ازدواج با مواد مخدر یعنی بدون درک، آگاهی و دانش به زندگی نگاه کردن

پنجمین جلسه از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی خواف، با استادی راهنما مسافر پهلوان جواد، نگهبانی مسافر محمود، دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "ازدواج" روز پنجشنبه یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

می‌رسن آنانی که تشنه و مشتاق سیراب شدن یا آنانی که از سکون به حرکت در نمی‌آیند هرگز نخواهند رسید جام‌های خالی یا نیمه پر عاقبت پر خواهند گشت و این یک وعده بر حق الهی است و برای آنانی که در پی کشف حقیقت و یافتن خویشتن خویش می‌باشند. سلام دوستان من جواد هستم یک مسافر.

خداوند را شاکر و سپاسگزارم جهت اجازه حضور و توفیق خدمت. از گروه مرزبانی ممنونم که امروز اجازه خدمت تو این جایگاه را به من دادند واقعاً خیلی خوشحالم که بعد از چشیدن طعم اولین رهایی های نمایندگی خواف که همت همه اعضای گروه کنگره 60 با شعار اینکه همه برای یک نفر و یک نفر برای همه، خب خیلی خوشحالم که در این دستور جلسه ازدواج توفیق نصیب من شد. تبریک میگم به همه عزیزان، در راس به جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان و دیده بانان،آقای فلاح عزیز مسئول نمایندگی،گروه مرزبانی ،آقای راجع، همه بچه های خدمت‌گذار و همه آنهایی که در این راه به یکدیگر کمک کردیم که این اتفاق بزرگ رقم بخورد و من شک ندارم که با یاری تک تک شما عزیزان و اگر کار گروهی و جمعی نبود هرگز این توفیق نصیب ما نمی‌شد که امروز خودمان شاهد رهایی این عزیزان در نمایندگی خواف باشیم، من خیلی خوشحالم. دستور جلسات کنگره همشون خوب هستند و بعضی اوقات آدم را وادار به تفکر میکند که چرا این دستور جلسات را گذاشته اند انسان‌ها فقط زن و مرد ازدواج نمی‌کنند با همدیگر بعضی اوقات بر اساس ندانستن جهل و نادانی و انجام یکسری از کارها چون کلام الله هم می‌گوید که خداوند همه چیز را بر اساس زوج و فرد یعنی باید زوجیت باشد که یک چیزی به وجود بیاد، بر اساس جهل و نادانی با یک سری از کارها و مسائلی انسان‌ها ازدواج می‌کنند من اگر بخواهم از یک شکل دیگر به قضیه نگاه بکنم قبل از اینکه مصرف کننده مواد مخدر بشوم یک نیروی اهریمنی و مواد مخدر چه وعده وعید هایی داد و چه در های باغ زرد و سرخی نشان من داد،بعد مراسم نامزدی من با مواد مخدر و کم کم بر اثر استفاده مکرر و بعد از اینکه تمام آن سیستم‌های تولید مواد شبه افیونی بدن من از کار افتاد مراسم عقد و آخر امر ازدواج من با مواد مخدر صورت گرفت و محصولش این شد که یک فرد مصرف کننده فاقد علم و آگاهی با کلی از صفات بد شروع کرد به زندگی در کنگره و آدمهایی که کنگره ای هستند و زمانی مصرف کننده بودند قبل از اینکه با همسرشان بخواهند ازدواج کنند یک ازدواج نا میمونی با مواد مخدر داشتند. تک تک ما اگر به زندگی های خودمان نگاه کنیم می‌بینیم که ما اصلا به فرمان خود و خانواده نبودیم بر اساس آن پیوند و بر اساس آن ازدواج با مواد مخدر ،هیچگونه درک ،آگاهی و دانایی نسبت به زندگی نداشتیم اکثر بچه‌های کنگره که مصرف کننده بودند و درمان شدن و یا در حال درمان شدن هستند بر اساس آن جهل و ناآگاهی زندگیشان یا در حال فروپاشی و یا از هم فروپاشیده شده بود،یعنی نه همسری بود و نه فرزندی بود و اگر هم بود انگار که نبود.

این دستور جلسه باید حتما مارا به تفکر وادار کند که من اگر ازدواج کردم و دارای خانواده هستم زندگیم را دو بخش کنم قبل از درمان و قبل از کنگره ،بعد از کنگره و بعد از درمان و اگر هنوز ازدواج نکردم و مجرد هستم باز این را هم با خودم دو دو تا چهار تا کنم اگر قبل از کنگره و قبل از درمان ازدواج می‌کردم چگونه بود و حالا اگر رها بشوم و بعد از رها شدنم که با این علم و دانشی که در کنگره کسب می‌کنم چه می‌شود . همش برمی‌گردد به مسئله دانایی که انسان‌ها با کسب آموزش و علم چه اتفاقات بزرگ و شگرفی می‌توانم داخل زندگیشان رقم بزنند. این حرف‌هایی که می‌زنم نظر شخصی خود بنده است،من می‌توانم در یک بستری که از آن علم و آگاهی دریافت می‌کنم ازدواج کنم یا هر دو در سی دی زوج فرد جناب مهندس هم می‌گویند که من وارد کنگره می‌شوم و با آموزش‌های کنگره جفت می‌شوم ،با راهنما جفت می‌شوم یعنی با آموزش ازدواج می‌کنم و یک فرد درمان شده به دنیا می‌آیم آن چیزی که در اوایل صحبت‌ها به آن اشاره کردم بر اثر جفت شدن ما با مواد مخدر چه ازدواجی صورت گرفت و چه چیزی خلق شد و حالا بعد از آمدن ما به کنگره و با جفت شدن ما و بودن در مسیر آموزش و کسب آموزش چه اتفاقی برای ما رقم خورد . من خودم بارها و بارها فکر میکنم به این قضیه که چه اتفاقی می‌افتد که یک آدم با آموزش جفت می‌شود با سیستم و راهنماش جفت می‌شود مورد شفاعت قرار می‌گیرد یعنی آموزش و سیستم شفیعش می‌شوند بر اساس یک سری از دریافتی‌هایی که بعضی از کنگره‌ای‌ها از بچه‌های کنگره بیشتر کسب می‌کنم به عنوان راهنما انتخاب می‌شوند پس از طی مراحل آزمون و می‌شوند انتقال دهنده یک علم یعنی بر اساس سعی و تلاشی که در بستر آموزش و جفت شدن با آموزش‌ها مورد شفاعت قرار گرفتند و رها شدند در ادامه بر اساس آن سعی و تلاشها ،آقای مهندس اینهارا قبول کردند و اجازه انتقال علمشان را به راهنما میدهند پس حالا راهنما یا هر فردی که وارد کنگره می‌شوند