سلام دوستان معصومه هستم همسفر
ازدواج یک امر الهی است و خداوند همه را به این امر تشویق کرده است؛ همچنین طبیعیترین حالت انسان است؛ حالتی که در آن شادکامی پدیدار میشود. ازدواج در زمانهای گذشته به صورت سنتی و در سنین پایین با خواستگاری پسر از دختر صورت میگرفت درنتیجه آنها یکدیگر را میدیدند، والدین تصمیم میگرفتند و ازدواج انجام میشد؛ اما امروزه مسئله ازدواج با قدیم فرق دارد چون در سن بالا و با انتخاب و شناخت خود افراد از یکدیگر این امر صورت میگیرد. سطح توقعات افراد در گذشته پایین بود؛ عروس و داماد به خانه پدری میرفتند و با وسایل جزئی و ابتدایی زندگی را آغاز میکردند، در کنار هم لذت میبردند و کمکم با تلاش و کوشش خود تمام وسایل رفاهی را تهیه میکردند و زندگی را سخت نمیگرفتند. ولی امروزه افراد بسیار اندکی هستند که در امر ازدواج سختگیری نمیکنند و باهم توافق دارند که در زندگی باوجود سختی و مشکلات، خوب زندگی کنند که این خود یک هنر است و هر انسانی باید هنرمند باشد. زمانی که ازدواج صورت میگیرد یک سفر دونفره را شروع میکنیم؛ باید ببینیم که طرف مقابل از چه چیزی خوشش میآید و از چه چیزی بدش میآید. هیچ موقع دنبال انسانی نباشیم که شبیه به ما باشد چون چنین انسانی وجود ندارد؛ باید در تقویت نقاط مشترک تلاش کنیم که باعث بحث و دعوا نشود و به نظر همسر خود احترام بگذاریم. همینطور که هر دو طرف به شکل ظاهری خود رسیدگی میکنند باید در حفظ بهداشت شخصی که بسیار مهم و حائز اهميت است، توجه داشته باشند؛ باید همیشه مرتب باشند و برای هم وقت بگذارند تا زندگی بهتری داشته باشند.
آقای مهندس میفرمایند: «در ازدواج باید عشق وجود داشته باشد که عشق از سه ضلع: سایهها، جاذبه و حس تشکیلشده است». مسئله ازدواج فقط سایه نیست، سایه یک ضلع است و مسئله بعدی حس است که اگر نباشد جاذبه فعال نمیشود و جاذبه بر مبنای حس فعال میشود. سایه آن چیزی است که در زیبایی نقش دارد؛ زیبایی در کلام، بیان و سخن گفتن است که از درون ما خبر میدهد. ما باید یاد بگیریم که بر روی حس خود بیشتر کار کنیم تا حس خوب ما ساطع شود؛ پس نتیجه میگیریم که ازواج یک هندوانه دربسته است و مشکلات وجود دارند بنابراین ما باید یاد بگیریم که چگونه آن را مدیریت کنیم تا در کنار هم بتوانیم به آسایش، آرامش، رفاه و حس و حال خوب برسیم و از لحظهلحظه زندگی لذت ببریم.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی هر فردی هست که جز اتفاقهای خوب زندگی بهحساب میآید. ازدواج پیوندی است که هیچکس در آن ضرر نمیکند و در مسیر سعادت و خوشبختی قدم برمیدارد؛ ولی به شرطی که ازلحاظ رفتار، کردار، عشق و محبت یکدیگر را تکمیل کنند؛ البته هیچ فردی شبیه شخص دیگری نیست و اخلاق و فرهنگها متفاوت است؛ پس زن و مرد باید سعی کنند با عقل و منطق درست، با اخلاق و فرهنگ همدیگر آشنا شوند و آن را قبول کنند. ازنظر من یکی از مهمترین نیازهای انسان در ازدواج، دریافت عشق و محبت است و ما زمانی میتوانیم ازدواج خوبی داشته باشیم که فردی مناسب را برای ازدواج انتخاب کنیم؛ باید شناخت خوبی از همسر موردنظر داشته باشیم تا بعد به مشکل برنخوریم.
حدود چند ماه پیش یکی از افراد فامیل که بهتازگی ازدواج کرده بود از همسر خود جدا شد. برایم سؤال پیش آمد که چرا این اتفاق افتاد؟ دلیل آن انتخاب نادرست چه بوده است؟ تا اینکه با گوش دادن به سیدی «ازدواج» آقای مهندس حسین دژاکام به جواب سؤالات خود رسیدم. آنها شناختی از خود و تفاوتهایی که در وجودشان بود، نداشتند، در زندگی آنها نظم وجود نداشت، حرمت بین آنها شکسته شده بود، آنها تعریف مشخصی از ازدواج، درک و آگاهی نسبت به هم نداشتند؛ بهطورکلی هنر زندگی کردن و هم مسیر شدن برای برطرف کردن نیازهای یکدیگر را بلد نبودند. اگر در امر ازدواج، انتخاب درست همراه با اندیشه، تفکر و رعایت اصول بهداشتی باشد؛ بیشک مرد و زن دنیای زیبا و پر از آرامشی را در کنار هم تجربه میکنند؛ چون ازدواج پیوندی است که هیچکس در آن ضرر نمیکند و در مسیر سعادت و خوشبختی قدم برمیدارند. چیزی که باعث شده من و همسرم بعد از گذشت سی سال دچار اختلاف و مشکل نشویم؛ تبادل عشق، محبت و تفاهم ازلحاظ شخصیت، فرهنگ و ... در زندگی مشترکمان است.
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر
انسانها در مقوله ازدواج به سه گروه تقسیم میشوند:
۱_کسانی که ازدواج کردهاند و در حال زندگی مشترک هستند.
۲_کسانی که ازدواج کرده و جدا شدهاند.
۳_کسانی که ازدواج نکرده و در شرف ازدواج هستند.
در قضیه ازدواج چند نکته ضروری وجود دارد که باید مدنظر داشته باشیم و به آنها عمل کنیم؛ بهطورکلی زندگی کردن یک هنر است و نگهداری و حفظ کردن آنهم یک هنر است. یکسری نکات ریز و پیشپاافتاده در زندگی وجود دارد که باعث ویرانی زندگی میشود؛
۱- همسطح بودن زوجین؛ یکی از معجزات هستی این است که هیچ موجودی شبیه موجود دیگری نیست و انسان هم از این قاعده مستثنا نمیباشد؛ بنابراین در مسئله ازدواج، نباید دنبال کسی باشید که شبیه خودتان باشد بلکه کافی است که در یک یا چند سطح نزدیک به هم باشید؛ ازلحاظ تحصیلات، سطح فرهنگ و ...
۲- احترام گذاشتن در همهجا صادق است؛ انسان باید مؤدب باشد و به دیگران احترام بگذارد.
۳_ رعایت بهداشت یکی از مهمترین مسائلی است که هر زوجی باید رعایت کند.
۴_ مشارکت در زندگی؛ هر فردی نسبت بهطرف مقابل وظایفی دارد و افراد مکمل یکدیگر هستند.
۵_ روابط بین زوجین؛ وقتی دو نفر باهم زندگی میکنند باید روی نقاط مشترک کار کنند.
۶_ افراد باید برای یکدیگر ارزش قائل شوند.
۷_ نباید بین زوجین رابطه ارباب و رعیتی وجود داشته باشد.
۸_ عدم تخریب یکدیگر چه در ظاهر و چه در باطن؛ خصوصاً کوچک کردن و متهم کردن یکدیگر در حضور فرزندان اشتباه است. در زندگی مشترک قبح کلمه طلاق را به خاطر هر چیز پیشپاافتادهای نریزید، مدام این کلمه را به زبان نیاورید و از آن پرهیز کنید.
۹_زورگویی و فحاشی؛ اگر مرد ازنظر قدرت بدنی بالاتر است نباید زورگویی و فحاشی کند.
۱۰_ آسان گرفتن در تهیه لوازم و امکانات برای شروع زندگی مشترک.
۱۱_در مسئله ازدواج هیچچیز صد درصد ایده آلی وجود ندارد.
۱۲_مثلث عشق سه ضلع دارد (حس، سایه، جاذبه)؛ در ازدواج حس است که جاذبه را به وجود میآورد و حس، سایه را میسازد؛ مثلاً کلام زیبا در ظاهر فرد تأثیر میگذارد و جاذبه ایجاد میکند.
۱۳_ تقدیر؛ نمیتوان نقش تقدیر را در مسئله ازدواج نادیده گرفت.
سلام دوستان مریم هستم همسفر
جناب مهندس در سیدی «ازدواج» میفرمایند: «بهطورکلی سن ازدواج بالا رفته است.» اصولاً انسانها در قالب ازدواج، به سه گروه تقسیم میشوند:
گروه اول؛ کسانی که ازدواجکردهاند.
گروه دوم؛ کسانی که ازدواجکرده و به هر دلیلی جدا شدند.
گروه سوم؛ کسانی که قصد ازدواج دارند و در شرف ازدواج هستند. جناب مهندس حسین دژاکام میفرمایند: «زندگی کردن یک هنر است، زندگی را نگهداشتن و حفظ کردن آنهم یک هنر است و نکات بسیار ریز باعث ویرانی یک زندگی میشود». نکته مهم که در هستی وجود دارد این است که هیچ موجودی مثل هیچ موجود دیگری نیست؛ حتی درختان و دوقلوها هم شبیه به هم نیستند. در مبحث ازدواج نباید توقع داشته باشید که فردی مثل خودتان پیدا شود؛ البته لازم است همسطح باشید چه افرادی که ازدواج کردهاند و چه کسانی که در شرف ازدواج هستند؛ اولین مسئله این است که به یکدیگر احترام گذارند؛ ادب، نزاکت و احترام به یکدیگر از بارزترین مسائلی است که ما باید آن را در نظر بگیریم. مسئله بعدی رعایت بهداشت است که عدم رعایت آن ممکن است باعث دوری افراد از هم شود. بهداشت با ظاهرسازی تفاوت دارد؛ آن چیزی که زیبا است بیان شخص است. مسئله دیگر مشارکت کردن در زندگی میباشد که هر دو نفر مکمل یکدیگر هستند و متناسب با قدرت بدنی باید کارها را انجام دهند. مورد بعدی کار کردن روی نقاط مشترک یکدیگر است؛ اگر یک مثلث در نظر بگیریم که یک ضلع آن جنس مؤنث، یک ضلع جنس مذکر و قاعده آن روابط بین این دو نفر باشد؛ بنابراین وقتی دو نفر باهم زندگی میکنند باید روی نقاط مشترک هم کار کنند. البته تمام این مسائل تا جایی امکانپذیر است که هر شخص از موقعیت خود سوءاستفاده نکند. یکی از کارهایی که نباید انجام دهند؛ جلوگیری از تخریب یکدیگر بهخصوص در حضور دیگران و فرزندان است که این مسئله باعث شکاف بین زن و مرد میشود و نباید در هیچ شرایطی از کلمه طلاق استفاده کنند. یکی دیگر از موارد زورگویی و فحاشی است. همیشه گفته شده است که سیستم هستی جوری طراحیشده که هر عملی انجام بدهی عکسالعمل دارد. طبق فرمایش جناب مهندس، ما اگر بخواهیم کسی را به هم بریزیم باید اول خودمان و بعد طرف مقابل را به هم میریزد. مورد دیگر تربیت فرزند است. زوجها حتماً باید ورزش و پیادهروی کنند؛ خانمها روزی ۵۰۰۰ قدم راه بروند. آقایان و خانمهایی که میخواهند ازدواج کنند باید به «مثلث عشق» توجه داشته باشند؛ اول از همه اینکه میخواهند همهچیز ایده آل باشد و این امکانپذیر نیست. یک ضلع مثلث حس، ضلع دیگر جاذبه و ضلع سوم سایه است؛ پس فقط سایه نیست بلکه سایه یک قسمت آن است و ضلع بعدی حس شما است؛ پس چیزی که در ازدواج همهچیز را بهطرف خود جذب میکند، حس است و حس، جاذبه را به وجود میآورد. نکته بعدی اینکه لازم نیست از کسی که ازدواج نکرده است سؤال کنید که چرا ازدواج نمیکنی؟ عقیده شخصی جناب مهندس با توجه به همه مسائل نقش تقدیر در زندگی است.
سلام دوستان محبوبه هستم یک همسفر
ازدواج یک امر خداپسندانه است و حضرت محمد (ص) میفرمایند: «دین انسان با ازدواج کامل میشود». درگذشته سن ازدواج پایین بود و بزرگترها انتخاب میکردند و ما به خاطر احترامی که برای پدر، مادر و بزرگترها قائل بودیم موافقت میکردیم؛ خدا را شکر در زندگی هم موفق شدیم چون ما در درجه اول احترام به همسر را واجب میدانستیم. طبق پندهای بزرگترها که میگفتند شما وارد یک خانواده غریبه شدهاید پس باید هنر این را داشته باشید که چگونه با آنها زندگی کنید و باید بهداشت و نظم را رعایت کنید. زن و شوهر باید شریک زندگی و رازدار یکدیگر باشند و در همه کارها باهم مشورت کنند؛ اخلاق خوب داشته باشند، به هم احترام بگذارند و به نظر یکدیگر اهمیت دهند؛ مثلاً وقتی همسر از سر کار میآید باید با خوشرویی از او استقبال کنیم و قدردان باشیم. باید در زندگی هدف داشته باشیم، در زمان حال زندگی کنیم و اوقات خوشی برای خود و همسرمان فراهم کنیم. در زندگی پسانداز داشته باشیم تا بتوانیم آینده خود را بسازیم.
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون یکم)
ویراستاری: همسفر صفورا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون سوم)
ارسال: همسفر پگاه خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
189