. در قرآن جمله زیبایی است که میگوید: تو چه میدانی چه چیزی برای تو بهتر است؟ می توان هنگام بروز مشکلات به گونهای دیگر نگاه کرد. اضداد در همه زندگی لازم است، اگر مشکلات نباشند آسایش قابل درک نیستند. ما اگر با ناراحتی به دنبال چاره باشیم، آن را نخواهیم یافت. گاهی نیز در برخی از مسائل که از حوزه اختیار ما خارج هستند، بهترین کار پذیرش آنها میباشد، باید بدانیم هیچ چیز همیشگی نیست و این ناراحتیها گذرا هستند اگر درست تفکر و عمل کنیم. تا سختی فتح قله را تجربه نکنی، زیبایی نوک قله را نمی توانی رویت کنی. خدا در قرآن میگوید: از پس هر سختی، آسانی قرار دادهایم و با سختی ها آسانی است.
بارگذاری و پیاده سازی: سایت نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
676