همسفر مریم
ازدواج يکی از مراحل مهم در زندگی انسان است. در دهههای اخير توجه بسياری از پژوهشگران، متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی، رضایت زوجین و تاثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است. ازدواج برای هر کسی مناسب نیست؛ به اکثر مردم در دوران کودکی گفته شده که روزی ازدواج خواهند کرد و صاحب فرزند خواهند شد و بیشتر مردم نیز به این شیوه و با این طرز تفکر زندگی کردند. برخی از مردان و زنان هیچ تمایلی به برقراری ارتباط صمیمانه و پذیرش مسؤلیتهای زندگی زناشویی از خودشان نشان نمیدهند، این گونه از افراد حداقل تا زمانیکه طرز تفکرشان تغییر نکرده، نباید ازدواج کنند. ازدواج موفق فرآیندی بلندمدت است، نه معجزهای که در عرض یک شب رخ بدهد. عدهای گمان میکنند که زوجهای خوشبخت باید تمام کارهای خود را با یکدیگر انجام بدهند اما واقعیت این نیست، زن و مرد بایستی فردیت خود را تا حدی حفظ کنند.
همسفر معصومه
وقتی به کلمه ازدواج فکر میکنم، امید به آینده بهتر و عشق را به یاد میآورم، محبت و داشتن کسی که در کنار او انسان به آرامش برسد. ازدواج ما در سال ۱۳۷۶ بهصورت کاملا سنتی و دور از هر نوع چشم و همچشمی بود زیرا با مسافرم فامیل بودم و او ساکن مشهد بود. بعد از فوت پدرم در سن شش ماهگی، مادرم برای من حکم پدر نیز داشت و قبول کرد که من را به عقد مسافرم در بیاورد. من نیز با احترام به مادرم، پذیرفتم. یک ماه بعد از ازدواج متوجه رفتار غیر طبیعی مسافرم شدم ولی چون دور از خانواده و در شهری غریب بودم، دم نزدم. با وجود شرایط سخت، بعد از مدتی متوجه شدم که مسافر کوچکی در راه دارم؛ دنیا برای من تیره و تار شد ولی آن بچه گناهی نداشت، برای همین هرروز با اشتیاق بیشتری لحظهشماری میکردم چون باور داشتم که آن بچه دنیای من را تغییر میدهد ولی نگرانی از آینده او مرا اذیت میکرد. بعد از بهدنیا آمدن دخترم، او دنیای من شد و تصمیم گرفتم شرایطی که خودم قبل از ازدواج در نبود پدرم داشتم، برای دخترم تکرار نشود و شروع به تلاش برای ترک مسافرم کردم. تمام راهها را امتحان کردیم ولی بعد از هر بار ترک بهروشهای مختلف، یک ماده جدید وارد زندگی ما میشد. در این شرایط سخت، پسرم پا به این دنیا گذاشت و شرایط برای من سختتر شد. سال ۱۳۸۶ کنگره۶۰ را به ما معرفی کردند؛ به کنگره آمدیم ولی بعد از گذشت ۲ جلسه، مسافرم بهخاطر تهیه تریاک و مصرف آن راضی نشد که ادامه بدهد چون آن زمان در کنگره از تریاک برای درمان استفاده میشد. زمان با تمام سختیها گذشت ولی دیگر خانواده راضی به ادامه این زندگی برای من نبودند و حالا خودم اصرار به ادامه این زندگی داشتم. تقریبا ۱۵ ماه پیش وارد کنگره شدیم و با آموزشهایی که گرفتم فهمیدم خداوند مادرم را وسیله قرار داد تا من را راضی به این ازدواج کند، همچنین مسافرم را با من همنوا ساخت تا من آموزش بگیرم، برای زندگی من در بعد بعدی و تربیت فرزندانم به آن آگاهی لازم برسم تا بتوانم پسرم را به کنگره بیاورم که همسفر پدرش بشود. حال روزی هزار بار خدا را شکر میکنم، از مادرم و مسافرم تشکر میکنم، اگر چه مسافرم سفر درستی ندارد ولی من خسته نمیشوم چون من آموزش گرفتم که اگر خواسته وجود داشته باشد پس آن تحققپذیر است.
همسفر معصومه
همه ما با نگاه کردن به طبیعت و بررسی الگوهای موجود در آن، درمییابیم که رشد، زایش و رسیدن به کمال، در سایه تجربه امکانپذیر نیست. خداوند همه چیز را بهصورت زوج آفریده و انسان نیز جدا از این الگو نیست و برای این که بتواند مسیر خود را به خوبی طی کند، به همراه نیاز دارد. نیازهای جسمی و جنسی یکی از مهمترین نیازهای بشری است. آقای مهندس دژاکام بر مستحکم بودن خانواده ارزش زیادی قائل هستند و همیشه سفارش میکنند برای این که زندگی موفق و خوبی داشته باشید، باید به ازدواج و تشکیل خانواده اهمیت بدهید و به همسر خود احترام بگذارید ولی امروزه با توجه به رفاه و آسایش بیشتر نسبت به گذشته، سن ازدواج بالا رفته که این بهدلیل افزایش سطح توقعات است. در اسلام به امر ازدواج اهمیت خاصی دادند و یکی از ارکان اصلی، حفظ حرمتها است که باعث حفظ روابط میشود. در ازدواج نباید هیچ سری بر یکدیگر داشته باشند. از نظر من ازدواج برای رسیدن به آرامش، محبت، عشق و دوست داشته شدن است. هنر عشق در پیوند تفاوتها است که معجزه او در نادیده گرفتن کمبودها است. انشاءالله این مسیر برای تمام دخترها و پسرها هموار باشد تا بتوانند در کنار یکدیگر به آرامش و کمال برسند.
رابط خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر سولماز (لژیون بیستوهشتم)
عکاس: همسفر دیبا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ثبت: همسفر مبینا رهجوی راهنما همسفر فریده (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
152